سایت تابناک: خبر دردناک و حیرتآور است؛ در روزهای اخیر، سفیر استرالیا در ایران، پرده از واقعیت دردناکی درباره ایرانیان برداشت. برخی مقامات و برخی مسئولان! کمی به خود بیایید. آمار ایرانیان فراری از کشور خود، آماری نیست که بشود آن را پنهان کرد؛ نه مانند تورم است که بتوان آن را با نقطهای و… دستکاری نمود و نه دیگر رقابتهای انتخاباتی در میان است، بلکه پای جان ایرانیانی در میان است که به امیدی از کشور خود فرار میکنند تا شاید آیندهای برای خود بجویند.
خبر دردناک و حیرتآور است! ایرانیان بیشتر از افغانستانیها سوار بر قایقهای مرگ، میخواهند خود را به استرالیا برسانند تا در آنجا سکنی گزینند؛ اما همه آنان به مقصد نمیرسند. برخی در اقیانوس جان میدهند و برخی هم گرفتار اردوگاههایی میشوند و سالیان سال با درد و زجر در آنجا زندگی میکنند.
به گزارش «تابناک»، در روزهای اخیر، سفیر استرالیا در ایران، از واقعیت دردناکی درباره ایرانیان پرده برداشت. «پال فُلی»، سفیر استرالیا در تهران، خبر داد که از آغاز ماه ژانویه سال جاری تاکنون، ۶۵۰۰ تن از ایران با قایق و بدون روادید، راهی آبهای استرالیا شده و خواستار ورود به خاک آن کشور بودهاند. وی افزود: ایرانیان بیش از همه کشورها حتی افغانها مهاجرت غیرقانونی به استرالیا داشتهاند.
سفیر استرالیا در تهران در ادامه همنین خبر داد: «از نوزده ژوئیه تاکنون، ۱۹۹۰ تن بدون روادید با قایق به استرالیا سفر کردهاند که بیش از ۱۰۰۰ نفر آنها ایرانی هستند. وی افزود: هماینک در اردوگاههای مهاجرتی استرالیا، ۳۳۵۰ ایرانی حضور دارند.
البته سفیر استرالیا روشن نکرده که مدارک تحصیلی ایرانیانی که قاچاقی از ایران به استرالیا میروند، چیست، زیرا در این صورت درمییافتیم، بیشتر ایرانیانی که با قایقهای قاچاقبرها به استرالیا برده میشوند، چه بسا از تحصیلکردگان ایرانی باشند!
به راستی چه بلایی بر سر مردم این کشور آوردهایم؟ چرا بخشی از این مردم از این کشور گریزان شدهاند و در صدر فهرست قاچاق انسان به استرالیا قرار گرفتهاند؟ چرا باید مردم ایران بیش از کشورهایی که امنیت و ثبات جانی هم در آنجا نیست، خواهان فرار از کشور باشند؟ چرا ایرانیانی که می دانند عزم سفر به استرالیا رفتن به دام قاچاق برها و بازی و با جان و مالشان است این مسیر خطرناک را همچنان دنبال می کنند؟
برخی مقامات و برخی مسئولان! کمی به خود بیایید. آمار ایرانیان فراری از کشور خود، آماری نیست که بشود آن را پنهان کرد؛ نه مانند تورم است که با نقطهای و… بتوان آن را دستکاری نمود و نه دیگر رقابتهای انتخاباتی در میان است، بلکه پای جان ایرانیانی در میان است که به امیدی از کشور خود فرار میکنند تا شاید آیندهای برای خود بجویند. برای یک بار هم که شده به واقعیت های موجود پشت نکنیم،انکارشان نکنیم، بی تفاوت نباشیم. این افرادی که جان خود را در این مسیر از دست می دهند هموطتان ما هستند. همان هایی که گاهی اوقات به آنان افتخار می کنیم! همان هایی که در غم ها و رنج های تاریخی این ملت صبورانه ایستاده اند و زندگی کرده اند. اینک چرا زندگی را از آنان دریغ می کنیم؟ چرا دسترسی این مردم به مسئولان برای طرح مشکلات شان محدود شده است؟ چرا رانت خواران گرداگرد مسئولان را فرا گرفته اند و به اسم دور زدن تحریم سودهای کلان به جیب زده اند، اما یک شهروند عادی برای زندگی کردن از این کشور فرار می کند؟