تجمع هواداران استقلال به استعفای مدیرعامل منجر شد
تجمع اعتراضآمیز هواداران استقلال مقابل ساختمان وزارت ورزش و آشفتگی و اختلافات درونی باشگاه استقلال فقط گوشهای از محصول اداره دولتی باشگاه با مدیران بیربط به باشگاهداری در فوتبال ایران است. باشگاه استقلال محل فوتبال و سازنده لذت تماشای آن است یا سازنده جنگهای رسانهای؟
عدهای از هواداران استقلال در حالی در تجمع اعتراضآمیز شرکت کردند که شب پیش از برپایی آن، باشگاه استقلال در بیانیهاش چنان تجمعی را عامل برهم خوردن امنیت شهر دانست و اعلام کرد که با برگزارکنندگان آن برخورد قضایی خواهد کرد. اما تهدیدها کارساز نبود و هواداران باشگاه استقلال در تجمع صبح شنبه خواستار برکناری احمد مددی و اعضای هیئت مدیره باشگاه شدند و از فرهاد مجیدی در مقابل تهدیدهای مدیرعامل و هیئت مدیره حمایت کردند. این اعتراض هواداران به استعفای احمد مددی از مدیرعاملی باشگاه استقلال منجر شد. علی اصغر ملکیان، رئیس هیئت مدیره باشگاه به دستور وزیر ورزش سرپرستی موقت استقلال را پذیرفت.
بهرغم سرعت گرفتن تزریق واکسن کرونا به شهروندان، تهران همچنان دچار همهگیری شدید کروناست و این تجمع میتواند خطر ابتلا برای هواداران فوتبال پدید آورد. البته برای باشگاه استقلال این وجه تجمع اهمیتی ندارد و برای حفظ مدیران مستقر، فقط تهدید قضایی کرده است.
باشگاه استقلال از سالها پیش دچار اختلاف و سوءتفاهم بین مدیرعامل باشگاه و سرمربی بوده است. در دوره مربیگری آندرهآ استراماچونی، هرگز رابطه سالم و حرفهای بین امیرحسین فتحی و مدیران دیگر باشگاه و سرمربی وقت ایجاد نشد و سرانجامِ پدید نیامدن حس اعتماد نسبت به باشگاه برای استراماچونی، منجر به جدایی و شکایت او علیه آن شد. استراماچونی رفت، مدیران باشگاه نیز پیدرپی تغییر کردهاند، اما باشگاه استقلال هر بار با مربیانش به اوج اختلافات میرسد، از جمله این که در فصل گذشته فرهاد مجیدی نیز در پی اختلافات شدید با احمد سعادتمند، مدیرعامل سابق استقلال، جدایی را تجربه کرد. اما سپس در بازگشت مجددش به استقلال، باز هم اختلافات با مدیریت باشگاه تکرار شد، چنان که ماههاست او و احمد مددی، مدیرعامل باشگاه استقلال، هر هفته جنجالی رسانهای رقم میزنند و با کنایه و انتقاد علیه یکدیگر مواضع آشکار و پنهان میگیرند.
اختلافات داخلی باشگاه استقلال چنان شدت دارد که اختلال در نقلوانتقالات بازیکنان پدید آورده است و سرمربی و مدیرعامل بدون تعامل در بازار نقلوانتقالات اقدام به خرید چند بازیکن کردهاند. اما جدایی بسیاری از بازیکنان شاخص استقلال و موفق نشدن در خرید بازیکنان جایگزین، از استقلال تیمی ساخته است که حتی نسبت به فصل گذشته نیروی انسانی بیکیفیتتری در اختیار دارد.
هواداران استقلال سالها در دوره وزارت مسعود سلطانیفر بر وزارت ورزش و جوانان دچار این باور بودند که وزیر ورزش و جوانان و معاون ورزشی او عامدانه تصمیماتی علیه استقلال میگیرند. این باور چنان قوی بود که وزارت ورزش به عنوان مالک باشگاه استقلال هرگز نتوانست رابطهای منطقی و مبتنی بر اعتماد با هواداران آن داشته باشد.
تغییرات در وزارت ورزش با روی کار آمدن دولت جدید و حضور حمید سجادی به عنوان وزیر ورزش، هواداران استقلال را به تغییرات در هیئت مدیره و مدیرعامل و مدیران میانی باشگاه امیدوار کرده بود. اما سجادی عجلهای برای چنان اقدامی نداشت و احمد مددی هم این تصور را ایجاد کرده است که در دولت جدید نیز مدیرعامل استقلال خواهد بود. شایعه مدیرعاملی مصطفی آجرلو نیز شنیده شد و از سوی وزیر ورزش تکذیب شد. اما سرانجام اعتراضهای هواداران راهی جز استعفا برای احمد مددی باقی نگذاشت.
پس از شکست استقلال مقابل الهلال در یک هشتم لیگ قهرمانان آسیا، مدیرعامل باشگاه استقلال درباره ادامه همکاری یا اخراج فرهاد مجیدی گفت که هیئت مدیره به زودی تصمیم خواهد گرفت. سپس این خبر مطرح شد که مجیدی در آستانه اخراج قرار دارد و مربی جدید استقلال به زودی انتخاب میشود. گزینهها نیز مرور میشدند؛ از بازگشت محمود فکری به استقلال، تا احتمال سرمربیگری مهدی پاشازاده یا جواد نکونام. حتی شنیده میشد که شاید گابریله پین، دستیار ایتالیایی که به خواست مجیدی به استقلال رفته است، سرمربی آینده استقلال باشد.
در پی اختلافات قدیمی مددی و مجیدی، چنین گمانهزنیهایی قابل پیشبینی بود. آنها هرگز رابطه حرفهای رایج بین مدیرعامل و سرمربی را نداشتند و مجیدی بارها درباره مدیران باشگاه انتقادات تندی را مطرح کرده است. شکست استقلال مقابل الهلال فرصتی بود برای اینکه مدیرعامل باشگاه پاسخ مجیدی را با قرار دادن او در موقعیت اخراج بدهد.
پس از استعفای مددی نیز آینده استقلال نامعلوم است و کسی نمیداند تجمع اعتراضآمیز هواداران چه اثری بر تصمیمات وزارت ورزش یا مدیران باشگاه خواهد داشت. اما استقلال فارغ از این رفتوآمد مربیان و مدیران، به روشی اداره میشود که موفقیت برایش ممکن نیست. در استقلال سالهای اخیر نه مربیان فرصت کار درازمدت داشتهاند و نه عمر مدیریت مدیران به یک سال میرسد. حتی چهره تیم هر سال تغییر میکند و بازیکنان ورودی و خروجی پرشمارند. باشگاهی با این همه تغییر نمیتواند به جام برسد.
در یک ماه اخیر استقلال بهترین بازیکنان خود، از جمله رشید مظاهری، محمد نادری، هرویه میلیچ، مسعود ریگی، فرشید اسماعیلی، شیخ دیاباته، و مهدی قائدی را از دست داد و نتوانست جانشین مناسب برای آنها پیدا کند. فروش قائدی هم تنها برای کسب درآمد بود و باقی جداشدهها در پی اختلاف با مدیریت باشگاه و بیتعهد بودن باشگاه در پرداخت دستمزد، از استقلال رفتند. خرید چند بازیکن جوان برای استقلال امیدوارکننده است، اما استقلال با خریدهایش هنوز به تیم تبدیل نشده است.
مسائل فنی و رسیدگی به موضوعاتی که به ساختن تیم منجر میشود، در استقلال و بسیاری از باشگاههای ایرانی اغلب فراموش میشود و همواره مدیران و مربیان درگیر اختلافات و قدرتطلبی در باشگاه هستند و علیه هم مواضع تند میگیرند. فوتبال به جای آن که سازنده تفریح و سرگرمی و لذت برای هواداران باشد، محل خشم و اعتراض و پیگیری اختلافات خصمانه مدیران و مربیان است.
ایندیپندنت فارسی