جلال پیشواییان از معدود بازیگرانی بود که همه عمر خود را وقف بازی در نقشهای منفی کرد
مرگ جلال پیشواییان در ۹۱ سالگی، خاطره نقشهایی را که او بازی کرد در اذهان زنده کرد. او خودش در گفتوگویی با مجله قدیمیها، آن نقشها را بیش از ۲۰۰ مورد دانست. برخی از این نقشها خاطرهانگیز شدهاند و نام او را به عنوان شاخصترین بازیگر نقش منفی در تاریخ سینمای ایران ثبت و ضبط کردهاند.
نقش منفی در اثر سینمایی و تاثیر آن بر مخاطب در درجه نخست به نویسنده فیلمنامه و شخصیتپردازی باز میگردد و در درجه دوم به کارگردان در انتخاب بازیگر و نقش، اما بخشی مهم از باورپذیری نقشهای منفی، به انتخاب بازیگر مرتبط است. بنابراین، جلال پیشواییان با آن ابروهای در هم کشیده و به هم پیوسته، چشمان درشت، و چهره همیشه دژم، ناخشنود، و عصبانی، گزینهای مطلوب برای کارگردانان سینما بود تا در همان مرحله نخست، برای بازیگری در نقش منفی، به او فکر کنند.
جلال پیشواییان که ابتدا مشتزنی را پیشه کرده بود، در میان نقش منفیهای سینمای ایران از برخی جنبهها یگانه بود و میتوان از او به عنوان شاخصترین چهره نقش منفی سینمای ایران یاد کرد.
بازی او در نقش «منصور آب منگل» در فیلم قیصر، و البته نقش آفرینیاش با آن گریم عجیب و غریب در نقش جعفرقلی در فیلم «شیلات» که سردخانه را با قساوت تمام به روی خوجه محمد (با بازی داود رشیدی) میبندد، از جمله نقشهای ماندگار اویند.
نکته مهم در سیر کاری او، باقی ماندن در همین تیپ بازیگری و نپذیرفتن ایفای نقشهای مثبت بود، به رغم آن که در گفتوگویی که از او در تارنمای هنر هفتم بهجا مانده است، میگوید: «من پیشنهاد نقشهای مثبت داشتهام، اما قبول نکردم، چون نقشهای منفی ماندگارترند. حتی درباره فیلمهای هالیوودی هم مطالعه کردهام و متوجه شدم خیلی از هنرپیشههای نقش منفی بعدها نقش مثبت بازی کردهاند.» اما او تقریبا کمتر نقش مثبتی را پذیرفت، تا نامش را به عنوان ایفاگر شاید بیشترین نقش منفیهای تاریخ سینمای ایران ماندگار کند.
البته ممنوعیتهای پس از انقلاب سبب شد که او، که در قبل از انقلاب بیش از ۱۵۰ فیلم بازی کرده بود، در مدت سه دهه، در بیش از ۲۰ فیلم نتواند ایفای نقش کند. حتی در جایی گله کرد که در ده سالی که در ایران نبود (در فاصله سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۴) «بسیاری از ثروتم، مثل باشگاههای ورزشی و گاراژهای مختلف را از دست دادم.» (گفتوگو با مجله قدیمیها- ۲۰ آذر ۱۳۹۱)
اما همه اینها سبب نشد که او از پله بهترین بازیگر نقش منفی پایین بیاید، اگرچه در تاریخ سینمای ایران، تکستارههای نقش منفی بودهاند که در یک سریال یا فیلم چنان نقش اثرگذاری ایفا کردهاند که نامشان و خاطره بازیگری آنها همچنان در اذهان باقی مانده است.
یکی از دشواریهای سالهای بازیگری قبل از انقلاب و بروز نیافتن نقشهای منفی، شخصیتپردازی نادرست نقشهای منفی فیلمها بود. بهجز چند کارگردان شناخته شده مانند کیمیایی، بیضایی، نادری، کیمیاوی، و حاتمی، تقریبا بیشتر کارگردانها به نقش منفی و شخصیتپردازی آن چندان اعتنایی نداشتند. به همین دلیل، تقریبا نمیتوان فردی شاخص را در آن سالها پیدا کرد که نقش منفی ماندگاری از خود به جای گذاشته باشد. در میان بازیگران دیگری که قبل از انقلاب نقش منفی داشتند و «بدمن» سینما بودند، میتوان به صفر کشکولی، حسن رضایی، عنایت بخشی، و علی زند اشاره کرد.
نقشهای منفی در سریالهای تلویزیونی
اوضاع در سریالهای تلویزیونی اندکی بهتر است. بافت و ساختار سریال تلویزیونی به کارگردان و فیلمنامهنویس این امکان را میدهد که روی نقشها و شخصیتپردازی آنها بیشتر و دقیقتر کار کند. حتی در گریم و صورتپردازی نیز ابتکارهایی به کار گرفته میشود که شخصیت را منفورتر جلوه دهد. در این میان، سریالهای مذهبی جایگاه ویژهای داشتند و شخصیتپردازی چهرههای منفی در آنها باورپذیرتر از کار درآمد. برای نمونه، در سریال امام علی به کارگردانی داود میرباقری، شخصیتهای منفی فیلم (معاویه با بازی بهزاد فراهانی، عمرو عاص با بازی مهدی فتحی، و ولید با بازی محمدرضا شریفینیا) بسیار مورد توجه قرار گرفتند، زیرا تصویری که فیلمنامهنویس از آنها داده بود با جهان پیرامون و رابطه افراد با قدرت بیشتر همخوانی داشت، و همذاتپنداری مخاطب را نسبت به آنها برمیانگیخت.
همچنان که در سریال مختارنامه نیز بازی فرهاد اصلانی در نقش ابنزیاد و نیز بازی و فیگور خاصی که برای رضا کیانیان در نقش عبدالله ابن زبیر طراحی شد، بسیار جالب توجه بود. در همان سالها بود که داود میرباقری در گفتوگویی بر این نکته تاکید کرد که به دلیل آن که امکان شخصیتپردازی شخصیتهای مثبت سریالهای مذهبی منطبق با معیارهای درام امروزین وجود ندارد، لذا تمرکز روی شخصیتهای منفی بیشتر است و آنها را با عمق بیشتری میتوان مورد توجه قرار داد و به آنها پرداخت. از همین دیدگاه، آن شخصیتها بیشتر در بین جامعه جا افتادند و درباره آنها حرف و حدیث و سخن فراوانی بیان شد.
همین نگاه را میتوان در سریال سربداران دید. تصویری که از طغای (با بازی فیروز بهجت محمدی) یا بهخصوص از قاضی شارع (با بازی خیرهکننده علی نصیریان) ارائه شد، باورپذیری آنها را بین مخاطبان بیشتر کرد. در واقع، هر چقدر شخصیتها پیچیدهتر و ویژگیهای رفتاری و روانشناسانه آنها عمیقتر باشد، باورپذیری آنها در نزد مخاطب بالا میرود و در سریال یا فیلم بیشتر جا میافتند.
همین شخصیتپردازی را میتوان در سریال هزار دستان علی حاتمی نیز مشاهده کرد. خان مظفر (با بازی عزتالله انتظامی)، شخصیت اصلی فیلم که نام سریال نیز از او گرفته شده است، در عمل شخصیتی منفی است که به نوعی یادآور پدرخوانده در سینمای غرب است، اما پدرخواندهای که بسیاری از جنایتها و کشتنها زیر نظر و به دستور او انجام میشود. بازی انتظامی در این نقش با همان رمزوارگی که ایده علی حاتمی بود، بهخوبی توانست القای فرد قدرتمند اما مستبد و خونریز پشت صحنه آن رخدادهای تلخ را تصویر کند.
در همین فیلم، محمدعلی کشاورز در نقش شعبان استخوانی یکی از درخشانترین شخصیتهای منفی تاریخ سینمای ایران را خلق کرد. گریم متفاوت و بازی درخشان کشاورز در صحنه زد و خورد شعبان استخوانی با چند لات محله و به خاک و خون کشیدن آنها، از جمله صحنههای بهیادماندنی در سینمای ایران بهشمار میرود.
در سالهای اخیر، چهرههایی چون نوید محمدزاده (سریال قورباغه)، حامد بهداد (سریال میخواهم زنده بمانم)، امیر آقایی (سریال آقازاده)، و جواد عزتی (سریال زخم کاری) جلوههایی متفاوت و تو در تو از شخصیتهای منفی به نمایش گذاشتند که نشان از تحول شخصیتپردازی منفی از سطح به عمق است. شخصیتهایی که عقدههای فروخورده دوران کودکی یا سرکوبهای شدید آن سالها را به صورت تروما (ضربه روحی) و بیماریهای مازوخیستی (خودآزاری) و روانی بهخوبی نشان میدهند.
بازیگران زن و نقشهای منفی
در میان بازیهای نقش منفی در میان زنان میتوان به بازی فخری خوروش در نقش مهدعلیا اشاره کرد. در میان چند بازیگری که قبل و بعد از او این نقش را عهدهدار شدند، خوروش بهخوبی از عهده آن برآمد. همزمان با او، نقش جمیله شیخی در سریال پاییز صحرا (در نقش مادر شوهر) و حتی چند فیلمی که خانم شیخی در نقشهای مشابه بازی کرد، در اذهان هنوز باقی مانده است.
از دیگر نقشهای خاطرهانگیز، بازی فخری خوروش در سریال امیرکبیر و در نقش مهدعلیا بود که به دلیل کیفیت بازی عالی، بر نقش این شخصیت در قبل و بعد از خود تقریبا خط بطلان کشید.
همچنین، باید از نقش منفی رویا نونهالی در سریال خواب و بیدار به کارگردانی مهدی فخیمزاده یاد کرد که نقش سرکرده باند قاچاقچی را بهخوبی ایفا کرد.
بازیهای پریناز ایزدیار در سریال شهرزاد، آزاده صمدی در سریال میخواهم زنده بمانم، ویشکا آسایش در نقش قطامه در سریال امام علی، و یکتا ناصر در سریال دل، از جمله مواردی است که در اذهان باقی مانده است.