بزرگمهر وزیری: فردوسی شناسنامه اقوام ایران است؛ تصویرگری شیروخورشید در شاهنامه

دوشنبه, 25ام اردیبهشت, 1402
اندازه قلم متن

صدای آمریکا

یک پژوهشگر شاهنامه، فردوسی را «شناسنامه اقوام ایرانی» می‌داند و به صدای آمریکا می‌گوید، این شاعر نام‌آور بر خلاف آن چه «کمونیست‌ها و اسلام‌گرایان افراطی» می‌گویند، «نه نژادپرست است، نه ضد عرب، و نه ضد ترک»؛ بلکه او «بزرگترین ستون و استوانه هویتی ایرانیان است.»

هم‌زمان با ۲۵ اردیبهشت، روز فردوسی، بخش فارسی صدای آمریکا درباره نگاه فردوسی به اقوام ایرانی و زنان و همچنین نقش شاهنامه در ایجاد همگرایی ملی میان ایرانیان، با بزرگمهر وزیری، پژوهشگر شاهنامه، گفت‌وگو کرده است.

ابوالقاسم فردوسی، نویسنده شاهنامه، روایت حماسه‌های ملی ایرانی، بزرگترین شاعر پارسی‌گو است.

این شاهنامه‌پژوه ساکن ایالت تگزاس در آمریکا، قلمرو جغرافیایی شاهنامه فردوسی را از آسیای میانی، افغانستان و ایران کنونی، آناتولی، اروپای شرقی و آلبانی و بوسنی هرزگوین، قسمت‌هایی از یمن تا شمال آفریقا گسترده می‌داند.

  • فریدون، پدر اقوام ایرانی

بزرگمهر وزیری به صدای آمریکا می‌گوید که «فردوسی شناسنامه اقوام ایرانی است» و بر خلاف «بی‌مهری‌ها» و آنچه «توسط کمونیست‌ها و یا اسلام‌گرایان افراطی گفته شده»، این شاعر نام‌آور «نه نژادپرست است، نه ضد عرب است و نه ضد ترک»، بلکه «فردوسی بزرگترین ستون و استوانه هویتی ایرانیان است» و به همین دلیل است که «او را می‌کوبند.»

این پژوهشگر شاهنامه توضیح می‌دهد، این که «ضحاک تازی» به عنوان «بدترین شخصیت» در شاهنامه به تصویر کشیده شده، «نه به خاطر عرب بودن، بلکه به خاطر کارهایش است»؛ چنان‌که «مرداس پدر ضحاک نیز عرب بوده» و فردوسی از او «به نیکی یاد می‌کند.»

شاهنامه بایسنغری (آرشیو کتابخانه کنگره ایالات متحده)

این شاهنامه‌پژوه همچنین با بیان این که «پان‌ترک‌ها» از مسئله تورانیان در شاهنامه «بهره‌بردای می‌کنند»، بر تفاوت «تورانیان با ترک‌های زردپوست» اشاره می‌کند و می‌افزاید، «تورانیان ترک‌های آریایی هستند»، چنان که مطابق شاهنامه «فریدون که پدر اقوام ایرانی است»، سه پسر به نام‌های «ایرج، تور و سلم» داشت و «تورانیان» نوادگان تور هستند.

به گفته او، مصرع «همه جای ایران سرای من است»، از زبان افراسیاب، شخصیت تورانی شاهنامه، به این دلیل است که او «خود را ایرانی می‌دانسته، چرا که پدر او پشنگ، نوه فریدون است.»

 

 

  • شکوه زن در شاهنامه

بزرگمهر وزیری همچنین درباره انتقادهای مطرح شده به نگاه فردوسی نسبت به زن، می‌گوید، این انتقادها با استناد بیت «زن و اژدها از زمین پاک به» است که «به دروغ به فردوسی نسبت داده‌اند.»

او با اشاره به آغاز سرایش شاهنامه با داستان بیژن و منیژه، می‌گوید این بر اساس پیشنهاد همسر فردوسی بوده و در «آن داستان می‌بینید با چه مهری از همسرش حرف می‌زند.»

وزیری با تأکید بر این که «دست‌کم از ۳۰ زن در شاهنامه نام برده شده» و حضور «بسیاری زنان» نیز بدون نام بردن از آنان «در شاهنامه هست»، گردآفرید را به دلیل داستان جنگ او با سهراب شناخته‌شده‌ترین زن شاهنامه می‌داند و می‌گوید، سین‌دخت همسر مهراب کابلی، که دخترش رودابه همسر زال و مادر رستم است، فراموش می‌شود؛ در حالی که او در شاهنامه «شخصیت یک سیاستمدار و سفیر را دارد که از جنگ بین دو کشور جلوگیری می‌کند.»

این پژوهشگر ادبیات با بیان این که «اغلب یک بیت از شاهنامه را می‌گیرند و بدون توجه به ابیات قبلی و بعدی درباره‌اش نتیجه‌گیری می‌کنند»، به بیتی از زبان پادشاه هاماوران (یمن کنونی) اشاره می‌کند که می‌گوید «به‌اختر کس آن دان که دخترش نیست، چو دختر بود روشن‌اخترش نیست.»

شاهنامه بایسنغری (آرشیو کتابخانه کنگره ایالات متحده)

او توضیح می‌دهد، این بیت وقتی به تنهایی خوانده می‌شود به نظر چنین می‌نماید که انگار او فردی را که دختر دارد، بدشانس می‌داند. در حالی که ماجرا از این قرار است که وقتی فریدون سه دختر پادشاه هاماوران را برای پسرانش خواستگاری می‌کند، او به دلیل قدرت فریدون مجبور می‌شود دخترانش را به پسران او بدهد و به همین دلیل بود که «گریه می‌کرده و زار می‌زده» و این بیت را مثل پدر یا مادری که دخترانش دارند از او دور می‌شوند، می‌خوانده، و آن دختران را «جهان‌بین» یعنی «مثل چشم خود» توصیف می‌کرده است.

به گفته بزرگمهر وزیری، فردوسی دیدگاه خودش را درباره زن در پایان این شعر بیان می‌کند و می‌گوید «چو فرزند را باشد آیین و فر، گرامی به دل بر، چه ماده چه نر»؛ یعنی «تفاوتی ندارد فرزند دختر باشد یا پسر، بلکه شخصیت و رفتار او مهم است.»

  • نخستین تصویرگری از نشان شیر و خورشید در شاهنامه

این پژوهشگر شاهنامه در گفت‌وگو با صدای آمریکا تأکید می‌کند که ایران، نه تنها «یک شاهنشاهی سیاسی» بلگه «یک شاهنشاهی فرهنگی بوده که هنوز هم وجود دارد.»

او تأکید می‌کند اقوام این گستره جغرافیایی و فرهنگی «رسوم و باورهایی داشتند که مشترکاتش در شاهنامه فردوسی موجود است.»

بزرگمهر وزیری توضیح می‌دهد: «کوروش بزرگ یک امپراتوری بزرگی داشت که اقوام بسیاری را در بر می‌گرفت و توماس جفرسون که قانون اساسی آمریکا را نوشت، از او الهام گرفته بود.»

شاهنامه بایسنغری (آرشیو کتابخانه کنگره ایالات متحده)

او می‌افزاید که در شاهنامه «در تمام موارد از اقوام ایرانی نام برده شده و ترک‌ها، عرب‌ها، کردها، پارس‌ها، آلانیان، اقوام نواحی خوارزم، و … نام برده شده» است.

وزیری این ویژگی شاهنامه را «یادآور ایران بزرگ پیوسته» می‌داند و تأکید می‌کند: «یعنی ایران تنها یک شاهنشاهی سیاسی نبوده، بلکه ایران یک شاهنشاهی فرهنگی بوده که هنوز هم وجود دارد.»

او با یادآوری «آثار به دست آمده در سیبری از نقشه قالی بافته شده» و یا «تصویرگری خواستگاری زال و رودابه» در شاهنامه می‌گوید: «تصویرگری که فردوسی می‌کند، دقیقا همان نقش‌هایی است که در تخت جمشید بر دیواره‌ها دیده می‌شود.»

بزرگمهر وزیری با تأکید بر این که «درباره شیر و خورشید نخستین تصویرگری‌ها را در شاهنامه داریم»، می‌گوید که وقتی فردوسی «از زال صحبت می‌کند»، با به کار بردن تشبیهی می‌گوید: «بر و بازوی شیر و خورشید روی، دل پهلوان دست شمشیر جوی»؛ یعنی «هر سه عنصر خورشید و شیر و شمشیر» را که در پرچم ایران دیده می‌شود، در شاهنامه آورده است.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.