آغاز قرن سیزدهم خورشیدی همراه است با رقابتی پرشتاب میان ایران و کشورهای همسایهاش.
این نوسازی بدون اتحاد ملی میان شهروندان ممکن نیست و این اتحاد نیز نیازمند به شناخت و معرفی میراث مشترک میان ایرانیان است. در این دوره هنوز تصور روشنی در ایران در میان مردم از هویت ملی وجود ندارد. هر کس خود را قومیت و هویت منطقهای خود پیوند میزند.
در بین روشنفکران این دوره یک پدر و پسر زندگی خود را وقف این کارزار بزرگ ملی میکنند و الهام بخش نسلی از روشنفکران در زمانه خود میشوند. این دو محمود و ایرج افشارند.
ویدیوی مستند کوتاه ایرج و محمود افشار
محمود افشار:
محمود افشار در سال ۱۲۷۲ خورشیدی در یزد متولد شد و تبارش به ایل ترک افشار باز میگردد که از اقوام ترکزبان ایرانیاند. محمود از خاندانی ثروتمندی میآید. اما تصمیم میگیرد به جای ثروتاندوزی خود را وقف اتحاد ایرانیان و تحکیم هویت ملی آنها از طریق تقویت زبان فارسی کند. دوره تحصیل او در فضای متشنج اواخر قرن سیزدهم خورشیدی سپری میشود. دورهای که ایرانیان نگران از انعقاد قراردادهای استعماری دولت با انگلستاناند. قرارداد ۱۹۱۹ اوج تنش میان روشنفکرانی مانند محمود افشار و دولت است. او از جمله دانشجویانی است که در این دوره زندگی خود را صرف مبارزه برای جلوگیری از شکلگیری این قرارداد استعماری میکند. در این شرایط مانند بسیاری از همفکران خود متوجه اهمیت تحکیم هویت ملی برای حفظ یکپارچگی کشور و مدرن سازی جامعه میشود. در همسایگی ترکیه با سرعت این روند ملتسازی را طی میکند و دولت و ملت تدریجا به یک متحد سیاسی تبدیل میشوند. با الگو از این رویکرد او نیز از ضرورت ایجاد پانایرانیسم سخن میگوید. محود مجله آینده را راه میاندازد که در آن جمعی از بزرگان ادبیات و سیاست اوایل دوره پهلوی قلم میزنند و بخش بزرگی از ثروت خود را به صورت یک موقوفه در میآورد که هدفش دو چیز است: تحکیم وحدت ملی و تقویت زبان فارسی. یکی از هشت فرزند محمود راه پدر را در این زمینه ادامه میدهد.
ایرج افشار:
متولد ۱۳۰۴ از تهران است. در مدارس زرتشتیانِ شاهپور و فیروز بهرام تحصیل میکند. در دانشگاه حقوق دانشگاه تهران حقوق میخواند اما بیشتر دلمشغول تاریخ و ادبیات فارسی است و احیای متون کهن. آشنایی با بزرگان ادبیات فارسی در خانه پدری او را مشتاق آشنایی با این میراث ملی میکند و همین او را علاقهمند به کار کتابشناسی میکند. ابتدا در کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران مشق کتابداری میکند و سپس به کتابخانه ملی میرود؛ جایی که در آن پایهگذاری نوآوریهایی در زمینه کتابشناسی است. او به شیوه مدرن کتابداری این نسخ را فهرستنویسی میکند. این فهرستنویسی اساس هرگونه پژوهش در میراث مکتوب ممکن است و این راهی است که ایرج افشار برای ایرانشناسان میگشاید. اما این نسخههای خطی بدون تصحیح و احیاء قابل استفاده نیستند. به همین جهت راه تصحیح نسخههای خطی را پی میگیرد؛ راهی که قبلا توسط علامه محمد قزوینی گشوده شده بود. اما نوآوریهایی در این زمینه دارد. او به روش تطبیقی نسخههای مختلف آثار کلاسیک ادبیات فارسی را در کنار هم قرار میدهد و بر اساس اطلاعات زمینهای تاریخی٬ جغرافیایی٬ فرهنگی و غیره دقیقترین خوانش یک متن را آماده انتشار و استفاده محققان میکند. به همین شیوه او صدها کتاب ارزشمند را دوباره احیا میکند.
اقدامات ایرج افشار فراتر از نسخههای خطی میرود. در سال ۱۳۴۹ نخستین کنگره ایرانشناسی را برگزار میکند که هر سال تا پیش از انقلاب برگزار میشود. به سراسر ایران سفر میکند و مجموعه ارزشمندی از عکس و تکنگاریهای قوم شناختی از از اماکن تاریخی سراسر ایران گرد میآورد. این مجموعه به کار او در تصحیح متون قدیمی نیز میآید؛ او دانش جغرافیایی و فرهنگی وسیعی از سراسر ایران به دست میآورد که در شناخت دقیقتر متون کهن او را یاری میدهد.
ایرج افشار تا پیش از فوتاش در سال ۱۳۸۹ بیش از دویست کتاب و ۲ هزار مقاله در زمینههای مختلف مرتبط با ایران و میراث مکتوب ایرانیان منتشر میکند.
منابع:
عبدالحسین آذرنگ (۱۳۹۰) ایرانشناس بزرگ ایرج افشار، بخارا (خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
ایرج افشار (۱۳۹۰) یاد ایرج افشار در نخستین سالگرد: نه گفتنها و نرفتنها، ایرج افشار، نشریه بخارا (بهمن و اسفند؛ شماره ۸۵)
میلاد عظیمی (۱۳۹۰) آویزهها، بخارا ٬ خرداد و تیر (شماره ۸۱)
محمد رضا شفیعی کدکنی (۱۳۹۰) او ایرج افشار است و بس، رها از هر عنوان و لقبی، بخارا (خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
احسان یارشاطر (۱۳۹۰) رثاء بزرگمرد فرهنگ ایران، بخارا ( خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
سیروس علی نژاد (۱۳۹۰) یاد آن کوکب سیار، بخارا ( خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
محمد ابراهیم باستانی پاریزی (۱۳۹۰) اقتصاد چوب کبریتی، بخارا (خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
احمد مهدوی دامغانی (۱۳۹۰) شمه ای از شرح درد اشتیاق و فراق حضرت ایرج افشار رحمت الله علیه، بخارا،(خرداد و تیر؛ شماره ۸۱)
محمدعلی همایون کاتوزیان (۱۳۹۰) ایرجا رفتی و آثار تو ماند، بخار (خرداد و تیر؛ شمار ۸۱)
فرانسیس ریشارد (۱۳۹۰) در گرامیداشت ایرج افشار، نامه بهارستان (بهار و تابستان ۱۳۹۰ ٬ سال دوازدهم؛ شماره ۱۸)
حسن امین (۱۳۹۱) به بهانه سالگرد دکتر محمود افشار، شرکت سهامی انتشاراتی و مطبوعاتی آینده، نشریه حافظ (آذر و دی ۱۳۹۱؛ شمار ۹۹)
ایرج افشار(۱۳۷۵) : نامه های دوستان، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
شب دکتر محمود افشار در بنیاد موقوفات افشار (۱۳۹۸) به همت مجله بخارا، ۲۸ آذر.
سید جواد هاشمی (۱۳۹۴) فرزانه فروتن ایران مدار ما. شبکه مستند.
ایرج افشار (۱۳۸۲) نشست موسسه پژوهشی میراث مکتوب، سخنرانان: ایرج افشار، کامران فانی، جمشید کیانفر.
از : ایران اینترنشنال