«نگران آینده ایرانم»؛ گفت‌وگو با عارف

جمعه, 8ام اردیبهشت, 1402
اندازه قلم متن

رادیو فردا

عارف و «سلطان قلب‌ها»یش در جریان اعتراض‌های سراسری ایران از قالب عاشقانه‌ای جاودان و جاری در روان ایرانی‌ها جدا شد و لباس اعتراض پوشید.

در نوروز ۱۴۰۲ خالق ترانه «سلطان قلب‌ها»، محمدعلی شیرازی، به در شدن توپ بهار تازه نرسید، اما عارف در برنامه نوروزی رادیو فردا در گفت‌وگویی که با او داشتم از نگرانی‌هایش «برای فردا» گفت.

با او از ترانه اعتراضی تازه‌ای حرف زدیم که بچه‌های ایران برایش ساخته‌اند تا به گفته خواننده «برود و کنار این بچه‌ها بایستد»؛ بچه‌هایی از جنس نیکا که عارف می‌گوید با «مهارت سعی کرده سلطان قلب‌ها را اجرا کند» و از خواننده اثر نمره قبولی گرفته است.

آقای عارف به شما سلام می‌کنم و سال نو را تبریک می‌گویم. هرچند، سالی که گذشت و سالی که داریم آغاز می‌کنیم، مقداری بار آن چیزهایی را که در سال گذشته دیدیم با خود به همراه دارد. از جمله در همین ابتدای کار یادی کردیم از خالق ترانه سلطان قلب‌ها محمدعلی شیرازی که سال گذشته ایشان را از دست دادیم.

بله خیلی ممنون آقای ضرغامی، سال نو شما و شنوندگان عزیزهم مبارک. البته مراسم عید بسیار مهم است و بایستی برگزارشود باید حفظش کنیم، ولیکن با این اتفاقاتی که در سال گذشته داشتیم، تقریباً ما عید نداریم. ولی در انتها، در مورد آقای شیرازی هم لطف کردید، بله او هم عزیزی بود که سال گذشته از دست دادیم، شاعر ترانه سلطان قلب‌ها و خیلی از ترانه های دیگر من.

آقای عارف چون صحبت از سال گذشته شد، برسال گذشته شرایط خاصی حاکم بود. سلطان قلب‌های شما دیگر اینبار ترانه‌ای صرفاً عاشقانه نبود که برای ما خاطره ساز باشد. عملاً آمد وارد میدان اعتراض شد، از آن گونه‌های مختلفی خوانده شد، شکل ترانه را تغییر دادند و افراد با گویش خودشان به معترضان پیوستند. این مسیری که سلطان قلب‌ها طی کرد برای شما قابل تصور بود. اصلاً فکر می کردید «نیکایی» که دهه هشتادی است ترانه‌ای را بخواند که نیم قرن از عمرش می‌گذرد.

نمی‌دانم دقت کردید یا نه؟ تمام کشورهای عربی، سوریه و چند کشور دیگر، ترکیه و… خیلی از خواننده های معروف ترکیه این آهنگ را خواندند و می‌خوانند. عرب‌ها به زبان عربی با ارکستر بزرگ این را اجرا کرده‌اند. این ترانه که آقای انوشیروان روحانی ساخته اند که دستشان درد نکند و آقای شیرازی شعرش را گفته اند.

یکی از ترانه‌هایی است که همه مردم بلد هستند و می خوانند. و یکی از افتخارات زندگی من نیکا شاکرمی است که این ترانه را خوب خوانده است. البته جای صدای زن نیست ایشان اجرا کردند، ولی با مهارت سعی کرده‌اند اجرا بکنند، ولی من هر زمانی که سلطان قلب‌ها را اجرا می کنم یاد ایشان هستم و یاد شادروان محمد علی فردین، روحش شاد. ولی این بچه‌ها، این دختر جوان کاری که کردند ماندگار است و من همیشه به یادشان هستم و همیشه آرزویم این است که پشت این بچه‌ها باشم، کنارشان باشم و همین طور هم هست. کارهایی کردم که حالا آهنگ آماده شد شما را در جریان میگذارم.

پس کار جدیدی را در دست دارید، خب این کار در چه فضایی و به چه سمتی می خواهد حرکت کند؟ بیشتر چه حرف هایی را امروز آقای عارف می خواهد با نسلی در میان بگذارد که خب زبانش و نوع اعتراضش نسبت به سال ۵۷ خیلی فرق کرده است؟

بله همینطور است. ببینید معمولاً انقلاب‌هایی که انجام می‌شود از طریق کل مردم اتفاق می‌افتد و غیر از این نیست. ولی الان این بچه ها آمده‌اند جلو و همین جوری این‌ها را اعدام می‌کنند، تیرباران می‌کنند و قلب آدم -ببخشید من بغضم گرفت- قلب آدم به درد می‌آید.

نمی‌توان این جور مسائل را هضم کرد. یک بچه ۱۲ساله، دختری مثل نیکا، یکی مثل بقیه عزیزان که یک به یک اگر بخواهم اسم ببرم خیلی هستند. آن آهنگ زیبایی که اجرا شد و تمام دنیا را تسخیر کرد، این بچه‌ها چه دارند می‌کنند؟ حالا من کاری را دارم انجام می‌دهم که بروم کنار این بچه‌ها باشم و این کار بسیار زیباست بسیار حساب شده دارد انجام می‌شود که حالا به وقتش آهنگ را در اختیار شما می‌گذارم.

کار در چه مرحله‌ای است آقای عارف؟

کار را من خوانده‌ام و تنظیمش انجام شده میکس آخرش مانده است. متأسفانه این‌ها همه ویدئو می‌خواهند، این کار را معطل می‌کند. من خیلی دلم می‌خواست این سریع منتشر شود هر زمانی میکسش انجام شود، می‌توانم آهنگ را در اختیار شما قرار دهم.

خب الان می‌شود گفت که تقریباً عوامل کار برای شما مشخص شده‌اند. کار را که فرصتش نیست بشنویم چون هنوز انتشارش نداده‌اید اما این بار به سراغ چه کسانی رفتید؟

اسامی‌شان را نمی توانم بگویم، برای اینکه نمی خواهم برایشان دردسر درست شود. ولی الان مقداری از شعر را برای شما اگر اجازه بدهید و وقت دارید بخوانم.

حتماً…

میگوید به چوبه‌های دارشان اگر چه سر سپرده‌ام
اگر که سر به نیستم اگر گلوله خورده‌ام

کنار تو عده شدم چون تن واحده شدم
ببین هنوز زنده‌ام به جان تو نمرده‌ام

تو نیمه دیگر من تو خود آگاه منی
ادامه راه توام ادامه راه منی

ترسم از این نیست که من نه مشت دارم و نه پشت
اگر که من کشته شدم تو نسل خونخواه منی

به خاک خون کشیده شد جوانی برادرم
چگونه جان در ببرند از انتقام خواهرم

حاکم اگرچه تخت را ساده رها نمی‌کنی
به زیر می‌کشد تو را آتش آه مادرم

بی‌برگ و بی‌ریشه تویی، درخت این زمین منم
باغ منم خاک منم هوای سرزمین منم

به آنکه روبه‌روی ظلم همیشه بی‌تفاوت است
بگو که دربند تویی، اگرچه در اوین منم

بله این کل شعر است.

کار از بچه‌های ایران بود؟

بله،همین طور است.

آقای عارف گریزی هم بزنیم به کودکی و جوانی شما، اولین بهاریه که در گوش شما نشسته چه بهاریه‌ای بود و اگر بخواهید بهاریه‌ای برای شنیدن انتخاب کنید، سراغ چه ترانه‌ای می‌روید؟

خانم پوران یکی را خوانده بود که خیلی معروف بود. حالا بگذار شعرش یادم بیاید.

گل اومد بهار اومد میرم به صحرا مال آقای بیژن ترقی.

خود خودش است. و می‌دانید آهنگ هایی که در دستگاه چهارگاه ساخته می‌شود ابهتی دارد و بیشتر این ترانه های زیبا با استادی آهنگسازانشان در حالتی است که به دل مینشیند ولی «گل اومد بهار اومد» را مطمئن نیستم در چهارگاه باشد ولی خیلی دوستش دارم. خیلی آهنگ خوبی بود.

از کارهای خودتان چطور؟ چون شما هم کارهایی دارید که حال و هوای بهاری دارد مثلاً اگر درست خاطرم باشد «گارون گارون» شما هم حس و حالش بهاری بود بعد کار دیگری دارید…

«گارون گارون» یک کار ارمنی است، ولی شعری که روی آن گذاشته شده ممکن است که راجع به بهار باشد، ولی من راجع به بهار خیلی آهنگ‌ها اجرا کردم. الان البته حضور ذهن ندارم ولی باید به آرشیوم مراجعه کنم.

بله «مثل نسیم امید» که کوروش یغمایی ساخته بود، آن هم حال و هوای بهاری داشت. حالا خودتان دوست دارید یکی از این کارهایی که در حال و هوای بهار بوده انتخاب کنید و شنوندگان را به شنیدنش مهمان کنید.

الان حضور ذهن ندارم ولی مطمئناً اگر پیدا کنم دوست دارم بخوانم. شما چیزی یادتان هست؟

من چند کار یادم هست، بعضی از آن‌ها غمگینند، مثل «ای بهار آخر کجایی…» یا آن کاری که آقای… تخلص ترانه‌ایشان «شهرام» بود که در جشن تولد شما هم در رادیو فردا همراه ما بودند… آقای علیرضا طبایی، «بهار با لپای گلی با پیرهن مخملی…» کار قشنگی است که شما مجدداً اجرایش کرده‌اید.

یادم نیست چشمای تو چه رنگه می‌دونم دنیای رنگارنگه/ جام بلوره چشمات، دریای نوره چشمات… ماشاالله تو بهتر از من می‌دانی.

این یکی از کارهای قشنگتان بود که فکر می کنم در آن سال‌ها از کارهایی بود که در نظرخواهی مجلات آن زمان امتیاز بالایی آورده بود. شهرام کاری از کارهای شما را آماده کرده. که باهم بشنویم همان کاری که من اتفاقاً اشاره ای به آن داشتم، «بهار کجایی».

بله وصف‌الحال است.

خیلی خیلی نزدیک به روزگار ما.

بله، بد نبود این ترانه را گذاشتید، درست بود. از آقای شهرام تشکر کنید.

شهرام این کار را پیدا کرد، کار دیگری هم از شما پیدا کرده که از آن مجموعه‌ای است که فکر کنم از کارهای ایرج گل سرخی است که با پیانو خواندید. که در پایان حتما به آن هم نگاهی می‌کنیم «بهار دلکش». شما نوروزی دیگری را خاطرتان هست که این فضا حاکم بوده باشد. به ویژه در آن سال ها که می خواستید ایران را ترک کنید.

ما الان بیش از ۴۰ سال است که نوروزهایمان این حالت را دارد، ولیکن از آنجایی که اعتقاد داریم که نوروز را بایستی محکم جشن گرفت، پشت این قضیه ایستاده‌ایم؛ یعنی همه چیز سنتی ما که راجع به ایران و ایرانی است دارد از بین می‌رود. ولی نوروز، نه در کشور ما که در کشورهای همسایه هم دارد به سفتی و سختی حفظ میشود و این خیلی مهم است.

آقای عارف اگر بخواهید آرزویی بکنید برای سال ۱۴۰۲ سال خرگوش؛ می‌دانم شما حیوان دوست هستید و میانه‌تان با حیوانات خوب است، ولی نمی‌دانم رابطه‌تان با خرگوش چطوری است. من نگاه کردم، دیدم شما سال اژدها به دنیا آمدید، حالا رابطه‌تان با خرگوش چطور است؟

ماه شیر هم به دنیا آمدم، تقریباً باغ وحشی است داستان؛ هم اژدها هم شیر. حالا که سال خرگوش است، هر چه که هست باشد. ولی من الان تنها نگرانی‌ام بچه‌های ایران است و می‌دانید که این قضیه را سرکوب کردند، ولی این سرکوب شدنی نیست، بدتر میشود؛ اصلاً بحثی نیست. نگران آینده ایران و این بچه‌ها هستم.

خبرها زیاد خوب نیست. ولی در ایران که اعتراضات می‌شود وقتی ۵۰۰ یا هزار نفر بیرون می‌آیند، اینها قابل سرکوب شدنند. ولی اگر یک ملت هشتادو خورده‌ای میلیونی، دو میلیونش بیرون بیایند، این‌ها دیگر نمی‌توانند سرکوبشان کنند، نتیجتاً می‌تواند دوام داشته باشد. می‌تواند به جایی برسد.

خب، آقای عارف امیدوارم که سال بسیار خوبی برایتان باشد. من همان طور که پیشتر هم خیلی کوتاه اشاره کردم، فکر کردم یکی از کارهای خوب شما را با هم بشنویم. یکی از تصنیف های قشنگ درویش خان «بهار دلکش».

من این ترانه را یک بار با پیانوی آقای ایرج گلسرخی اجرا کردم. اولین بار ایشان به من پیشنهاد دادند. ببینید در موسیقی سنتی ما ربع پرده وجود دارد و خواندن آواز ها و موسیقی سنتی، دستگاه‌ها تمام همراه با ربع پرده است. ولی در موسیقی پاپ و موسیقی سمفونی ربع پرده نداریم. اصلاً سازها کوک ربع پرده ندارند؛ نه پیانو، نه کیبورد هیچ.

آقای ایرج گلسرخی در نهایت هوشیاری و استادی ربع پرده‌ها را حذف کردند و من هم با ایشان اجرا کردم. این کار مهمی است که ما کردیم.

الان مشکل بزرگ موسیقی در ایران این است بچه‌هایی که می‌روند و آواز یاد می‌گیرند. اول سنتی یاد می‌گیرند، چه چه زدن و ربع پرده خوانی را. بعد که به موسیقی پاپ رو می‌آورند گیج می‌شوند چه کار کنند. برای اینکه آن صدایی که در موسیقی پاپ است که اصلاً جنسش با صدای موسیقی سنتی فرق می‌کند، مشکل پیش میآورد.

بعد میآید با ارکستر‌های بزرگ برنامه اجرا کند؛ اکثراً من دیدم در ارکسترهای بزرگ آنها سکوت می‌کنند برای اینکه نمی‌توانند ربع پرده را بزنند، صبر می‌کنند تا به جایی برسد که بتوانند داخل شوند. ببخشید که من خیلی سریع این را توضیح دادم، ولی مشکل بزرگی است.

ممنون از لطف‌تان برایتان آرزوی سلامتی می‌کنم. می‌دانم مسافر هستید امیدوارم سفر خوبی داشته باشید و باز شما را روی صحنه ببینیم. کار جدیدتان را بشنویم و لذت ببریم.

انشالله، ممنون از محبتتان. شنوندگان عزیزم تشکر می‌کنم، باز هم عید را تبریک می‌گویم، آرزوی سعادت و خوشبختی‌شان را دارم.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.