سقوط کابل و برآمدن دوبارهی گروه تروریستی طالبان در افغانستان پس از تجربه¬های خونین گذشته، نشانهی آغاز دور دیگری از حاکمیت اسلام بنیادگرا در منطقهی خاورمیانه است، حاکمیتی که کِشت¬گاه خشونت، نابردباری و زنستیزی در عصر ماست.
بیش از چهل سال است که این منطقه آزمایشگاه جنبشهای هویتطلبِ عقیدتی در جهان اسلام بوده است. ما از پس چهار دهه تجربهی پیاپی و خسارت¬بار اسلام بنیادگرا، امروز در اتفاقی شگفت با پدیدهی عجیب «اِمارت بازسازی شدهی طالبان» در افغانستان مواجهایم، که آثار آن تنها به مرزهای این کشور مظلوم و کهن محدود نشده بلکه آفاق جهان اسلام را نشانه خواهد رفت. «اِمارت بازسازی شده طالبان» شرکت سهامیای از مجموعه قدرتهای بینالمللی، بازیگران ارشد منطقه و عوامل فاسد داخلی آن کشور است تا جماعتی بدنام و کهنهپرست را رخت نو پوشانده و به نام حاکمیت «شریعت اسلامی» برای ایفای نقش تازهی چندمنظورهای بر یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان مسلط سازند.
اندیشوران اسلامی، نواندیشان مسلمان و حاملان میراث معنوی اسلام در برابر تحولات اسلام بنیادگرا نبایستی خاموشی و تماشاگری پیشه کنند، در برابر خوانشی خشن از اسلام که در زمانهی ما آرامش و مدارا را از حیات اجتماعی مسلمانان و شهروندان جهان ربوده است و حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی و دگراندیشان و زنان را پایمال کرده است؛ مبادا که سرمایهی ایمانی مردمان در قمار بازیگران دینفروش و قدرتطلب، دیگربار تاراج شود.
آنچه امروز بر سرِ برادران و خواهران ایمانیمان در سرزمین کهن افغانستان آمده نتیجهی دستکم دو دهه وسوسهی مدعیان منطقه¬ای اسلامِ قدرتسالار در فاسدسازی رجال، بیثباتی جمهوریِ نوپا، قوم¬گرایی خطرناک، تضعیف نهادهای مدنی، زدوبند با قدرتهای بازیگر منطقهای و جهانی، و بیپناهی مردمی است که جز آوارگی و مصیبت در افغانستان ندیده¬اند. پیوند نامبارک فاسدترین نمایندگان اسلام خشونتسالار و شریعتزده با نظام سرمایهسالار و سلطهطلب غربی و نوسرمایهداری ایدئولوژیک شرقی برای دست¬نشاندگی و سفیدسازیِ طالبان در همسایگی ایران نه امری است که از دید ناظران هشیار پنهان بمانَد و نه با وجود نسل تازه و آگاه افغانستان پایدار خواهد ماند.
ما برآنایم که چنین قمار خطرناکی در زمانهی قحط آبرو، بازی رسوایی با سرمایهی معنوی اسلام و میراث اخلاقی آن است که متولیان این¬بار با اندکی صورت¬بندی و ظاهرسازی، ایفای آن را به طالبانِ خشونتگرا سپرده¬اند. ما استقرار شریعت متصلب را نه تنها در خاورمیانه که در هیچ کجا از پهنهی جهان اسلام به سود اهداف عالیهی اسلام، مسلمانان و جهانیان نمیدانیم و ایمان داریم که پیام اسلام و هر آیین معنوی دیگری جز با مدارا، مدنیّت، نوسازی و بازخوانی دائمی میراث گذشته قابل فهم و انتقال نیست.
ما به معماران مسلمان این نمایش طالبانیِ پرهزینه در منطقه هشدار میدهیم که به جای بزک کردن توحش پیش¬آزموده و بازتحمیل اِمارت و خلافت به مردمی بیپناه، نجیب و جنگزده، به سیرهی عقلای عالَم در حکمرانی فرادینی (عرفی) بازگردند و با پرورش شهروندانی آزاد به حق انتخاب آنان احترام گذاشته و به نام اسلام بر مردمان اعمال ولایتِ دروغین نکنند.
ما به قدرتمندان جهان که بهره¬ورانه در این درهمجوش سیاسیِ رسوا مشارکت کرده¬اند نیز هشدار میدهیم که با بی¬ثباتسازی دولتهای محلی-منطقه¬ای و تحمیل مدلهای حکمرانی ناکارآمد و رسوا، خود اولین قربانیان چنین نظامهای استبدادی کهنه¬، ناپایدار و دست¬نشانده خواهند بود.
ما در کنار مردم مظلوم افغانستان ایستاده¬ایم و از دولت¬های آزاد و مدنیِ جهان میخواهیم در این شرایط سخت، مردم نجیب و مظلوم آن دیار کهن و پربار را رها نکنند و به دستاوردهای مدنی این ملت بزرگ به دیدهی حرمت و عنایت بنگرند و اگر به آرامش جهان می¬اندیشند به یاری کسانی برخیزند که با زحمت بسیار در جامعه¬ای طایفهمحور تمرین مدنیّت و مدارا کردند و شوربختانه امروز رها و تنها مانده¬اند. ما از عوارض پیداوپنهان چنین نمایش¬های خطرناکی در منطقه غافل نیستیم، عوارضی که می¬تواند در وزن¬کشی تازهی قدرتهای جهانی بر میهن عزیزمان ایران نیز پیآمدهای خطرناکی بار کند.
و دست¬آخر آنکه ما جمعی از نواندیشان دینی به حاکمان جمهوری اسلامی ایران هشدار می¬دهیم که بیش از این با دیپلماسی فرسوده و ورشکستهی «نهضت¬های آزادیبخش» و «محور مقاومت» پای سوداگران خارجی را به منطقه باز نکنند و تمامیت ارضی کشور را به تهدید نیندازند. به حاکمان جمهوری اسلامی ایران هشدار میدهیم که آمریکاستیزیِ کور آنها را به جایی نکشانَد که به طالبان اعتماد کنند، طالبانی که خبرنگاران و دیپلماتهای ایرانی را کشتند و از ابتدای تأسیس طالبان در ۱۳۷۳ خورشیدی تا کنون تهدیدهای امنیتی بسیاری متوجه ایران کردهاند.
حسن یوسفی اشکوری،
محمدجواد اکبرین،
عبدالعلی بازرگان،
محمد برقعی،
رضا بهشتی مُعز،
سروش دباغ،
علیرضا رجایی،
علی طهماسبی،
رضا علیجانی،
حسین کمالی،
محسن کمالیان،
داریوش محمدپور،
مهدی ممکن،
یاسر میردامادی،
صدیقه وسمقی.