سازمان ملل متحد روز۲۵ نوامبررا روزجهانی منع خشونت علیه زنان اعلام داشته است. پدیده زشت خشونت علیه زنان، مواردی ازآنرا حتی درجوامع پیشرفته هم میتوان مشاهد کرد، اما تعمیم ومقایسه پدیده خشونت غیردولتی علیه زنان که بدون شک نمونه هائی ازآن درجواع پیشرفته نیز وجود دارد با آپارتایدجنسیتی وخشونت دولتی که درایران علیه زنان اعمال میشود اصلاً قابل قیاس نیست وخطااست اگرآنچه که با استقرارجمهوری اسلامی وطی ۴۲سال گذشته برسرزنان آمده است را درمقوله خشونت عام علیه زنان مورد بررسی قرارداد. برخلاف تحلیل های عوافریبانه واصلاح طلبانه، ستمی که حکومت وقوانین جمهوری اسلامی برزنان ایران اعمال کرده ومیکند فقط ناشی از یکسری تبعیص ها وکمبودهای قانونی نیست که اگراصلاحاتی دراین زمینه صورت گیرد واین تبعیض ها به “تدریج” برداشته شوند! زنان ایران به حقوق خود دست یابند! کسانیکه با عمومیت دادن رواج خشنونت علیه زنان به همه جوامع بشری تلاش دارند جنایات وخشونت فاشیسم مذهبی مردسالاروزن ستیزحاکم برایران را کم رنگ جلوه دهند یا نادان اند ویا اینکه هنوزگوشه چشمی دارندبه اصلاح حکومت داعشی جمهوری اسلامی.
آری همه روزه مواردی ازخشونت علیه زنان حتی درپیشرفته ترین جوامع دیده میشود، ولی تفاوتش با ایران دراین است که درآنجا همه چیز اعم از قانون و فرهنگ و آموزش وپرورش وکل جامعه وحکومت برضد خشونت علیه زنان است و مجرمین به شدیدترین وجه مجازات میشوند، اما درایران زیرسلطه فاشیسم مذهبی مردسالارجمهوری اسلامی گذشته ازاینکه ساختارحکومتی وحقوقی وفرهنگی وآموزشی حکومت اسلامی خشونت زا وحشونت پرور، سنت های عقب مانده قبیله ای وعشیره ای نیزدر خدمت حکومت زن ستیزاسلامی قرارگرفته اند تا درقرن ۲۱ چهره وحشیانه حکومتی ر ا به نمایش بگذارند که علناً وبا بی پروائی درمقابل دیدگان بشریت متمدن، با وقاحت به این خشونت ورزی علیه زنان افتخارمیکند وآنرا اجرای “قوانین الهی” میداند!
برشمردن موارد خشونت وشرح جنایاتی که جمهوری اسلامی طی ۴۲ سال حکمرانی خود درحق زنان ایرانزمین مرتکب شده است، وبرشمردن نام هزاران زن آزاده ای به جرم حق خواهی وعدالت جوئی دستگیروزندانی و شکنجه واعدام شده اند دراین مختصرنمی گنجد که آن داستان غمبار،مثنوی صدمن کاغذ است. دراینجا فقط میخواهم به بهانه روزجهانی منع خشونت علیه زنان به سه نکته اساسی اشاره کنم.
۱- خشونت علیه زنان ایران ذات جمهوری اسلامی است و تا این حکومت وجودداردخشونت علیه زنان نیزوجودخواهدداشت. پایه ویکی ازاصول بنیادی انقلاب اسلامی خصلت زن ستیزی و به اسارت درآوردن زنان ایران بوده وهست. تبدیل زنان به ابزاروتابعی ازاراده مردان جانمایه تفکر پوسیده حکومتگران اسلامی است که متأسفانه حتی جامعه روشنفکری ایران واحزاب وگروههای سیاسی ایران چه پیش وچه پس ازقدرت گیری فاشیسم مذهبی درایران نتوانستند این واقعیت را درست ببیند ونتیجه این شدکه جنبش زنان روشنفکرومبارزایران که درست چندهفته پس ازتسلیم شدن نظام گذشته به آخوندهای معمم ومکلاپرچم قیام علیه خمینی را برافراشته بود تنها گذاشته شد.
۲- دراعمال خشونت حکومت اسلامی علیه زنان ایران، فقط حکومت زن ستیز وخشونت پرورنیست که صحنه گردان تداوم خشونت علیه زنان درجامعه است، بلکه عدم حساسیت وبی تفاوتی مردان جامعه نیزنقش مهمی درادامه وترویج خشونت علیه زنان ایران دارد واین بی تفاوتی مردان نسبت به ظلم وستم مضاعفی که برزنان ایران تحمیل شده است، حکومتگران جمهوری اسلامی را درخشونت ورزی علیه زنان گستاخ ترکرده است. بنابراین مردان ایرانی اگرنمیخواهند شریک جرم خشونت حکومت داعشی جمهوری اسلامی علیه مادران، همسران،خواهران ودختران خودباشند میبایستی درهرحال وهمه جا مدافع حقوق پایمال شده زنان ایران باشند.
۳- با توجه به اینکه خصلت زن ستیزی و خشونت ورزی ذات وسرشت جمهوری اسلامی است، برای جنبش زنان ایران ومبارزه حق طلبانه آنان، گذرازاین حکومت زن ستیزتنها گزینه موجود درراه آزادی و استقلال وبرابری است. مطالبات وخواسته زنان ایران مطالباتی نیست که درچهارچوب جمهوری اسلامی قابل تحقق باشد. روی همین اصل است که مبارزه زنان ایران دربرچیدن نظام اسارت باروزن ستیز جمهوری اسلامی نقش برجسته ای دارد وبی تردید درساختن ایران نوین وپی ریزی یک دمکراسی پایدار، زنان آزاده ایرانزمین نقش اساسی ایفا خواهندکرد .
۵ آذرماه ۱۳۹۹
۲۵ نوامبر۲۰۲۰