صدور حکم اعدام برای یک متهم در تهران

چهارشنبه, 3ام شهریور, 1400
اندازه قلم متن


خبرگزاری هرانا – یک متهم در تهران از بابت اتهام قتل، توسط دادگاه کیفری یک این استان، به اعدام محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک متهم در تهران توسط دادگاه کیفری یک این استان، به اعدام محکوم شد.

بر اساس این گزارش، در تاریخ ۱۸ تیرماه ۹۷، جنازه پتو پیچ یک پسر جوان در حاشیه زمین فوتبال در خیابان عارف پیدا شد. در بررسی‌ها مشخص شد که جنازه متعلق به پسر ۲۸ ساله ای به نام نیما است که با ضربات چاقو کشته شده است.

پدر نیما به ماموران پلیس گفت: پسرم چند روز به مرخصی زندان آمده بود و قرار شد که فردا به زندان برگردد. به همین خاطر برای تفریح با دوستانش بیرون رفت و دیگر بازنگشت. تا اینکه پلیس جنازه او را در پارک پیدا کرد. پسرم از سال ها پیش با یکی از دوستانش به نام سیاوش اختلاف داشت. ممکن است سیاوش به خاطر کینه قدیمی که از او به دل دارد او را کشته باشد.

به دنبال اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد، متهم به قتل شناسایی و بازداشت شد.

چندی بعد، سیاوش در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای این جلسه پدر و مادر نیما برای سیاوش حکم اعدام خواستند.

متهم گفت: آن روز مشروب خورده و مست بودم،در خیابان با نیما رو به رو شدم. من و نیما از بچگی با هم دوست بودیم و او در کودکی یک بار با چاقو به سرم زده بود. به همین خاطر از او خوشم نمی آمد اما از او کینه به دل نداشتم که بخواهم به خاطر کینه جویی او را بکشم.

وی ادامه داد: نیما به من گفت قرار است فردا به زندان برگردد. او  از من خواست تا با هم مشروب بخوردیم و خوش بگذرانیم. سیاوش به همراه دوست مشترک مان به نام مجید به خانه ما آمدند و با هم مشروب خوردیم. او بعد از خوردن مشروب مقداری مواد مخدر مصرف کرد. من می‌خواستم به دیدن نامزدم بروم اما او از من خواست مدت بیشتری را آنجا بمانم. دقایقی بعد مجید خانه ما را ترک کرد اما سیاوش هیچ اعتراضی به او نکرد. من به او گفتم چرا مانع رفتن مجید نشده ولی به من اجازه نداد تا به دیدن نامزدم بروم که از شنیدن این حرف عصبانی شد و با هم درگیر شدیم. او با چاقو خودزنی کرد و یک ضربه هم به من زد و من که مست بودم و حالی طبیعی نداشتم چاقو را از دست او گرفتم و چند ضربه به او زدم. چند ساعت بعد وقتی متوجه شدم سیاوش مرده از ترس جنازه را پتو پیچ کردم. می خواستم آن را از خانه بیرون ببرم که پدرم سر رسید و ماجرا را فهمید. من پدرم را تهدید کردم در این باره به کسی حرفی نزند. نهایتا به تنهایی شبانه جنازه را به حوالی زمین فوتبال بردم و آنجا رها کردم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و وی را به اعدام محکوم کردند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.