صدیقه دولت آبادی
در سی و دومین سالگرد ترور دکتر شاپور بختیار و دستیار او سروش کتیبه نظر کوتاهی به مهمترین اندیشه های سیاسی این مرد بزرگ برای رهایی ایران از استبداد روحانیون حاکم بر ایران خالی از فایده نخواهد بود اهدافی که بختیار بر سر آن از جان خود گذشت .
سوسیال دموکراسی :
شاپور بختیار همواره خود را سوسیال دموکرات می دانست و درباره لزوم برقراری آن در ایران در کتاب خود یکرنگی چنین می گوید : « من طرفدار سوسیال دموکراسی هستم چون در ایران که نارضایی ها از بی عدالتی اجتماعی سرچشمه می گیرد ما نمی توانیم فقط به داشتن یک حکومت میانه رو قناعت کنیم.ما به ضرورت اوضاع و احوال، متمایل به چپ خواهیم بود. ولی تکرار می کنم که سوسیال دموکراسی مناسب ما، نمی تواند عیناً از نوع سوسیال دموکراسی آلمان فدرال یا کشور سوئد باشد. جوهر سوسیال دموکراسی، سیستمی پیشروست که در پرتواش، عدالت اجتماعی همراه با پیشرفت های صنعتی، بدون انقلاب و بدون درگیری و بدون خشک اندیشی و متناسب با رسوم وآداب و فرهنگ کشوری توسعه یابد که این مشرب در آن ریشه می گیرد .
لائیسیته :
دکتر شاپور بختیار همیشه بر ضرورت جدایی دین از دولت تاکید می نمود او در آخرین سخنرانی اش در لاهه این اصل مهم در باورهایش را این گونه توضیح می دهد : « لائیسیته یعنی اعتقاد کسی که به تمام مذاهب حرمت می گذارد ولی به هیچ وجه دخالت مذهب در حکومت را نمی پذیرد . ببینید ممالکی که به این ترتیب عمل کرده اند به کجا رسیده اند ازهمین هلند بگیرید تا بلژیک تا آلمان تا سوئد وغیره . بدانید که ممکن نیست یک رژیمی که درآن مذهب و حکومت یکی باشد بتواند اسم دمکرات روی خودش بگذارد »
آزادی و استبداد ستیزی :
دکتر شاپور بختیار خواه در برابر دیکتاتوری پهلوی و خواه در برابر استبداد روحانیون همواره بر ضرورت آزادی اشاره می نمود و در جزوه مبانی اندیشه های سیاسی و برنامه های اجرایی با تاکید بر ضرورت برقراری آزادی در آینده ایران هر نوع خودکامگی و دیکتاتوری فردی را نفی کرده است : « من بر آنم که شکوفائی جامعه در همه زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و هنری بی آنکه از آزادی برخوردار باشد میسر نیست و خودکامگی فردی و گروهی یا حزبی در هر حال بازدارنده پویائی جامعه و در نتیجه باز دارنده کار پیشرفت و توسعه مطلوب است .
تجربه تاریخ ، بهترین شاهد این مدعاست ، در همه دستگاه های خودکامه از هر گروه که بوده و هستند پیدایی خشک اندیشی ، کندی رشد و پیشرفت ، بی بند و باری خلاقیت انسان ها از بدیهی ترین دنباله های منطقی چنان رژیم هائی بوده است و در این گونه دستگاه ها به طور ذاتی امکان سود بردن از اندیشه ها از میان برداشته شده و علاوه بر انسانهای محیط که چون دیگر انسانها خواهان آزادی هستند از نیکبختی به دور مانده اند . »
آنچه به طور خلاصه به آن اشاره شد سه اصل بنیادین در اصول سیاسی و مبارزات دکتر شاپور بختیار است. مبارزه با استبداد فرانکو ، مبارزه با نازیسم هیتلری درجنگ جهانی دوم ، عضویت در نهضت مقاومت ملی فرانسه ، سالهای حضور دکتر بختیار در نهضت ملی ایران در کنار دکتر مصدق ، دوران فعالیت دکتر بختیار در حزب ایران و جبهه ملی ایران ، پذیرش نخست وزیری ، دوران اقامت در پاریس و مبارزه با استبداد اسلامی در این چهارچوب فکری بود .
در سالگرد ترور ناجوانمردانه او و در سخت ترین روزهای ایران و در آستانه سالگرد جنبش زنان و جوانان ایران ، گذشت زمان و ضعف و ناتوانی حکومت استبداد اسلامی درستی و اصالت پیش بینی های تاریخی دکتر بختیار درباره ماهیت این حکومت و لزوم برقراری آرمان ها و چهارچوب فکری او را برای نجات ایران به ما نشان داد ؛ باشد تا با درک و آگاهی از این میراث گرانبها و تلاش ایرانیان شاهد نجات و آزادی ایران باشیم .