بهنام قلیپور
فاصله مردم با دولتمردان در ایران به اندازهای شده که حتی مرگ برادر «حسین عبدالباقی»، مدیر برج فرو ریخته متروپل آبادان را باور ندارند و قبرش را میشکافند تا راست و دروغ گفتههای جمهوری اسلامی در این خصوص را بسنجند.
بیاعتمادی به نظام دینی روحانیون حاکم بر ایران، سالهاست در میان مردم به امری معمول تبدیل شده است. نتایج چند پژوهش رسمی نیز شکاف میان مردم و حاکمیت را به خوبی نشان میدهد و بیاعتمادی شهروندان به نظام حاکم را تایید میکند.
***
دوفصلنامه علمی «دانش سیاسی» وابسته به دانشگاه «امام صادق» در تازهترین شماره خود تحقیقی با عنوان «رابطه تحرک اجتماعی و سطح تحصیلات با اعتماد سیاسی» در استان خوزستان منتشر و تلاش کرده که نشان دهد مردم این استان به جمهوری اسلامی بیاعتماد هستند.
این مجله در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده که ساکنان استان خوزستان به کارگزاران سیاسی در جمهوری اسلامی اعتماد ندارند، همانطور که سایر تحقیقات همسو هم پیشتر این موضوع را عیان کرده بود.
این تحقیق نشان میدهد که بین تحرک اجتماعی (رفتار سیاسی و شرکت در انتخابات) با میزان اعتماد به نظام سیاسی رابطه مستقیمی وجود دارد. رابطهای که در انتخابات اخیر به شدت نزولی شده و مردم استان خوزستان هم همچون ساکنان سایر استانها از شرکت در انتخابات گریزان شدهاند.
آمارهای رسمی نشان میدهد تنها ۴۷ درصد مردم استان خوزستان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ شرکت کردهاند.
این تحقیق همچنین نشان میدهد که بین سطح تحصیلات، با اعتماد به نظام سیاسی در میان مردم خوزستان رابطه مستقیمی وجود دارد. رابطهای که در بسیاری دیگر از حوزهها دیده میشود، به این معنا که هر چه سطح سواد و آگاهیهای عمومی مردم افزایش مییابد، از میزان اعتماد سیاسی، رفتارهای مذهبی و هرآنچه که در ذیل سنت تعریف میشود، کاسته میشود.
در این تحقیق اضافه شده که سطح تحصیلات، بیشترین سهم در تبیین میزان اعتماد سیاسی در بین سایر متغییرهای این پژوهش دارد.
نتیجه یک تحقیق دیگر که تابستان سال ۱۴۰۰ با عنوان «توسعه یافتگی سیاسی از منظر سرمایه اجتماعی» در مجله «جستارهای سیاسی معاصر» منتشر شده نیز نشان میدهد که از نظر ساکنان شهر شیراز، شفافیت، راستگویی و عدالت حاکمان جمهوری اسلامی رابطه مستقیمی با میزان اعتماد مردم به حاکمیت دارد. اعتمادی که البته سالها فرو ریخته و اثری از آن در رابطه ملت – دولت در ایران نیست.
این تحقیق از بیان و تشریح بسیاری از مصادیق سلب اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی خودداری کرده و شاخصهایی را مورد بررسی قرار داده که در سالهای اخیر کمرنگ شده و پایههای مشروعیت نظام شیعی را متزلزلتر از همیشه کرده است.
نتایج بررسی ۱۸ پژوهشی که در دهه ۹۰ در مجلات علمی و دانشگاهی درباره میزان اعتماد سیاسی مردم به دولتمردان منتشر شده نیز نشان میدهد، اعتماد مردم ایران به ساختار و نظام سیاسی جمهوری اسلامی در این دهه در حد متوسط بوده است.
نتایج این تحقیقات میگوید در این دهه تنها ۳۲ درصد مردم به نظام اعتماد بالایی داشتند و ۳۸ درصد هم اعتمادی در حد متوسط و ۳۰ درصد هم به میزان اندکی به نظام اعتماد داشتند.

جدول بالا یکی از مهمترین خروجیهای این ۱۸ پژوهش است که نشان میدهد حکمرانی، عدالت، رضایت از زندگی، امنیت با بسیاری از زیرشاخههای خود از پایههای شکلگیری یا افول اعتماد سیاسی در ایران هستند.
این تحقیق همچنین نشان میدهد که اعتماد سیاسی به میزان بسیار زیادی فاصله اجتماعی میان نهادهای حکومتی و شهروندان در ایران را کاهش داده است.
در بخش پایانی این فراتحقیق هم پیشنهاد شده که پژوهشهایی در زمینه تقویت سرمایه سیاسی بین شهروندان و نهادهای سیاسی، افزایش شفافیت در حوزه سیاسی و بهبود سطح پاسخگویی نهادها به مردم، کاهش سطح ابهامهای سیاسی در جامعه و شناسایی پاشنه آشیل بیاعتمادی سیاسی در جامعه و ترمیم آن، در دستور کار مراکز علمی و دانشگاهی و پژوهشی قرار بگیرد.
از زمان انجام این تحقیقات سالهاست که میگذرد و از قرائن و شواهد عیان در جامعه ایران چنین برمیآید که دامنه این بیاعتنایی در سال ۱۴۰۱ به مرتب عمیقتر و گستردهتر از دهه ۹۰ شمسی شده است.
قهر مردم از شرکت در انتخابات، بیاعتنایی به برنامههای سازماندهی شده حاکمیت در خیابانها و گریز از انجام مناسک عمومی دینی و سیاسیِ، از مهمترین مصادیق شکاف میان شهروندان و حاکمیت در جامعه ایران است.
این سوگیریها و جهتگیریها به منزله فروپاشی سرمایههای اجتماعی روحانیون شیعه حاکم بر ایران نیز محسوب میشود، چراکه میزان موفقیت و کارآمدی و مقبولیت هر نظامی رابطه مستقیمی با میزان سرمایه و اعتمادی است که در میان مردم دارد، امری که برای جمهوری اسلامی روز به روز رو به افول است.
دوفصلنامه «سیاست کاربردی» هم در تازهترین شماره خود تحقیقی در ارتباط با بحران کرونا و بیاعتمادی مردم ایران به جمهوری اسلامی منتشر کرده. در این تحقیق آمده است که «بحران همهگیری کرونا، بازسازی سیاستگذاری کلان دولت در جمهوری اسـلامی را به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل کرده است.»
این مجله افزوده که «اکنون زمان آن است که دولت، بـا افزایش اعتماد عمومی، راهی جدید برای سیاستگذاری را در پیش گیرد. بدون وجود یک سیاست کلان مبتنی بر اعتماد فراگیر عمومی، دولت در مقابل بحرانها زمینگیر خواهد بود.»
این مجله اضافه کرده که «این بیاعتمادی فراتر از گرایشهای سیاسی معمول در جمهوری اسلامی است و دیوار آن فراتر از حدی است که انتظار آن میرفت، اما نـه آن قدر ستبر است کـه نتوان آن را فرو ریخت و مناسبات جدیدی را با مردم تعریف کرد.»
در بخش دیگری از این تحقیق آمده که «کرونا این درس مهم را به دولت داد که بداند، ورای گـرایشهـای سیاسی، مساله از دست رفتنِ بنیانهای مهم اعتماد عمومی» است. مسالهای که در جامعه کنونی ایران قابل مشاهده است.
از: ایران وایر