بهنام قلیپور
بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان ایرانی تجربههای تلخی از رفتارهای تحقیرکننده اساتید خود دارند. موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در یک تحقیق اینگونه رفتار اساتید دانشگاهها را تحلیل کرده و به ریشههای آنها پرداخته است.
***
درباره رابطه استاد و شاگردی در ایران هر یک از دانشآموختگان دانشگاهی تجربهها و خاطرات تقریبا مشترکی دارند.
رفتار و سلوک اساتید دانشگاهی و ویژگیهای فردی آنها از جمله یکی از همین اشتراکات دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهی هستند که مجموعهای از تجربههای تلخ و شیرین را در بر میگیرند.
بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان خاطرات و تجربههای تلخی از رفتارهای توهینآمیز و تحقیرکننده اساتید خود دارند که تکرار تجربه آنها در دوران آموزشی پیش از دانشگاه محسوب میشود.
بخشی مهمی از سیستم آموزشی در ایران هم مبتنی بر همین سلطه معلم و استاد است که به آنها در هر مقطع و دورهای اجازه میدهد در تحقیر دانشآموزان و دانشجویان دست باز داشته باشند.
موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وابسته به وزارت کار سال گذشته گزارشی ۸۰ صفحهای در این مورد منتشر کرده و به تجزیه و تحلیل رفتارهای تحقیرکننده اساتید در دانشگاهها پرداخته است.
عنوان این تحقیق، «مطالعهای بر تجربه زیسته از تحقیر اجتماعی در روابط استاد- شاگردی» نام دارد که پاییز سال ۱۳۹۹ تهیه شده است.
این تحقیق تلاش کرده است در ابتدا فهم دانشجویان از تجربه تحقیر در روابط اسـتاد- شـاگردی را توصیف کند و سپس به کنکاش در اعماق تجربههای آنهـا بپـردازد.
ایـن مطالعـه به بررسی تجربـه تحقیـر در روابـط مبتنـی بـر قدرت در فضای علمی به عنوان یکی از زمینههای گسـترش خشـونت در سطح اجتماعی وسیعتر پرداخته و کوشـیده است بـا نگـاهی انتقادی، به آسیبشناسی مناسبات استاد- شاگردی در فضـای علمی بپردازد.
نتایج این تحقیق نشان میدهـند کـه دانشـجویان تجربـه از تحقیر در رابطه با استادان را ذیل سـه مضـمون کلـی تقسیم کردهاند؛ یکسـویه بودن قـدرت، تأکیـد بـر هنجارهای آموزشی و القای فرودستی و بازسازی سلطه.
۱- یکسویه بودن قدرت
یکسویه بودن قدرت در این تحقیق چنین تعریف شده که دسترسی اساتید به فرصـتها، امتیـازات و منـابع سـبب شـده است دانشجویان تحـت کنتـرل آنهـا در آینـد.
براین اسـاس، پاسخگو نبودن اساتید در خصوص نمـرهها و اعمـال قـدرت در این خصوص یکی از زمینههای ایجاد حس تحقیرشـدگی در دانشجویان بوده است.
تحقیــر بهمثابــه وظــایف یکســویه: یکــی از مصــادیق یکسـویه بودن قـدرت کـه دانشـجویان بـه آن اشـاره کردهانـد، تأکید اساتید بر وظایف دانشجویان بدون ارجـاع بـه وظـایف خودشان است.
در این نگاه، دانشجو در رابطه با استاد در موقعیتی پایینتر قرار دارد. چه در زمینۀ انتظار بـرای گـرفتن نمـره، چه در زمینۀ تعیین زمان امتحانـات، چـه در زمینـۀ پاسـخگـویی استادان در حوزۀ مسایل اداری دانشگاه و… ایـن نگـاه غالـب اســت کــه انطبــاق و انعطافپــذیری را وظیفــۀ دانشجو میداند.
دانشجویان در این تحقیق گفتهاند که در نظـام آموزشـی ایران، این نگـاه غالـب اسـت کـه فقـط دانشـجویان از چرخـۀ آموزش منتفع هستند و بر همین اساس تمام انتظارات یکسویه از آنها است، گویـا در ایـن فرآینـد، اســاتید بهرهای ندارنــد. بنــابراین، همــین نگــاه یکطرفه باعث شده است دانشجویان در شـکلهای گونـاگون مورد خشونت قرار بگیرند.
دانشجویان در این تحقیق همچنین گفتهاند که یکسویه بودن زمان تعیین امتحانات از دیگــر مصــادیق یکســویه بودن قــدرت در نهاد آموزشی است.
دانشـجویان گفتهاند در این نظام، این اسـاتید هستند کـه زمـان امتحانات را تعیین و در صـورت صـلاحدید، تـاریخ امتحـان را جابهجا میکنند و دانشجویان عاملیت و قـدرتی در این حوزه ندارند.
تحقیـــر بهمثابـــه اعمـــال قـــدرت: یکـی دیگـر از مؤلفـههای مطـرح شـده در این تحقیق، پاسخگو نبودن اسـاتید در خصـوص نمـرهها و اعمـال قـدرت در این زمینه است.
نحوۀ تعامل استاد با شاگردان پس از زمـان نمرهدهی، پاسخگویی و شفافیت در این زمینه، رعایت بـیطرفـی در نمـره دادن و پـذیرش اعتراضهـای دانشـجویان در خصـوص نمرهها، مسایلی بوده که ذیل این مقوله قرار گرفتهاند.
اغلب دانشجویان به این نکته اشاره کردهاند که برخـورد اساتید پیش و پس از ارایۀ نمرهها متفاوت است و در بیشـتر مواقع پس از اعلام نمرهها، دسترسی به آنهـا دشـوار اسـت و پاسخگویی در این زمینه وجود ندارد. اعمال نظـرات شخصـی از سوی اساتید نیز یکی دیگر از نکات ذکر شده از سـوی دانشـجویان اسـت.
تحقیـــــر بهمثابـــــه ســـــرکوب حـــــس پرسشگری: یکـی دیگـر از مؤلفههای اصلی در اعمال قدرت از سوی اسـاتید، بیتـوجهی بـه سـؤالات دانشـجویان در کلاسهـای درس و تعهد نداشـتن در خصوص پاسخگویی است.
واکنشهــای تنــد اســاتید هنگــام طــرح ســـؤال از سوی دانشجویان یا تمسخر و تحقیـر، از جملـه این موارد هستند.
۲-هنجارهای آموزشی و القای فرودستی
یکی دیگـر از مضـمونهای اشـاره شـده از سـوی دانشـجویان، تأکیــد بــر بازســازی ســلطه از ســوی اســتادان و القــای حــس فرودستی به دانشجویان است که اغلب با سرکوب ابراز نظر در کلاسها و تأکید بـر نـاتوانی و بیسـوادی دانشـجویان همـراه است.
تحقیر بهمثابه القای ناتوانی: تجربههای دانشجویان در این زمینه نشان مـیدهنـد کـه تعـداد زیادی از آنها در کلاسهای درس، با اشکال گوناگون تحقیر، تمسـخر و طردشــدگی در خصـوص توانمنــدیهای خود مواجـه شدهاند.
تحقیر بهمثابه سرکوب ابراز نظر: یافتههای این تحقیق همچنین نشـان میدهند که یک بازآفرینی ارزشی از طریق برنامۀ درسـی پنهـان وجود دارد که براساس آن، حفظ سلطه بر دانشجویان و تقویت فاصله با آنها در فضـای آموزشـی دانشـگاهها وجـود دارد کـه طبق آن، ابراز نظر و تفکر انتقادی سرکوب میشود.
دانشـجویان در این زمینه گفتهاند کـه فضـای غالـب در کلاسهـای درسـی بهگونـهای بوده که دانشجویان را مجبور به پرهیز از طرح نظراتشـان و تأیید نظرات اساتید کرده است.
۳- بازسازی سـلطه
یکـی دیگـر از مضـامین معنـایی اشـاره شـده از سـوی دانشـجویان، تأکیـد بـر بازسازی سـلطه از سـوی اسـتادان و القـای حـس فرودسـتی بـه دانشجویان است که اغلب با سرکوب ابراز نظر در کلاسها و تأکید بر ناتوانی و بیسـوادی دانشـجویان همـراه بـوده اسـت.
تحقیر بـه معنـای قضـاوت: بررسی تجربههای دانشـجویان نشـان مـیدهـد کـه در فضای دانشگاهها، همچنان نمره بـهعنوان معیـار ارزیابی دانشجویان مورد تأییـد اسـت و براسـاس برنامـۀ پنهـان آموزشی، دانشـجوی خوب، دانشجوی با معدل بالا تلقی میشود.
حتی در برخی از فضاهای دانشگاهی، بهویژه در فضای دانشـگاههای فنـی نظیـر «دانشگاه صنعتی شریف» به نظر میرسـد ایـن دسـت معیارهـا از قـدرت بــالایی برخوردارنــد و بــهعنوان شــکلی از رســوم و فرهنــگ رشتهای درآمدهاند.
همین مساله باعث شده است دانشـجویانی که از لحاظ تحصیلی عملکرد ضعیفتری دارنـد، بهشـدت بـا طرد و تحقیر اجتماعی مواجه باشند. ایـن امـر حتـی در برخـی موارد توانسته است به انصـراف دانشـجویان از تحصـیل منجـر شود.
تحقیر بهمثابه تحمیل نظرات: ایـن شکل از تحقیر اغلب در شرایطی رخ میدهد که اساتید صرفا بر یک مکتب یا رویکرد فکـری خـاص تأکیـد داشـته باشـند. در اینصورت، هر کسی که در خارج از چـارچوب آن رویکـرد خــاص فکر کند، مــورد تمســخر و خشــونت قــرار مــیگیــرد.
این تیپ از تحقیـر اغلـب در بین دانشجویان رشتههای علوم انسانی دیده میشود و دانشجویانی که در قالب و چارچوب اندیشـه مـدنظر استادان قرار نگیرند، مورد بیاعتنایی و خشونت واقع میشوند.
تحقیـر بهمثابـه تأکیـدبـر خطاهـای دانشـجویان: شـکلی دیگــر از هنجارســازی آموزشــی، تأکیــد بــر خطاهــا، یــادآوری اشتباهات دانشجویان و عدم قضـاوت منصـفانه اسـت.
گونهشناسی تحقیر
این تحقیق همچنین چهار شکل از تحقیـر در فضاهای دانشگاهی و میان اساتید و دانشجویان را شناسایی کرده و درباره هر یک از آنها به تفصیل توضیح داده است.
۱- تحقیــر مبتنــی بــر ویژگیهای فردی
این نوع تحقیــر براســاس ویژگیهــای فــردی شکل میگیرد کــه بیشــتر مشارکتکنندگان در این تحقیق بر موضوع جنسیت و ارزیابی ظاهری در ایـن حوزه اشـاره داشـتهاند.
ارزیابی بر مبنای ظـاهر: طبق این مؤلفه، ابراز نظر استادان در خصوص ویژگیهای ظاهری دانشجویان، یکی از زمینههای ایجاد حس تحقیرشدگی در بین آنهـا بـوده اسـت.
تأکیـد بـر کلیشـههای جنسـیتی: یکی دیگر از نکات مطرح شـده از سـوی دانشـجویان، توهینهـای جنسیتی یا نگرشهای مبتنی بر بازتولید کلیشههای جنسـیتی اسـت که از نظر دانشجویان، بهویژه دانشجویان دختر، از مصادیق تحقیر بـه حساب میآید.
دانشجویان اشاره کردهانـد کـه تأکیـد بـر کلیشههای جنسیتی، با خشونتی همراه بوده است.
عدم تخصیص فرصتهای برابر: یکـی دیگـر از مصـادیق خشونت و تحقیر مبتنی بر جنسـیت از نظـر دانشـجویان در ایـن حوزه نمود یافته است کـه دانشـجویان زن و مـرد فرصـتهای یکسانی نداشتهاند.
۲- تحقیر مبتنی بر موقعیـت اجتمـاعی
یکـی دیگـر از اشـکال تحقیـر، تحقیـر مبتنی بر موقعیتهای اجتماعی است. در این شکل از تحقیـر، ارزیـابی اسـتادان از وضـعیت طبقـاتی و منزلتـی دانشـجویان، مبنـای اعمـال تحقیـر بـه حسـاب مـیآیـد.
تحقیــر مبتنــی بــر محــل ســکونت: ایـن شـکل از تحقیرهـا بیشـتر در خصـوص دانشجویانی اتفاق میافتند که محل سکونتشان در تهران نیست و اساتید نیز در اینباره رفتار تحقیرآمیز ملموسی از خود نشان میدهند.
۳- تحقیـر مبتنی بر عدم انطباق با هنجارهای اجتماعی
این نوع تحقیـر بـه وضـعیتی اشـاره دارد کــه اســتادان بر مبنــای هنجارهــای اجتمــاعی، شــعایر دینــی، نگرشهای سیاسی یا اعتقادات مذهبی، دانشجویان را ارزیابی میکنند و این مساله با تحقیر دانشجویانی همراه اسـت کـه بـا این هنجارها منطبق نیستند.
تحقیر مبتنی بر ارزیابی رعایت شعایر دینـی: ایـن شـکل از تحقیرها نیز بر مبنای ارزیـابی میـزان رعایـت شـعایر دینـی در دانشـجویان، بـه ویژه حجـاب در بـین دانشـجویان دختـر ایجـاد میشود. دانشجویان گفتهاند در مقایسـه بـا کسـانی که مطابق با هنجارهـای دینـی رفتـار مـیکننـد، از میـزان احترام کمتری بهرهمند میشوند.
تحقیـر برمبنــای ارزیــابی از نگـرش سیاسـی- مـذهبی: یکی دیگر از جنبههای انطبـاق بـا هنجارهـای اجتمـاعی، نـوع نگــرش سیاســی- مــذهبی اســت.
بر این اســاس، عــدم تطــابق دانشجویان با نگرشهای سیاسی و مـذهبی اساتید مـیتوانـد یکی از زمینههای اثرگذار بر اعمال خشونت علیـه دانشـجویان باشد.
اینگونه از تحقیر اغلب در شرایطی اتفاق میافتد که بین نـوع نگرش و اندیشۀ دانشجو با استاد زاویۀ جدی وجـود داشـته باشـد. بر این اسـاس، دانشـجویان گفتهاند از سـوی برخـی از اسـتادان کـه بـا نگـرش آنهـاهمخـوانی ندارنـد، تحقیـر شـدهاند.
تفاوتهای مذهبی نیز از دیگر زمینههای شکلگیری تحقیـر بـوده است؛ به این صورت که به مقتضای دروس تدریس شده، بهویژه در درسهای عمومی، مضامین مطرح شده در کلاس بهگونهای بوده که با ارزشهای بخشـی از دانشـجویان در تضـاد قرار داشته و بـه ایجاد احساس طرد و حقارت در آنها منجر شدهاند.
۴- تحقیـر مبتنـی بـر ارزشهــای آموزشــی
یکی دیگر از اشکال تحقیر، تحقیر مبتنــی بــر عــدم انطبــاق بــا ارزشهــای آموزشــی اســت که تحقیر بهمثابه داغ ننگ ناشی از تغییر رشته از مهمترین نشانههای آن است.
این شکل از تحقیر را دانشجویانی تجربه کردهاند که در دوران ارشـد رشـتۀ تحصیلی خود را تغییر دادهاند؛
به این ترتیب که ارزیـابی اسـتادان از آنها بهگونهای بوده است که آنهـا را در مـوقعیتی پـایینتر از ســایر دانشــجویان دانســتهاند و همــین موضــوع ســبب ایجــاد احساس طرد و حقارت در دانشجویان شـده اسـت.