زیتون-فرید بهمنش: دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی در مورد حمله روسیه به اوکراین و اشارهی او به احتمال شکلگیری نظم جدید جهانی و سفر بشار اسد به تهران، نشان دهندهی هراس و دغدغههای جدید منطقه است.
همزمانی سفر بشار اسد به تهران با تداوم حملات روسیه به غیرنظامیان اوکراینی، حاوی پیامهای مهمی است. در شرایطی که پوتین در میانهی میدان کارزار اوکراین، در مه غلیظی از ابهام، انتقادات داخلی و خارجی و شرایط دشوار قرار گرفته، سفر رئیس جمهور سوریه به تهران، معنا و مفهوم خاصی پیدا می کند. به ویژه با یادآوری این عبارت که سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، چندی پیش گفته بود: «امروز دنیا در آستانهی یک نظم جدید است.»
نظم جدید و سفر ناگهانی
مرور کدهای مهم سخنان رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد اوکراین و متعاقب آن، سفر رئیس جمهور سوریه به تهران، نشان دهندهی این موضوع است که برخلاف برخی تصورات مطرح شده در فضای مجازی، حضور بشار اسد در تهران، اقدامی ناگهانی نبوده در پاسخ به شایعات مبتنی بر احتمال مرگ یا بیماری خامنهای؛ بلکه تهران و دمشق، فراسوی تمام شعارهایی که در ظاهر سر میدهند، به شدت نگران نتایج و فرجام نهایی قمارِ بزرگِ پوتین هستند.
خامنهای در دیدار با دانشجویان گفته بود: «این جنگ اوکراین را به نظر من باید با یک دید عمیقتری نگاه کرد. این جنگ صرفاً یک حملهی نظامی به یک کشور نیست، ریشههای این حرکتی که امروز انسان دارد در اینجا، در اروپا مشاهده میکند ریشههای عمیقی است و آیندهی پیچیده و دشواری را انسان حدس میزند که وجود داشته باشد.»
البته خامنهای در بیان تحلیل خود، جانب احتیاط را رها نکرده و در ادامه گفته بود: «خب اگر فرض کنیم که این حدس ما حدس درستی باشد و دنیا در آستانهی یک نظم جدید باشد آن وقت همهی کشورها از جمله کشور ایران اسلامی ما وظیفه دارد جوری در این نظم جدید حضور سختافزاری و حضور نرمافزاری پیدا کند که بتواند منافع کشور، امنیت کشور را و ملت را تأمین کند. در حاشیه نماند، عقب نماند.»
رهبر جمهوری اسلامی ،به عادت معمول، ضربتی هم به سوی امریکا حواله کرده و گفته:« آمریکا از همان بیست سال قبل، بیست و چند سال قبل روز به روز ضعیفتر شده. روز به روز ضعیفتر شده. هم در درون خودش، در سیاستهای داخلیاش، هم در سیاستهای خارجیاش، هم در اقتصادش، هم در امنیتش در همهی چیزها آمریکا از بیست سال پیش تا امروز ضعیفتر شده است.»
ولادیمیر پوتین علاوه بر این که نشان داده که رهبری عجول و تکرو است، پیروزی میدانی قابل توجهی به دست نیاورده و شکل و شیوهی جنگ و قربانی شدن هزاران غیرنظامی در اوکراین، شرایطی را رقم زده که تهران نمیتواند در صحنهی بینالملل، به رفاقت و همراهی با مسکو، افتخار کند.
مشخص نیست در شرایطی که به قول خامنهای «در همهی چیزها آمریکا ضعیفتر شده»، چرا باید «آیندهی پیچیده و دشواری» در انتظار جهان باشد. اگر آمریکا در حال افول باشد، در نظم جدید جهان، روسیه قدرت برتر نظامی و هژمون بلامنازع خواهد بود و در آن صورت، ایران و سوریه نیز باید از سیطرهی روسیه بر منطقه و جهان، احساس سرور کنند.
علی خامنهای سوریه را پیروز میداند و در ذکر آن چه که به قول او، عوامل متعددی در مقاومت و پیروزی سوریه در جنگ بینالمللی است، به پسر حافظ اسد گفته است: «یکی از مهمترین این عوامل، روحیه بالای شخص جنابعالی است و انشاءالله با همین روحیه بتوانید ویرانیهای جنگ را نیز بازسازی کنید زیرا کارهای بزرگی پیش روی شما قرار دارد.»
رهبر جمهوری اسلامی ایران، در شرایطی به روحیهی بالای بشار اسد اشاره کرده که بخش عمدهای از هزینهی سنگین بقای دولت اسد، بر دوش ایران و با پشتیبانی روسیه بوده و جمهوری اسلامی برای حفظ دولت اسد، بهای گزافی داده است. گفته میشود که علاوه بر نیروهای ایرانیِ موسوم به مدافعین حرم، دست کم سه هزار نفر از شیعیان افغانستانی و پاکستانی تحت حمایت تهران در سوریه کشته شدهاند که البته بازماندگان آنها، از دید جمهوری اسلامی «خانوادههای شهدا» محسوب میشوند و لاجرم مخارجشان از سوی جمهوری اسلامی تامین میشود.
اگر پوتین برود، چه بر سر بشار میآید؟
بدون شک، حالا یکی از مسائل مهم مورد بررسی در نهادهای سیاسی–امنیتی تصمیم گیرنده در ایران و سوریه، اندیشیدن بر روی نتایج حملهی پوتین است، چرا که حتی مقامات ایرانی هم از بیان این واقعیت ابایی ندارند که بدون همکاری و حضور روسیه، حفظ و بقای حزب بعث سوریه و خانوادهی اسد، ناممکن بود. حالا که پوتین در هول و ولای بیسابقه قرار گرفته و قاآنی هم در اندازههای فرماندهی پیشین سپاه قدس نیست، طبیعی است که اندیشیدن به احتمال سقوط، ذهن بشار اسد و حامیان او را در ایران به خود مشغول کند.
از دید خامنهای و مشاورین او، تحلیل تابلوهای سیاسی–نظامی مهمی مثل خروج آمریکا از عراق و افغانستان و عدم مداخلهی آمریکا در اوکراین، معنایی جز ضعیف شدن هژمون بزرگ و افول قدرت ایالات متحده ندارد. اما مساله این است که این رویکرد جدید آمریکا، در دیگر کشورهای جهان، نه به عنوان ضعف و شکست، بلکه به مثابهی تجدیدنظر در سیاست خارجی تحلیل میشود. از این گذشته، تا اینجای کار، ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه، علاوه بر این که نشان داده که رهبری عجول و تکرو است، پیروزی میدانی قابل توجهی به دست نیاورده و شکل و شیوهی جنگ و قربانی شدن هزاران غیرنظامی در اوکراین، شرایطی را رقم زده که تهران نمیتواند در صحنهی بینالملل، به رفاقت و همراهی با مسکو، افتخار کند.
نظم جدید و خاورمیانه
جانب دیگری از مابهازای تفسیری احتمال شکلگیری نظم جدید جهانی، پاسخ به این سوال است: اگر برخلاف تصور علی خامنهای، این روسیه باشد که روز به روز ضعیفتر میشود و در نظم جدید، آمریکا و اروپا در موقعیت پیروز و بالادست قرار بگیرند، حال و روز ایران، سوریه و دیگر رفقای خاورمیانهای پوتین، چگونه خواهد بود؟ احتمال شکلگیری نظم جدید در موازنهی قدرتهای جهان با فرض تفوق سناریوی زوال قدرت پوتین، بیش از همه، رهبرانی همچون بشار اسد، لوکاشنکو و خامنهای را تحت تاثیر قرار میدهد و در این فضای هولناک، رهبر جنجالی خاورمیانهای دیگری به نام طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، تا جایی که توانسته از پوتین، فاصله گرفته است.
اگر برخلاف تصور علی خامنهای، این روسیه باشد که روز به روز ضعیفتر میشود و در نظم جدید، آمریکا و اروپا در موقعیت پیروز و بالادست قرار بگیرند، حال و روز ایران، سوریه و دیگر رفقای خاورمیانهای پوتین، چگونه خواهد بود؟
عراق و کشورهای دیگر حوزهی خلیج فارس نیز حاضر به همراهی با پوتین نشدهاند و در این جریان، غیر از سوریه و ایران، کنشگر دیگری وجود ندارد که با روسیه همراهی کند. حزبالله لبنان نیز به تبعیت از ایران، علیه آمریکا و ناتو شعار سر میدهد و لابد آرزومند آن است که جنگ به نفع پوتین خاتمه پیدا کند.
روزگاری بود که اردوغان و پوتین در بازدید از نمایشگاه نظامی، برای همدیگر بستنی میخریدند و ژستهای صمیمانه میگرفتند اما حالا، اردوغان تلاش میکند خود را به غرب نزدیک کند و به پوتین نچسبد. در نتیجه به طور طبیعی، اگر فرجام جنگ اوکراین، به نفع غرب باشد، بشار اسد برای حفظ قدرت در سوریه با مشکل مواجه میشود و ایران نیز نه تنها توان آن را ندارد که او را سر پا نگه دارد، بلکه باید حساب سخنان عجیب رئیسی را پس دهد که در آن دیدار پرحاشیه با پوتین، اظهار امیدواری کرده بود که حمله، به نفع منطقه و جهان تمام شود!
بشار اسد رئیسجمهوری سوریه، که قبلا با هماهنگی سپاه قدس و بدون اطلاع وزیر وقت امور خارجهی ایران به تهران سفر کرده بود، حالا نگران آن است که اگر در ماههای پیش رو، روسیه در موقعیت ضعف قرار بگیرد، باید برای حفظ بقا و حکمرانی بر کشوری که به ویرانه شباهت دارد، تا کجا میتواند به نیروی ایران تکیه کند