«فیلمهایی مانند فسیل از نوستالژی زمان شاه و از نوستالژی دوران پربیننده تلویزیون ایران بهره میگیرند تا بتوانند فروش هرچه بیشتری داشته باشند»
جمهوری اسلامی را باید جمهوری شگفتیها نامید، زیرا هر روز با خبر جدیدی همه را شگفتزده میکند. فیلم کمدی «فسیل» به کارگردانی کریم امینی که داستان، بازیگر درجه اول، کارگردان و فیلمنامهنویس سرشناسی هم ندارد، ناگهان به پرفروشترین فیلم نوروز امسال تبدیل میشود و حتی در تبلیغات این فیلم از آن بهعنوان پرفروشترین فیلم نوستالژیک تاریخ سینمای ایران (۸۰ میلیارد تومان) یاد میشود، عنوانی که اکبر عبدی، کمدین سرشناس و درجه یک ایرانی را که این روزها در ترکیه زندگی میکند، به اعتراض واداشت.
فرمول موفقیت «فسیل» ساده است؛ خوانندههای پرطرفدار دوران پادشاهی که این روزها پرطرفدارتر هم شدهاند، چند شوخی شکمی و زیرشکمی و مسخرهکردن شاه و اطرافیانش، تودهایها و انقلابیهای دوران پادشاهی و بعد رسیدن به زمان حال و تقسیم انقلاباسلامیچیها به خوب و بد، معتدل و افراطی، مومن و کافر، صادق و ریاکار… و نشاندادن اینکه آن انقلابیهای بد همه تزویر میکنند و در زمان شاه خودشان مبتذل بودهاند و حالا کاتولیکتر از پاپ شدهاند. این وسط از شهرام شبپره، معین، ابی و گوگوش هم مایه میگذارند، بدون اینکه منطق داستانی داشته باشد.
ازنظر بازیگر هم سراغ بازیگرهای درجه دوی تلویزیونی - در زمانی که تلویزیون جمهوری اسلامی بیننده داشت – میروند تا بتوانند مخاطبان بیشتری جذب کنند. به عبارت دیگر، فیلمهایی مانند «فسیل» از نوستالژی زمان شاه و از نوستالژی دوران پربینندگی تلویزیون ایران بهره میگیرند تا بتوانند فروش هرچه بیشتری داشته باشند.
بازیگر نقش اول فیلم فسیل، بهرام افشاری (در نقش اسماعیل عمویی) است. افشاری با نقش بهتاش فریبا در سریال پایتخت (به کارگردانی سیروس مقدم) در بین مردم محبوب شد و آنچنان در آن نقش باقی ماند که در کارهای بعدیاش همان «بهتاش» است، فقط در فیلم مذکور لهجه مازندرانی ندارد. فراموش نکنیم سریال پایتخت روی دوش بازیگران قَدَری مانند محسن تنابنده (در نقش نقی معمولی)، احمد مهرانفر (در نقش ارسطو عامل) و ریما رامینفر (در نقش هما سعادت) بالا رفت. در آن سریال، بهتاش حکم نمک و فلفل را داشت.
بازیگر دیگر فیلم، هادی کاظمی (در نقش سعید) است. کاظمی که با مجموعه پاورچین (به کارگردانی مهران مدیری) بهعنوان بازیگر مهمان در نقش حسام دوبرره و پدرش، نظام دوبرره، به تلویزیون آمد، در شبهای برره (به کارگردانی مهران مدیری) در نقش نظام دوبرره، به شهرت رسید و با خلق شخصیت خیالی خورزوخان، در میان بسیاری از ایرانیان که در آن دوران «شبهای برره» را میدیدند، محبوب شد. هرچند در فیلم امینی از این ظرفیتها بهخوبی استفاده نشده است.
نفر سومی که میتوان از آن یاد کرد، ایمان صفا (در نقش صفا) است. او هرچند سالها در گوشه و کنار سریالها و فیلمهای مختلف حضور داشت، اما با بازی در مجموعه نمایش خانگی «نیسان آبی» (به کارگردانی منوچهر هادی) توانست خودش را بهعنوان کمدین جا بیندازد و به خانههای بخشی از مردم ایران راه پیدا کند.
طبیعتا وقتی کافه و رقص و آواز هست و محور اصلی داستان مرداناند، به چند زن هم که موضع منفعلی دارند نیاز است و بهدلیل اینکه زنها را نمیتوان بالای صحنه فرستاد، باید در حاشیه نقش بازی کنند. از اینجا پای الناز حبیبی (در نقش فرنگیس) و الهه حصاری (در نقش پری عمویی) به فیلم باز میشود. حبیبی هر چند با سریال فاخری مانند «روزگار قریب» (به کارگردانی کیانوش عیاری) به تلویزیون آمد، اما با بازی در سریال «دردسرهای عظیم» (به کارگردانی برزو نیکنژاد) به شهرت رسید.
بازیگران ریزودرشت دیگری هم در «فسیل» ایفای نقش میکنند، اما تاسفبارترینشان بازی بابک کریمی (در نقش خسروی) است. کریمی که مانند پدرش، نصرت کریمی، هنرمند برجستهای میتوانست باشد و در فیلم «جدایی نادر از سیمین» (به کارگردانی اصغر فرهادی) توانست آنقدر قدرتمند نقش خود را بازی کند که بسیاری تصور میکردند کسی که نقش بازپرس را بازی میکند شخصیت واقعی است، این روزها بهعنوان چرخ پنجم گاری در فیلمها و مجموعههای نمایش خانگی ظاهر میشود.
علاوهبر آنچه گفته شد، موضوع یکخطی، اما تکراری فسیل که امکان شوخیهای ریزودرشتی را میدهد هم در پرفروششدن آن بیتاثیر نبوده است. جوان آسوپاسی به نام اسماعیل که عاشق آوازخواندن است و خود را با «ابی» (ابراهیم حامدی) مقایسه میکند و نام «اسی» را برای خودش برگزیده است، قبل از انقلاب به کما میرود و بعد از چند سال، در اواسط دهه ۶۰ از خواب بیدار میشود. به قول حکومتیها در اوج ابتذال طاغوت چشم میبندد و در اوج «تقوا و طهارت» چشم باز میکند! موقعیتی مانند اصحاب کهف، انگار در دنیای دیگری از خواب بیدار شده است. این سوژه یکخطی امکان نوشتن طنزهای بسیاری میدهد.
همه آنچه گفته شد تاثیر بسزایی در پرفروششدن فسیل داشته است، اما نکته بسیار مهم دیگری هم هست که نقش بارزی دارد. هر چند این روزها صداوسیما مشتری ندارد و آن اندک بینندگانش هم مخاطب فیلمی کمدی مانند «فسیل» نیستند، اما جمهوری اسلامی از امکانات شبکه جم بهره میگیرد، شبکهای که با ترور مشکوک بنیانگذار و مدیرش، سعید کریمیان – بهدست دو ضارب نقابدار و درحالیکه با خودروی شخصیاش در خیابانی در استانبول ترکیه در حال رانندگی بود – به نظر میرسد بیشازپیش در خدمت حکومت قرار گرفته است. این شبکه بهدلیل پخش سریالهای ساخت کشور ترکیه که محدودیتهای صداوسیمای جمهوری اسلامی را ندارد، توانسته است افراد بسیاری از اقشار متوسط را به خود جذب کند؛ و البته برای پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمی مانند فسیل، چه شبکهای بهتر از جم میتواند وجود داشته باشد.
در واقع، تلویزیون بیآبروی جمهوری اسلامی اجازه پخش این تیزرها را نمیدهد و بعد با پخش تیزر آن در شبکهای مانند جم، مردم متوجه حضور چنین فیلمی میشوند و به سینما میروند تا آن را ببینند.
توجه داشته باشید فسیل مانند فیلمهایی در رده «برادران لیلا» نیست که فروشش را در کشورهای اروپایی به میزان بالا انجام داده باشد و اگر مجانی هم توزیع شود، به تهیهکننده ضرری نمیزند. به هر حال، مغزهای پوسیده و فسیل که چون بختک روی صنعت سینمای ایران افتادهاند، با این تلاشها نجات پیدا نمیکنند و راه انحطاط را تا غایت نفرت طی میکنند.