بحرین با وساطت ایالات متحده آمریکا موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخته و دو کشور روابط سیاسی با هم برقرار کردند. بحرین چهارمین کشور عربی است که پس از مصر، اردن و امارات متحده عربی، با اسرائیل روابط کامل سیاسی ایجاد کرده است. چرا بحرین که زمانی قسمتی از خاک ایران بود و با توافق و همراهی ایران اعلام استقلال کرد، روابط سیاسیاش را با جمهوری اسلامی قطع کرد و حالا اسرائیل را به رسمیت شناخته است؟
***
بحرین مرداد ۱۳۵۰ با موافقت و همراهی ایران، اعلام استقلال کرد و آذر ماه همان سال به عنوان صدوبیستونهمین عضو «سازمان ملل متحد» به رسمیت شناخته شد.
اغلب جمعیت بحرین هم مذهب رسمی جمهوری اسلامی را دارند؛ یعنی شیعهاند و البته بسیاری از شهروندان آن فارسیزبانانی با تبار ایرانی هستند که روابط خویشاوندی و پیوندهای تاریخی مستحکمی با ایران دارند. بحرین از نظر فرهنگی نزدیکترین کشور به ایران است که تا کنون روابط خود را با اسرائیل عادی کرده است.
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی مطابق پیشبینی و بر اساس رویه معمول که خارج از نزاکت بینالمللی است، اقدام بحرین را «ننگین و خفتبار» خوانده و در بیانیهای گفته است که مقامهای بحرین «آرمان فلسطین و چندین دهه مبارزات و تحمل رنج و مصیبت مردم فلسطین را در قربانگاه انتخابات آمریکا ذبح میکنند.» آیتالله «علی خامنهای» و «حسن روحانی» هم تا چند روز آینده تصمیم بحرین به ایجاد رابطه کامل با اسرائیل را با ادبیاتی مشابه همین کلمات محکوم خواهند کرد.
بحرین قبل از استقلال از ایران هم هویتی عربی داشته است، اما زمانی که حدود نه سال از استقلال آن میگذشت، انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در ایران رخ داد که مهمترین وعده خارجی آن «صدور انقلاب» بود. بحرین در ۴۲ سال گذشته گام به گام به عربستان سعودی نزدیکتر شده و حاکمان آن رشتههای اتصال فرهنگی و تاریخی با ایران را که بانی استقلال بحرین بوده است، گشودهاند.
نزدیکی بحرین و عربستان به جایی رسیده است که پس از حمله طلاب و دانشجویان پیرو آیتالله «خامنهای» به سفارت عربستان سعودی در تهران و آتش زدن آن در زمستان ۱۳۹۴، بحرین همپای عربستان، روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی قطع کرد. از آن زمان تا کنون، یعنی نزدیک به پنج سال است که دو کشور هیچگونه روابط سیاسی و اقتصادی با یکدیگر ندارند.
بهانه حملات صورت گرفته به سفارت سعودی در تهران، اعدام «باقر نمر»، روحانی شیعه، در عربستان بود که از قضا رابطه خوبی با جمهوری اسلامی نداشت. مدت کوتاهی پس از اعدام وی، بحرین «عیسی قاسم»، روحانی شیعه بحرینی، را که مخالفان سیاسی حکومت بحرین را رهبری میکرد، به «سلب تابعیت» محکوم کرد.
«قاسم سلیمانی»، فرمانده وقت «نیروی قدس شاخه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، در بیانیهای پس از این حکم، حکومت بحرین را به «مقاومت مسلحانه» مردم و «سقوط و نابودی رژیم سفاک» آن کشور تهدید کرد که حتی در تاریخچه عملکرد سلیمانی هم یک عمل بیسابقه محسوب میشد. روحانی شیعه بحرینی اکنون ماههاست که در شهر قم ساکن است و در دیدار با روحانیون شیعه ایران، علیه حکومت بحرین اظهارنظرهای سیاسی میکند.
مساحت کوچک و جمعیت کم بحرین در جنوب ایران و منطقه پرتنش خلیج فارس، این کشور را برای رفع نگرانیهایش ناچار از نزدیکی به دیگر قدرتها میکند. به جز روابط بسیار نزدیک بحرین با عربستان سعودی، این کشور روابط فوقالعاده نزدیکی هم با ایالات متحده دارد و میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست که ماموریت آن حفظ منافع این کشور در خلیج فارس، دریای عمان و بخشهایی از اقیانوس هند، خلیج عدن و دریای سرخ است.
بحرین در سالهای اخیر بارها از دستگیری افرادی خبر داده است که در ارتباط با جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران به «جاسوسی» متهم شدهاند. شدت این تنشها به حدی بوده است که در زمان قطع روابط بحرین با ایران، روابط دو کشور به سطح کاردار رسیده بود. در حالی که ارتباطات تاریخی ایران و بحرین میتوانست امتیاز بسیار مهمی برای شهروندان هر دو کشور باشد، بحرین از بیم اقدامات احتمالی جمهوری اسلامی، تصمیم به لغو تابعیت شهروندان ایرانیتبار خود گرفته بود.
حاکمان بحرین که اقلیتی سنی هستند، جمهوری اسلامی ایران را متهم به تحریک شیعیان با هدف بیثبات کردن حکومت «حمد بن عیسی آلخلیفه» میکنند که از هماکنون به غیر از رابطه ویژه با عربستان سعودی و ایالات متحده، با اسرائیل هم رابطهای حسنه خواهد داشت.
«فریدون زندفرد»، دیپلماتی که در هیئت مذاکرهکننده مربوط به استقلال بحرین بوده، در کتاب خاطراتش نوشته است که یکی از گزینهها پیوستن بحرین به امارات متحده عربی بود که از شیخنشینهای مختلفی تشکیل شده است، اما «محمدرضا شاه» با عضویت بحرین در امارات مخالف بود و میگفت اگر بحرین عضوی از کشور امارات شود، دیگری برقراری «روابط خاص» مورد نظر با آن ممکن نیست.
بحرین با حسن نیت ایران یک کشور مستقل شد، اما با وقوع انقلاب بهمن ۱۳۵۷ رابطه خاصی که تصور میشود دو کشور خواهند داشت، به کابوسی برای حاکمان بحرین بدل شد که از ترس اقدامات همسایه شمالی، روابط خود با دیگران را گسترش دادند و از ایران دور و دورتر شدند.
هرچند به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی بحرین، همزمان با انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، پیروزی سیاسی مهمی برای «دونالد ترامپ» است که میانجی برقراری روابط بحرین و اسرائیل بوده است، اما عملکرد و سیاست آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، در ایجاد رابطه سیاسی بین بحرین و اسرائیل غیر قابل انکار است.
ایجاد تهدیداتی از جنس بیانیه فرمانده وقت نیروی قدس سپاه، بدون مجوز او ممکن نبود؛ همانطور که ایجاد رابطه بحرین با اسرائیل، بدون همراهی عربستان سعودی که روابطی پرتنش با ایران دارد، ناممکن بود.
اسرائیل که زمانی دشمن مشترک کشورهای عربی بود، اینک جای خود را به جمهوری اسلامی داده است و هر روز در کنار شمار بیشتری از اعراب، از «ثبات در خاورمیانه» میگوید.
از: ایران وایر