بهروز ستوده
روز ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ و بعدازجنگ جهانی دوم، از میان خاکستر استخوانهای میلیونها زن و مرد و کودک که قربانی فاشیسم و جنون نژادپرستی هیتلر شده بودند، اعلامیه جهانی حقوق بشر با این ایده که رعایت حرمت وکرامت حقوق انسان والاترین قانون جهانشمول بشری باشد و هیچ قدرتی نتواند انسان را مورد ظلم و تبعیض و نابرابری قرار دهد به تصویب رسید. بدون تردید مبتکران وتدوین کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر وقتی دراین منشورجهانی به جزء جزء حقوق انسانها و برمحترم شمردن و لازم الاجراء بودن این حقوق ازطرف دولتها و صاحبان قدرت تأکیدکرده اندبیم آن داشته اندکه راه را برهرگونه تعبیروتفسیر این سندارزشمند ومهم تاریخی ببندند، غافل ازاینکه چنددهه پس از تصویب این منشورگرانبهای جهانی، درکشورما ایران حکومتی قدرت را به چنگ میاوردکه اعلامیه جهانی حقوق بشررا به سخره میگیرد و تمام حقوق انسانی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر را پایمال میسازد ومدعی میشودکه “حقوق بشراسلامی”! برتر وکامل تراز منشورجهانی حقوق بشراست!
درمقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین آمده است:
ازآنجا که بازشناسی حرمت ذاتی آدمی وحقوق برابر وسلب ناپذیرتمامی اعضای خانواده بشری بنیان آزادی، عدالت وصلح درجهان است، ازآنجائی که بی اعتنائی و تحقیرحقوق انسان، کارهای وحشیانه ببارآورده است بطوریکه وجدان آدمی را دررنج افکنده است، برای پدیدآمدن جهانی که درآن تمامی افرادبشرازآزادی بیان وعقیده برخوردارباشندوبه رهائی ازترس ونیازمندی برسند، ازآنجا که مردمان «ملل متحد» در «منشور»، ایمان خود را به اساسیترین حقوق انسانها، در حرمت و ارزش نهادن به شخص انسان نشان داده و در حقوق برابر زن و مرد هم پیمان شدهاند و مصمم به ارتقای توسعهٔ اجتماعی و بهبود وضعیت زندگی در فضای آزاد ترند، از آنجا که فهم مشترک از چنین حقوق و آزادیها از اهم امور برای درک کامل چنین تعهدی است، بنابراین هماکنون، مجمع عمومی ملل این «اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر» را به عنوان یک استاندارد مشترک و دستاورد تمامی ملل و ممالک اعلان میکند تا هر انسان و هر عضو جامعه با به خاطر سپاری این «اعلامیه»، به جّد در راه یادگیری و آموزش آن در جهت ارتقای حرمت برای چنین حقوق و آزادیهایی بکوشد و برای اقدامهای پیش برنده در سطح ملی و بینالمللی تلاش کند تا همواره بازشناسی مؤثر و دیدهبانی جهانی این حقوق را چه در میان مردمان «ممالک عضو» و چه در میان مردمان قلمروهای زیر فرمان آنها تحصیل و تأمین نماید.”
همچنین درماده اول ودوم اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین آمده است:
ماده ۱- تمام انسانها آزاد زاده شده و در حرمت و حقوق با هم برابرند.
ماده ۲- همهٔ انسانها بی هیچ تمایزی از هر سان که باشند، اعم از نژاد، رنگ، جنسیت، زبان، مذهب، عقاید سیاسی یا هر عقیدهٔ دیگری، خاستگاه اجتماعی و ملی، [وضعیت] دارایی، [محل] تولد یا در هر جایگاهی که باشند، سزاوار تمامی حقوق و آزادیهای مندرج در این «اعلامیه» اند. به علاوه، میان انسانها بر اساس جایگاه سیاسی، قلمرو قضایی و وضعیت بینالمللی مملکت یا سرزمینی که فرد به آن متعلق است، فارغ از اینکه سرزمین وی مستقل، تحت قیمومت، غیرخودمختار یا تحت هرگونه محدودیت در حق حاکمیت خود باشد، هیچ تمایزی وجود ندارد.”
چهاردهه پس ازصدور اعلامیه جهانی حقوق بشر که دولت وقت ایران نیرآنرا امضا کرده بود، دریک غفلت بزرگ تاریخی مردم ایران، جامعه سیاسی وروشنفکران کشور و همچنین با یک زدوبندسیاسی پشت پرده توسط قدرتهای جهانی، در میهن ما قدرت سیاسی به حکومتی که خودرا به صفت اسلامی تعریف مینمود انتقال پیدا کرد ودیری نپائید این حکومت که گویا آمده بوده نه تنها زندگی مادی شهروندان ایران را ازآنچه هست بهتر سازد بلکه زندگی معنوی و کرامت انسانی ایرانیان را ارتقاءبخشد! چهره ضدبشری خودرا عیان ساخت ومعلوم شدکه حکومت نوبنیاد اسلامی اصولا هیچگونه حق وحقوق فردی واجتماعی برای انسان قائل نیست. معلوم شدکه آخوندهای تازه به قدرت رسیده درایران به هیچ قانون زمینی و انسانی واز جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر باور ندارند و بنام خدا و احادیث و روایات مشغول تدوین ضدانسانی ترین قانون اساسی و قوانین جزائی ومدنی برای کشور ایران اند.
۴۳ سال پس از ضدیت جمهوری اسلامی با بندبند اعلامیه جهانی حقوق بشر و نقض سیستماتیک ابتدائی ترین حقوق فردی و اجتماعی ایرانیان، در پرتو اجرای قوانین شرعی اسلامی، همان قوانینی که آخوندهای نابکار و عوامفریب مدعی بوده وهستندکه برترین وبهترین قوانین برای اداره جوامع بشری است، ایران را به پست ترین جایگاه بلحاظ رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی تنزل داده است. جانیان حاکم برایران که درطول حکومت ننگین خود هزاران هزار زن ومرد وکودک وپیر وجوان ایرانی را برای بقای حکومت فاسد خود قتل عام کرده اند، ایران را ازنظر تمام دارا بودن تمام پلشتی ها وعقب ماندگی ها وبی حقوق های شهروندان دردنیا به مقام اول رسانده اندو هنوز با وقاحت تمام در بوق های تبلیغاتی خود میدمند که: درایران اسلامی حقوق بشر بیشتر وبهتر از هرکشوری دردنیا رعایت میشود! امروز نه تنها مردم ایران بلکه تمام مردم کشورهای خاورمیانه بدرستی دریافته اند که دشمن شماره یک حقوق بشر در منطقه و دنیا جمهوری اسلامی است.
سخن آخر: برای عقب راندن و سپس برچیدن حکومت وحشی جمهوری اسلامی که هیچ حق وحقوق فردی واجتماعی برای مردم ایران قائل نیست به وحدت ملی تمامی ایرانیان دربستریک جنبش بزرگ فراگیر وفراگروهی حقوق بشری نیازاست. حقوق بشر دربرگیرنده تمام ازرش های مادی ومعنوی جامعه ایران وتمامی خواسته های اقشار وطبقات و اصناف جامعه، احیای آب و خاک و رود و محیط زیست و غیره وغیره است که توسط حکومت جهل وجنایت جمهوری اسلامی نابود شده است. اتحاد مدافعان حقوق بشر و ایجاد یک تشکل بزرگ حقوق بشری در خارج ازکشور که بتواند صدای مبارزات آزادیبخش مردم ایران را درجهان ومجامع بین المللی طنین افکن سازد ضرورت امروزاست و سنگ بنای جامعه مدنی فردای ایران آزاد وبدون حکومت اسلامی است. درفقدان یک سازمان حقوق بشری قدرتمند فراگروهی وفرا ایدئولوژی نمیتوان از جنبش ومبارزات حقوق بشری مردم ایران در صحنه جهانی به شایستگی دفاع نمود. لینک زیر کنفرانس”کارزارحقوق بشربرای ایران” به مناسبت ۱۰ دسامبر روزجهانی حقوق بشر است. https://youtu.be/WhBZcskESr0
بهروز ستوده
۱۰ دسامبر روزجهانی حقوق بشر