جواد سلیمانی: کار حکومت به بازداشت و آزار جنسی خانواده‌ قربانیان پرواز ۷۵۲ رسیده است

چهارشنبه, 28ام اسفند, 1398
اندازه قلم متن
شاهد علوی

«جواد سلیمانی»، همسر «الناز نبیی»، یکی از مسافران پرواز ۷۵۲ تهران-کی‌یف است

آقای سلیمانی در گفتگویی اسکایپی با ایران‌وایر، از آنچه پس از این «جنایت»، بر خانواده‌های مسافران این هواپیما گذشت می‌گوید

همسر خانم نبیی می‌گوید روز دوشنبه ۲۲ دی، پیکر ایشان را تحویل او داده‌اند و او پیکر را به زنجان منتقل کرده است

خانم نبیی، ۲۹ ساله، که برای تعطیلات به ایران برگشته بود، دانشجوی دکتری مدیریت در آلبرتای کانادا بود و در حال بازگشت به کانادا بود

«جواد سلیمانی»، همسر «الناز نبیی»، یکی از مسافران پرواز ۷۵۲ تهران-کی‌یف است که بامداد چهارشنبه ۱۸دی۱۳۹۸، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه، در آسمان تهران هدف دو موشک زمین به هوای سپاه پاسداران قرار گرفت و سرنگون شد. خانم نبیی، ۲۹ ساله، که برای تعطیلات به ایران برگشته بود، دانشجوی دکتری مدیریت در آلبرتای کانادا بود و در حال بازگشت به کانادا بود. آقای سلیمانی در گفتگویی اسکایپی با ایران‌وایر، از آنچه پس از این «جنایت»، بر خانواده‌های مسافران این هواپیما گذشت می‌گوید. به گفته آقای سلیمانی، یکی از اعضای کابینه به او گفته «حسن روحانی» همان روز چهارشنبه ۱۸ دی از ساقط کردن هواپیما به دست سپاه مطلع شده است و دروغ می‌گوید که تا عصر جمعه ۲۰ دی از آن اطلاعی نداشته است. آقای سلیمانی همچنین می‌گوید علی‌رغم این‌که عزیزان آن‌ها قربانی شده‌اند و به دست نیروهای حکومتی به قتل رسیده‌اند، فشارهای حکومت بر آن‌ها ادامه داشته است و در مواردی موجب بازداشت، شکنجه و حتی آزار جنسی بستگان قربانیان پرواز ۷۵۲ شده است. در ادامه، خلاصه‌ای از این گفتگو را می‌توانید بخوانید. مشروح گفتگو را هم می‌توانید در فایل تصویری بشنوید.

***

جواد سلیمانی که اکنون ساکن ادمونتون کانادا است ضمن اشاره به این‌که هیچ‌کدام از رسانه‌های داخل ایران حاضر نشده‌اند صدا و سخنان او را بازتاب دهند از سفرش به ایران برای شناسایی پیکرها و شرکت در مراسم ختم همسرش می‌گوید، از این‌که درنهایت به دلیل بازگرداندن پرواز لوفت‌هانزا از فرانکفورت به تهران از میانه راه، او و تعدادی دیگر از اعضای خانواده جان‌باخته‌های پرواز اوکراینی ۷۵۲، خیلی دیر به ایران رسیده‌اند.

به گفته آقای سلیمانی او بامداد شنبه و هم‌زمان با اعلام رسمی خبر ساقط کردن هواپیما با موشک‌های سپاه، به تهران رسیده است: «من که رسیدم، سپاه به این‌که هواپیما را زده است اعتراف کرد. البته قبلا کانادا و کشورهای دیگری در این مورد اطلاع‌رسانی کرده بودند و آن‌ها چاره دیگری نداشتند. سپاه و بنیاد شهید و امام‌جمعه شهر از همان روزی که سپاه مسئولیت ساقط کردن هواپیما را پذیرفت، برنامه‌ریزی کرده بودند و به منزل پدر و مادر الناز در زنجان مراجعه کرده بودند. ما راضی به این مراجعات نبودیم اما برای این‌که تنشی پیش نیاید و آن‌ها پیکر را تحویل دهند برخوردی نکردیم.»

همسر خانم نبیی می‌گوید روز دوشنبه ۲۲ دی، پیکر ایشان را تحویل او داده‌اند و او پیکر را به زنجان منتقل کرده است. به گفته آقای سلیمانی، در دادسرای جنایی تهران، قاضی شهریاری به او گفته است جنازه شناسایی شده است و حلقه و یک سری وسایل همسرش الناز در پزشکی قانونی موجود است و او می‌تواند آن‌ها را به همراه پیکر همسرش تحویل بگیرد:‌ «در پزشکی قانونی به من گفتند آن‌ها هیچ‌چیزی از همسرم ندارند. گفتند نه حلقه‌ای اینجاست و نه هیچ وسیله دیگری. من شرط کرده بودم پیکر را برای شناسایی کردن ببینم، وقتی پیکر همسرم را دیدم، سوخته بود اما دست‌ها از مچ به پایین سالم بود؛ یعنی در پزشک قانونی کهریزک، یک کسی آن حلقه را برداشته بود. این برای همه خانواده‌ها اتفاق افتاده بود. چمدان یا کیف را تحویل داده بودند اما جواهرات، پول و سایر وسایل قیمتی داخل آن که خانواده‌ها می‌دانستند همراه عزیزانشان بوده، گم شده بود.»

جواد سلیمانی اضافه می‌کند که نکته عجیب‌تر این است که وسایل ارزشمند داخل چمدان‌های ۸۴ نفر از مسافرهای پرواز هم که در هواپیما بار زده نشده بود، گم شده است: «به دلیل آنچه سنگینی هواپیما به خاطر بنزین زیاد عنوان شده بود، این چمدان‌ها را از هواپیما خارج کرده و قرار بوده با هواپیمای دیگری ارسال شود؛ اما لپ‌تاپ و وسایل ارزشمند آن چمدان‌ها هم گم شده بود که این خبر از وقیح بودن و بی‌کفایت بودن این مجموعه است که حتی به وسایل قیمتی این عزیزان هم رحم نکرده‌اند. این در مورد خانواده‌های متعددی اتفاق افتاده است.»

جواد سلیمانی می‌گوید پس از انتقال پیکر به زنجان، اولویت آن‌ها تحویل پیکر و خاک‌سپاری همسرش بوده است و دنبال تنش نبوده‌اند: «بنیاد شهید تلاش داشت شیوه خود را به مراسم تحمیل کند و اصرار داشتند پیکر الناز را در قطعه شهدا به خاک بسپارند و حتی با تعدادی از بستگان الناز جلسه گذاشته بودند و تهدید کرده بودند که این یک دستور است. البته ما مقاومت کردیم و الناز در قطعه خانوادگی به خاک سپرده شد.»

جواد سلیمانی می‌گوید او برای همه کسانی که برای وطن و در جریان جنگ «شهید» شده‌اند احترام قائل است اما مقاومت آن‌ها برای این‌که همسرش در قطعه شهدا به خاک سپرده نشود به این خاطر بوده است که همسرش و همه آن ۱۷۵ سرنشین دیگر هواپیما به جنگ نرفته بودند: «آن‌ها به قتل رسیدند. آدم‌هایی که برای ادامه تحصیل، کار و یا برگشتن پیش خانواده‌هایشان سوار یک هواپیما شده بودند و همه به قتل رسیدند. آن‌ها می‌خواستند با شهید نامیدن عزیزان ما، از آن‌ها بهره‌برداری کنند و همه‌چیز را مصادره کنند و ما مقاومت کردیم و اجازه ندادیم این اتفاق بیفتد.»

آقای سلیمانی می‌گوید در مراسم ترحیم، فرمانده سپاه و نماینده خامنه‌ای در سپاه زنجان جلوی مسجد به‌عنوان صاحب‌عزا ایستاده بودند و او دیگر نتوانسته است این را تحمل کند: «من این را نتوانستم تحمل کنم و خواستم بروند در مسجد بنشینند، اول نرفتند و بعد یک درگیری لفظی پیش آمد و آن‌ها را ناچار کردم بروند بنشینند. گفتم یزید هم در مراسم عزاداری امام حسین شرکت کرده است، اما شما کارهایی کرده‌اید که حتی یزید نکرده است. من این صحبت را روز مراسم ترحیم با امام‌جمعه زنجان داشتم. حکومت می‌داند ما، خانواده الناز، هیچ دل‌بستگی به آن‌ها نداریم. آن‌ها فشار زیادی هم آوردند که او را تحت‌عنوان شهید ثبت کنیم که ما تسلیم نشدیم. البته فشارها هنوز ادامه دارد.»

آقای سلیمانی می‌گوید صبح شنبه ۲۷ دی، درحالی‌که او عازم سر خاک همسرش و سپس رفتن به تهران بوده است، تماسی از اداره اطلاعات زنجان می‌گیرد: «گفتند با امام‌جمعه چنین صحبتی داشته‌اید و یک پست‌هایی هم در اینستاگرام نوشته‌ای و باید توضیح بدهی. من گفتم زنجان نیستم و سپس عازم تهران شدم. در مسیر هم خبر دادند که جاهای مختلف در زنجان دنبالم رفتند. در تهران هم منزل پدرم نرفتم و جایی دیگر پیش یک دوستی ماندم و یکشنبه ۲۸ام ناچار شدم ایران را ترک کنم و عملا نتوانستم در مراسم تهران و کرمان که برای روزهای بعدازآن برنامه‌ریزی شده بود، شرکت کنم.»

همسر جان‌باخته الناز نبیی می‌گوید فشارها بر خانواده‌ها، از جمله خانواده او ادامه دارد اما او نمی‌تواند درباره همه آنچه رُخ داده است صحبت کند تا وقتی زمانش برسد: «نکته مهم‌تر این است که ما خانواده‌های جان‌باختگان پرواز ۷۵۲، حکومت ایران را مسئول آنچه اتفاق افتاده، می‌دانیم. ما بین بخش‌های مختلف حکومت تفاوتی قائل نیستیم. جواد ظریف و حسن روحانی ادعا می‌کنند روز جمعه از شلیک موشک به هواپیما مطلع شده‌اند که این کاملا کذب است چون یکی از اعضای کابینه دولت ایران به‌صراحت به من گفت حسن روحانی ظرف ۲۴ ساعت از ساقط کردن هواپیما به او گفته است که ما می‌دانیم موشک‌های خودمان هواپیما را ساقط کرده‌اند. مکالمه پخش‌شده از خلبان هواپیمایی آسمان با برج مراقبت هم نشان می‌دهد که سازمان هواپیمایی کشوری هم از این موضوع اطلاع داشتند و موضوع را کتمان می‌کردند.»

به گفته آقای سلیمانی، فشار و تهدید روی خانواده‌هایی است که سکوت نکرده‌اند و به‌صورت علنی دادخواهی می‌کنند: «یکی از مقامات ایرانی که در این پرونده هم مسئولیت دارد با من از طریق اینستاگرام تماس گرفت و من صدای ضبط‌شده‌اش را هم دارم. او اصرار داشت که سپاه به آن‌ها دروغ گفته است و به آن‌ها اجازه انتشار خبر را نداده است. من به او گفتم برای ما فرقی نمی‌کند چه بخشی از حکومت ایران عزیزان ما را به قتل رسانده است. طبیعتا کسی که دیگری را حتی به‌صورت غیرعمد در خیابان می‌کشد باید بازداشت و سوال و جواب شود و بعد قبول مسئولیت کند و پوزش‌خواهی کند.»

آقای سلیمانی می‌گوید رهبر جمهوری اسلامی، مسئول بالادستی همه نیروهای نظامی ایران است و طبعا باید بابت اقدامات زیردستانش در انجام چنین جنایتی، حتی اگر غیرعامدانه باشد عذرخواهی کند اما ایشان در نماز جمعه کمتر از ۲۰ ثانیه در این مورد صحبت کرد و عذرخواهی هم نکرد.»

جواد سلیمانی معتقد است حکومت نه‌فقط فعالان سیاسی را که هر کسی که احساس کند مخالف اوست ولو انتقادی ساده را مطرح کند، سرکوب و بازداشت می‌کند: «برخی از من در اینستاگرام انتقاد می‌کنند که درخواست شما برای همراهی عمومی در دادخواست برای عدالت، انتظار بی‌جایی است، من درواقع از کسی انتظار ندارم، اما بنا بر تجربه خودم بگویم این‌که بگوییم ما به سیاست کاری نداریم و سکوت می‌کنیم و حکومت سراغ ما نمی‌آید، تصور درستی نیست. این حکومت بی‌کفایت و جانی نه‌فقط جان‌ افراد سیاسی و معترض که جان همه را خطر می‌اندازد و مثال بارز آن هم ویروس کرونا است. حکومت می‌توانست مقدماتی فراهم کند که آسیب این ویروس کمتر باشد و ایران در این حد درگیر نباشد.»

آقای سلیمانی می‌گوید آزارهای حکومت در مورد خانواده جان‌باختگان پرواز تهران-کی‌یف به همین‌جا هم ختم نشد و برای نمونه، خاله «امیرحسین سعیدی‌نیا» که در آن پرواز جانش را از دست داد در این مورد صحبت کرده است: «لیلا لطیفی، مادر امیرحسین، زمانی که ایران بودند، همان ابتدا به خیابان آمدند و فریاد دادخواهی سر دادند و ویدیو آن هم زیاد دیده شد و وزیر خارجه کانادا هم واکنش نشان داد. این خانواده ساکن مهرشهر کرج هستند. امام‌جمعه مهرشهر و فرمانده‌های سپاه و بنیاد شهید کرج روی آن خانواده فشار زیادی می‌آورند. پدر امیرحسین زیر فشار و به‌اجبار مامورانی که وارد خانه آن‌ها شده بودند، مصاحبه می‌کند. مادرش در همان شرایط ۵ روز در بیمارستان بستری بود اما از اعتراض و خبررسانی کوتاهی نمی‌کرد و چند بار هم احضار می‌شود و به او تذکر می‌دهند اما ایشان کوتاه نمی‌آید. درنهایت خاله امیرحسین را که در خبررسانی در این مورد خیلی فعال بود، تهدید کرده و آزار جنسی می‌دهند.»

به گفته آقای سلیمانی حکومت در اعمال فشار بر خانواده‌‌ها قدم‌به‌قدم جلو آمده و رفتارش بدتر شده است: «اول وسایل را تحویل ندادند، بعد تلفن و احضار بود، بعد تهدید کردند، بعد آزار جنسی دادند و الان هم من که با برخی خانواده‌ها در تماسم، می‌دانم و مستنداتش هم کاملا موجود است که کار به شکنجه فیزیکی هم رسیده است. من می‌دانم چه کسی شکنجه شده است و عکس و صحبت‌هایش هم موجود است اما فعلا نمی‌توانم اسمش را ذکر کنم.»

به گفته آقای سلیمانی، در کانادا یک سری از خانواده‌ها شکایاتی ثبت کرده‌اند و پیگیری‌اش در جریان است و ممکن است آن‌ها هم به این شکایات بپیوندند اما درعین‌حال آن‌ها تلاش می‌کنند با یک تیم حقوقی خبره هم برای محکوم کردن مقامات ایران به خاطر انجام این جنایت کار کنند و در حال ارزیابی گزینه‌های ممکن برای سپردن مسئولیت چنین کاری هستند: «برخی از تیم‌های حقوقی پا پیش گذاشته و می‌گویند آن‌ها می‌توانند در گرفتن خسارت کمک کنند، اما برای بسیاری از خانواده‌ها مساله پرداخت غرامت نیست و آن‌ها دنبال عدالت و پاسخگو کردن مقامات ایران و شناسایی آمران و عاملان این جنایت و محکومیت آن‌ها به خاطر این جنایت است. ما دنبال شکایت از حکومت ایران و خط هوایی اوکراین هستیم چون علی‌رغم داشتن مجوز پرواز، نباید در آن شرایط پرواز می‌کردند.»

آقای سلیمانی معتقد است رفتار جمهوری اسلامی پس از این جنایت، رفتار آدمی نبود که صرفا از روی یک خطای انسانی و سهوا این جنایت را رقم زده باشد: «رفتار جمهوری اسلامی با خانواده‌ها، رفتار آن‌ها در مورد جعبه سیاه و رفتار آن‌ها با صحنه سقوط که بلافاصله با بولدوزر مستندات فاجعه را از بین بردند، همه این‌ها نشان می‌دهد که احتمالا این مساله فراتر از یک خطای انسانی است.»

جواد سلیمانی درنهایت می‌گوید:‌ «من هیچ آشنا و فامیلی در کانادا ندارم و باید تشکر ویژه‌ای بکنم از همه عزیزانی که در ادمونتون کانادا در کنار من بودند، یاور من بودند. اگر این‌ عزیزان نبودند من تا اینجا دوام نمی‌آوردم.»

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.