-این‌ها جمع شده‌اند که وقتی نیکا آزاد شد، یکی یکی انتقام قاسم سلیمانی را بهش پس بدهند.

***

-آمریکا جنایت کرده حاج قاسم مارو کشته. من تا حالا ابعاد جنایت رو نمی‌دونستم. حالا یک بسته وایگرا و سه تا اسپری تآخیری آوردم که نیکا جون بیاد انتقام اون سردار بزرگو از من بگیره.

-ولی پاسپورت آمریکایی دارم. اون یارو هم اصلش آلمانی بوده.

-به فکر گردن؟ قافیه‌ام درسته ولی به فکر گردن نیستم. من فقط یک فکر دارم. شاهرگم رو حاضرم بدم.

-بعععععععله. چشمامو می‌بندم، جفت دستامو سپر ناموسم می‌کنم میگم هرجای دیگرو خواستی بِبُرّی، بِبُر، مهمون من.

***

-بسمه تعالا. این دختره‌ی احمق چرا به هدف اصلی حمله نکرده؟

-لابد در آن حالت، هدف، سفت بوده.

-شاید هم نخواسته نمکدان بشکند.

-این دیگر وظیفه تروریست‌های اعزامی خودمان است که بروند یارو را پیدا کنند، چیزش را بِبُرّند سرِ نیزه کنند بیاورند، مثل زمان قدیم.

-همین مانده که حالا نیروهای ویژه ما در راه این مأموریت، یک لواط هم به مردکه آمریکائی بدهند.

-نه خیر، بهتر که اون کار را نکنند. در شأن حاج قاسم نیست. اهمیت سردار سلیمانی خیلی بیشتر از یک آلت ختنه نکرده است.

-به نظر بنده اگر دخول صورت گرفته باشد، اینجور انتقام گرفتن‌ها نقض غرض است. صرف نمی‌کند. قرار بود ما انتقام سخت بگیریم نه انتقام روی تخت.

-قاعدتاً دخترک موقعی این کار را کرده که مردک بی حال شده بوده. بنابراین انگار با کمال تأسف یک سردار و یک جماع به آمریکا بدهکار بوده‌ایم که تتمه‌اش را این دخترک پرداخت کرده.

-چشم برادران امنیتی روشن با این پرستوهای خوشگلشان. یا حجت ابن حسن عسکری. داد ای خدا، داد ای خدا!

-البته نرمش قهرمانانه ایرادی ندارد. دخترک تحت تأثیر مقام معظم رهبری بوده، ولی انگار زیادی نرمش نشان داده. انشالله صیغه خوانده باشد.

-مقام معظم رهبری همیشه درست می‌فرمایند که «شتر در خواب بیند پنبه دانه»، غیر از این دفعه که شتره در بیداری پنبه دانه‌ها را خورده و رفته اورژانس.

-رئیس جمهورمان چه می‌گوید؟

-بنده امروز صبح با ایشان زوومی حرف زدم. ایشان دلواپس بود که دخترک به مردک آمریکائی ناهار هم داده یا خیر؟

-نه خیر. یارو ساعت دو و نیم آمده، ناهار هم خورده بوده.