محمود نکوروح، پژوهشگر- مرکز مطالعات عالی علوم اجتماعی- پاریس
“بیست وهشت مرداد روزی که غرور گریه کرد” ۱ در حالیکه باعملکرد جریان های وابسته به خارج غرور ازیاد رفته بود، جریان های “حزب توده و شاعران وابسته بدان – رجال انگلوفیل -.تا دربار پهلوی و….که درکودتا قبل از همه مجموعه کودتاچیان ۵۰ میلیون دلار گرفته بود- زاهدی – شاه – امینی وزیر نفت – که قراداد کنسرسیوم حاصل آن بود که نرخ نفت به اختیار آن ها بود در واقع سهمی آن چنان به ما نمیدادند.
بدینگونه شاه و نظامش از ابتدامشروعیت تاریخی اش را از دست داد، البته مشروعیت قانونی از ابتدا نداشت زیرا که در مجلس فرمایشی دوره سیزدهم که درزمان رضاخان انجام شده بود رای توسط “فروغی” گرفت، در حالیکه بعد از بردن رضاخان فضا باز شده بود و باید انتخابات جدید انجام میشد، امری که مورد اعتراض فرهیختگان آنروز ازهمان ابتدا قرار گرفت ۲٫ بعد هم با مجلس فرمایشی “موسسان” اختیارانحلال مجلس را که خلاف “قانون اساسی”بود درسال ۱۳۲۷ ” گرفت که دکترمصدق گفت ” اینکه همان دوره قاجارشد “وقوام السلطنه گفت “کشور راعاقبت با این کارت به انقلاب خواهی کشاند”.
بدینگونه بازهم به عقب بازگشتیم یعنی به استبدا د چند هزارساله که فضا بسته بود واز رشد و توسعه باز ماندیم و فراتر تحت استعمار جهانی باکنسرسیومی ازنفت که حاکمیت ملی از یاد رفت و سرنوشت تنها “دارایی مان” میان اروپا و آمریکا تقسیم شد، و استثمار و تحقیر و دیکتاتوری و… که سرنوشت قرنه اپدران و نسلهای فراوان را رقم میزد ادامه یافت تا جاییکه “تعطیل تاریخی نام گرفت” ۳٫
تمام جهش های تاریخی درقرن بیستم از یاد رفت، جنبش تنباکو – جنبش مشروطه – برآمدن احزاب تازه پا – آز ادی مطبوعات – ادوار جدید مجلس – اول ودوم وسوم و..حتی جنبش”ملی شدن نفت” که میشود مشروطه دوم بدان نام داد زیراکه مشروطه اول با دیکتاتوری رضاخان ازیاد رفته بود با تحقیرروشنفکران بنام مشروطه تقی زاده وداورزیراکه “اقتدارگرا” شدند تحت تاثیر حکومت آلمان که مجله “کاوه را منتشر نمودند. تقی زاده و داور و…حتی سلیمان میرزای چپ، که “باند آهن” را به سفارش – سرهنگ آیرون ساید “از وزارت دفاع انگلیس تا سیدضیاءالدین طباطبا یی ازرجال چند چهره انگلیسی تشکیل دادند. با روشنفکران رادیکالی که از همان اول بی توجه به زمان ومکان “توده ای”شدند و منافع ملی ازیاد بردند ودردهه بیست بیشترورادیکالتر که ازفضای بسته بهتر از این برنمیاید و نیامد، که هرکه به انتقادشان پرداخت به راحتی “لجن مال” نمودند در روزنامه های معروف “بسوی آینده- شهبازورهبر-مردم و…با روشنفکرانی که شاملو – اخوان – سیاوش کسرایی – محمد عاصمی معروف به “شرنگ” که شعرها۴ علیه مصدق و نهضت ملی و بورژوازی که عامل اصلی توسعه ودموکراسی درشرایط ما بود – ساختند و پرداختند.
زیرا که اینها آرمانشهرشان روسیه استالینی و لنینی بود که “بورژوازی و خصوصی” نداشت که شادروان خلیل ملکی ازآن معما پرده برداشت که گفت “این سرمایه داری دولتی است” که به مراتب ازسرمایه داری لیبرال بدتر است که اگر آن با اقتصاد کار دارد این با روح و روان انسان به بهانه ایدئولوژی کارداشت. جتی دهقانان را درروستاها به جان هم انداخته و.. “خاطرات اردشیرآوانسیان – وبسیاری ازاعضایشان که بعد ازکودتا گریختند گرفتار بدترین رفتار شدند – کتاب اجاق سرد همسایه.
در دهه بیست در زمان اشغال متفقین بدتر وشدیدتر علیه دولت ملی با وابستگی مالی به سازمان های اطلاعاتی روسی واز شرکت نفت “BP”اداره پخش بهره مند میشدند۵٫ با تبلیعات عریض و طویل که علیرغم تعداد اندکشان نیروهای خودرا بزرگ وبزرگتر نشان میداند – محمود ژندی مدیر روزنامه بسوی آینده که هر روز مصدق را عامل امپریالیسم آمریکا بانام مسعار شرنگ معرفی میکرد- که بعد از کودتا به آلمان گریخت.
بعد هم احزاب رجال انگلوفیل – سید ضیاء که افتخارش کسب مدال از دولت انگلستان بود۶ که یک دوره “حزب حلقه” ودوره ای “حزب اراده ملی” وباندهای خاص خود درمجالس دهه بیست راداشت – وبعد هم نمایندگان وابسته به “حزب دموکرات “قوام السلطنه ” و جالبتر آنکه فرزندان اینها توده ای میشدند – که من شخصا در دارالفنون قبل از دیپلم شاهد بحث و گفتگو بارها با این فرزندان در کلاس های تاریخ و ادبیات “دکترآدمیت” که بحثهای سیاسی آزاد بود بودم.
متاسفانه لکه های تاریخ ایران معاصر است با مدعیانی که روند حوادث را به جای روشنگری ” تیره وتار” نمودند وتناقضات اجتماع را به نفع غرب سلطه گرآنروز دانسته و نادانسته دامن زدند که “از قبل گریه داشت” زیر ا که با عملکرد اینها غروری نمانده بود، که زمینه ساز وحشت غرب به ویژه آمریکا ودولت آیزنهاورگردیده که با انگلیس ودولت چرچیل دربرابر ما قرار گرفتند که امروز آمریکا حداقل گاهی معذرت خواست ولی انگلستان هرگز. خانم البرایت تا کلینتون و اوباما که اشاراتی داشتند.
اینها تا جاییکه “دکترمصدق” این قهرمان ملی شدن نفت را تیترروزنامه های حزب توده همراه باروزنامه های – حزب سید ضیا و…- رعد – داد و….عامل امپریالیسم آمریکا بیشرمانه معرفی میکردند. که بعد از کودتا تازه فهمیدند وفراتروقتی “سیاوش کسرایی” به مسکو رفت و بعد در پیامی به سیاوش شجریان که بدانجا رفته بود گفت “به سایه بگو کلاه سرمان رفت که وعده های اینها همه اش دروغ بود”۷
البته روشنفکران ملی – ملی مذهبی – خداپرست سوسیالیست – حتی مارکسیستهای ملی –خلیل ملکی- انورخامه ای – جلال آل احمد و…را هم داشتیم که “نهضت مقاومت ملی” بکمک آیت اله زنجانی حاصلش شد. که من با او مدتها به زندان لشگر دوزرهی رفتم وهمراه باشاد روان حیدررقابی و….مدتها زندانی بودیم – وبعد ها دردانشگاه سوربون به هنگام دانشجویی وقتی در سمیناری دکتر جمشید بهنام وزیر خاجه و…نویسنده کتاب “برلنی ها” درسمیناری باحضوردانشجویان دوره دکترا انگلیسی –آمریکایی – آلمانی – فرانسوی و…گفت “روشنفکران ایران اغلب غرب ستیزند” من برآشفتم و با اجازه ی رییس دانشگاه. “یانریشارد” ایران شناس مشهور گفتم “چراعلل آنرا نمیگویید “. در زمانیکه درایران کتاب “غرب زدگی”جلال آل ا احمد – تیراژ بالا یافته بود، پاسخ دادم “به خاطر آن بود که – دوبار ما به دموکراسی وانتخابات آزاد و…رسیدیم ودولتهای سلطه گر غرب کودتا نمودند” ومهمتر که دکترمصدق روزی گفت “انگلستان میگشت رذلترین ها و کثیفترین ها را به قدرت برساند” نقل به مضمون – که فورا دانشجویان دکترا یادداشت ها برداشتند.
و حتی درابطه با این کودتا کندی درکتاب “سیمای شجاعان” نوشت – ما در دنیا پول داده ایم و نفرت خریده ایم”.
واما کودتا چگونه انجام شد – کودتای اول در شب هنگام ۲۵مرداد که ابتدا دکتر فاطمی – ودووزیر دیگربازداشت شده وبه کاخ سعدآباد منتقل گردیدند وسپس سرهنگ نصیری با تانگ و کامیون سرباز حکم عزل دکترمصدق را در ساعت یک بعد از نیمه شب به درب منزل نخست وزیربرد وفورا به دستوردکترمصدق بازداشت ودرگاراژ منزلش زندانی گردید “بدینگونه در این مقطع غروراز دست رفته بازگشت” و کودتای اول شکست خورد – رادیو تهران آنرا اعلام کرد – کرومیت روزولت عامل آمریکایی کودتا به سوراخ خود خزید ولی دستور رسید بازگردد. و میتینگ بزرگی در میدان بهارستان توسط احزاب جبهه ملی تشکیل شد. دکتر فاطمی درآ ن میتینگ گفت “تا دربار پهلوی در ایران است انگلستان نیاز به سفارت ندارد”. دراین میتینگ بلند گوی پخش در دست من بود.
عوامل داخلی به کرومیت روزولت پیام دادند “بمان ما کودتای دوم را با اوباش و اجامر و فواحش شهر نو و…که آماده داریم انجام خواهیم داد” برادران رشیدیان فرزندان دربان سفارت انگلیس.
از صبح بیست و هشت مرداد ابتدا یک چک به مبلغ ۳۶۰هزاردلاری بانک ملی به ریا ل تبدیل شد که میان اوباش پخش شد که مصدق افشا نمود – و بعد هم دلارهای بیشتر که در خیابان ها پخش شد.
اوباش و.لاتها ومزدوران بنام “مردم”.به. خیابان ها ریختند – گروههای مشکوک ازحزب توده که خورا برای انقلاب کمونیستی آماده میکردند مجسمه ها پایین کشیده شد، اوباش و فواحش با دلارها بسیج شده “که من همه را درجنوب شهرمیدان امین السلطان-میدانشاه – کاه فروشها و سیداسماعیل و…شاهد بودم. حتی در برابر دبیرستان دارالفنون روز بعد با اینها درگیر شدیم که نیروهای نظامی و پلیس بدان پیوستند، در لحظات آخر دولت دستور داد که نیروهای ملیون…عکس العملی نشان ندهند تا دولت شورش ها ی مشکوک راکه باعث وحشت مغازه داران خیابان های استانبول –لاله زار-نادری – شاهآباد – ناصرخسرو و بازار شده بود مهار کند. که ناگهان نیروهای نظامی و شهربانی به اوباش و…بدانان پیوستند و این نیروها به کلوپهای احزاب وسینماها و…حمله کرده و…وگرنه همان ها که سی تیر مصدق را برگرداندند برمیگردادند – سرهنگ قربانلو راننده تانک از حزب توده در لحظات – آخر با کمیته مرکزی تماس گرفت که گفت “میتوانم کودتا را خنثی کنم” جواب آمد:” مصدق وزاهدی هردو از بورژوازی اند برای ما تفاوتی ندارند”.
در آخرین لحظه خانه مصدق به توپ بسته شد” و۲۴ ساعت بعد مصدق آرام با چندتن ازوزرایش درباشگاه افسران خیابان “سرهنگ سخایی امروز” باعصا ازپله ها بالامیرفت وعیش افسران خاین کودتاچی را با سخنانش بهم ریخت که گفت” من نخست وزیرقانونی ایران هستم و شما طبق قانون اساسی باید به اتهام کودتا در دادگاه مردمی محاکمه شوید” و در دادگاهش با افشای “چک دلاری” به شاه پیام داد و ادامه داد نسلی تربیت کردم که روزی با گریه بیرونت خواهند کرد و در هر صورت کردند.
پانوشت ها
- احمد شاملو
- حسین راضی ازحزب ایران – خاطرات
- آرامش دوستدار
- -امیرخسروی عضوکمیته مرکزی حزب توده،
- انورخامه ای درکتاب”کودتا ومرزبان – درپاریس درسمیناری…”
- معتضد درکتاب”سیدضیا”۷
- فیلمی که درهمه جاپخش شد. پژوهشگر”مرکزپژوهش های عالی علوم اجتماعیENESS”پاریس