کوروش و مادر دادخواه

جمعه, 12ام فروردین, 1401
اندازه قلم متن

شکایت بردن یک مادر داغدار به کوروش نشانی آشکار از سقوط حکومت دینی است. دینی که قرنها بدون حکومت ظاهری بر مردم حکومت واقعی داشت و بعد از رسیدن به حکومت دنیوی در روزگاری نامساعد بنیادش به لرزه درآمده است و راه گریزی از این سقوط ناگریز ندارد. هم خود و هم حکومتش سقوط خواهند کرد. حکومتی که بر  باورها استوار بود و این باورها اکنون مانند بنایی موریانه زده در مصاف با واقعیت و مواجهه با آگاهی و جهان مدرن هر روز بخشی از آن در حال ریزش است.

پیشتر مادران شکایات و آرزوهای خود را مستقیما با خدا، معصومین و حتی پیر و امامزاده‌های دور و اطرافشان در میان می‌نهادند. عمده علائق دینی و باورهای ریشه‌دار که بن‌مایه شخصیت هر انسانی را در طول زندگی شکل می‌دهد در کودکی از خانواده و به‌ویژه مادر به انسان منتقل می‌شود. مادران با سرشت مهربان و مادرانه خود دریافته‌اند که خدواند قطعا نمی‌تواند در کنار حکومت ظالمان و آدم‌کشان باشد. همانگونه که پیشتر نمازگزاران در اصفهان دریافته بودند. همانگونه که کشاورزان و کارگران و معلمان و …دریافته‌اند.

بدیهی است مردم خداوند را که پاک و منزه است در جبهه مقابل حکومت ناپاک و شر اسلامی می‌بینند و او را در زمین مقابل طلب می‌کنند. ظالمان و سفاکان همواره در بین گروه آدمکشان و محافظان خود حاضرند. این گروه ستمدیدگان و بیچارگان هستند که مستظهرند به حضور خداوند. خداوند به سان شعله ایی از امید در قلب خیل درماندگان مایه امید و محکم رفتن در راه آزادی است.

شکایت به کوروش به عنوان یکی از نمادهای مهم ایرانشهر (جامعه بر بنیاد انسان و خرد) نشان از زایش و پیروزی دوباره خرد در این خاک کهنه است. این سرزمین پیر دوباره از بطن باور مادرانش زاده می‌شود. زنان، کاوه های روزگار ما که حجاب نمادین اسارت دینی را به درفش آزادگی خرد کاویانی مبدل ساخته‌اند.

سیمرغ دیگر بار پس از هزار سال در آتش شد و از نو بزاد. بر ایرانشهر مبارک است، این روز و این نوروز

از: ایران امروز 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.