ایران وایر
در روزهای اخیر چندین خبر سینمایی توجه مخاطبان سینمای ایران را به خود جلب کردهاند؛ خبرهایی که فصل مشترک همه آنها، نافرمانی مدنی سینماگران ایرانی از محدودیتهای حکومتی است.
ادامه واکنشها به صدور حکم قضایی عجیب برای «آزاده صمدی»، جلوگیری از اکران فیلم «تفریق» به دلیل حضور «ترانه علیدوستی» و انتشار نسخهای از آن در کانالهای تلگرامی، صدور حکم دادگاه برای کارگردان فیلم «برادران لیلا»، جلوگیری از ساخت فیلم «کاباره» و اعطای جایزه به فیلم زیرزمینی «منطقه بحرانی» در «جشنواره لوکارنو» از جمله خبرهای سینمایی این روزها بودهاند.
اما خبر دیگری که مقاله روزنامه «فرهیختگان» به یاد مخاطبان سینما آورد، این بود که جمهوری اسلامی هنوز نمیداند با فیلمهایی که بازیگران معترضی چون «حمید فرخنژاد»، ترانه علیدوستی و دیگر بازیگران زن مخالف حجاب اجباری در آنها بازی کردهاند، چه کند.
سال ۱۴۰۱، فیلم برادران لیلا به خاطر انجام نشدن اصلاحاتی که وزارت ارشاد خواسته بود، اجازه اکران پیدا نکرد. بعد از موضعگیری ترانه علیدوستی، بازیگر فیلم در جنبش «زن، زندگی، آزادی»، دستاندرکاران فیلم دیگر از اکران آن ناامید شدند. سرانجام نسخه قاچاق این فیلم به طور آنلاین منتشر شد.
حالا به نظر میرسد همین سرنوشت در انتطار فیلم تفریق، ساخته «مانی حقیقی» است. فیلمهای «زنبور کارگر» و «ملاقات با جادوگر» که حمید فرخنژاد در آنها بازی کرده است هم هنوز اجازه نمایش پیدا نکردهاند. در این بین، تنها سریال «سقوط» با بازی فرخنژاد پارسال اجازه پخش در شبکه خانگی را پیدا کرد.
غافلگیری بزرگ حکومت از رفتار بازیگران
برخی از ناظران سینمای ایران معتقدند که صدور احکام عجیب برای سینماگران و جلوگیری از نمایش فیلمهایی که بازیگران معترض در آنها حضور داشتهاند، نشان میدهند که حکومت از واکنش سینماگران به اعتراضات سال ۱۴۰۱ شوکه شدهاند.
مواردی مثل محکومیت «آزاده صمدی» و «افسانه بایگان» به مراجعه به روانپزشک و محکومیت «سعید روستایی»، کارگردان برادران لیلا به ممنوعیت معاشرت با عوامل سینما، از جمله اتفاقات عجیبی هستند که نشان میدهند نافرمانی مدنی سینماگران چهقدر برای مقامات جمهوری اسلامی شوکه کننده بوده است.
«علی مصلح»، روزنامهنگار و منتقد سینما در این باره به «ایرانوایر» گفت به اعتقاد او، یکی از غافلگیریهای بزرگ جنبش زن، زندگی، آزادی و اعتراضات ۱۴۰۱، واکنش سینماگران ایرانی بود.
او توضیح داد که از ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی احساس میشد که ستارههای سینمای ایران مسیر خود را از مردم جدا کردند و فقط دستمزدهای بالا و مصلحتهای صنفی برایشان اهمیت دارد ولی جنبش زن، زندگی، آزادی مثل یک دکمه «ریاستارت» برای هنرمندن بود و آنها را به جایگاه حقیقی خودشان برگرداند؛ جایگاهی که در واقع میگوید هنرمند از مردم جدا نیست.
این منتقد سینما اضافه کرد: «در واقع این غافلگیری برای حکومت هم رقم خورد و به همین دلیل با همه قوا به جنگ این سینماگران رفت؛ احضار کرد، بازداشت کرد، ممنوعالکار و ممنوع الخروج کرد و امسال هم از طریق قوه قضاییه برایشان حکمهای عجیب و غریب صادر کرد. بنابراین میشود گفت حکومت تصوری نداشت که سینماگران به این شکل کنار مردم و در برابر حکومت قرار بگیرند.»
او دلیل این غافلگیری را سرمایهگذاری طولانی و سنگین جمهوری اسلامی برای استفاده از سینما در جهت منافع خودش دانست و گفت: «سینماگران خواسته یا ناخواسته به بخشی از پروپاگاندای جمهوری اسلامی تبدیل شده بودند، چون جمهوری اسلامی خیلی خوب از سینما و استعداد سینماگرانی مثل امیر نادری، عباس کیارستمی، اصغر فرهادی و دیگران به مدت چهار دهه استفاده کرد که مثلا درباره حجاب اجباری این قضیه را به باور جهانیان بنشاند که حجاب یک مساله فرهنگی و چیزی است که از دل مردم میآید. ولی شما ببینید چهطور این حباب ۴۰ ساله در چند هفته ترکید؟ بخش مهمی از سینماگران زن و زنان بازیگر از همان روزهای آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی، حجاب را از سرشان برداشتند و اعلان جنگ به حکومت کردند و این تا سال ۱۴۰۲ هم ادامه پیدا کرد.»
زنان سینما و تئاتر پیشرو در نافرمانی و نقشآفرینی اجتماعی
«شقایق نوروزی»، بازیگر سابق تلویزیون و فعال حقوق زنان هم معتقد است که حکومت انتظار همراهی هنرمندان با جنبش زن، زندگی، آزادی را نداشت.
او البته توضیح داد که بخش بزرگی از همراهی هنرمندان با اعتراضات مردمی سال گذشته برعهده زنان بود.
به گفته شقایق نوروزی، زنان معترض سینما و تئاتر همان افرادی هستند که به طور مضاعف در سیستم کنترل شده فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی تحت فشار، خشونت، تبعیض و کنترل بودهاند.
این بازیگر البته یادآور شد که فعالیت مدنی زنان هنرمند حتی پیش از جنبش زن، زندگی، آزادی، در جنبشهای برابریخواهانه زنان و جنبش «من هم» آغاز شده و انتشار بیانیه ۸۰۰ نفره زنان سینما، تئاتر و تلویزیون در محکومیت آزار و تبعیض زنان هنرمند اقدامی بینظیر بود.
شقایق نوروزی اضافه کرد: «فکر میکنم زنان هنرمند بسیار زیادی در فضای فرهنگی ایران هستند که تلاش میکنند عاملیت سیاسی خود را پس بگیرند و همراه با جامعه زنان، راه باز پسگیری این عاملیت سیاسی و کنشگری سیاسی را میآموزند. زنان هنرمند بسیاری هستند که در قیام مردم و بعد از آن فعالیت جدی داشتند اما نامشان کمتر شنیده شده است.»
و ناگهان سینمای زیرزمینی
جمهوری اسلامی بپسندد یا نه، واکنش هنرمندان سینما و تئاتر تاثیر خود را بر جنبش زن، زندگی، آزادی و فضای فرهنگی ایران گذاشت و حالا به نظر نمیرسد که راهی برای بازگشت به دوران پیش از آن وجود داشته باشد. مقامهای وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی برای فیلمهای بلاتکلیف مجوز نمایش صادر کنند یا نه، به نظر میرسد که جامعه سینمایی ایران راه خود را از آنها جدا کرده است.
اگر در دهه ۸۰ خورشیدی، «جعفر پناهی» و «محمد رسولاف» برای رهایی از تیغ سانسور و محدودیتهای حکومتی به سینمای زیرزمینی روی آوردند و احکام زندان و ممنوعالخروجی را به جان خریدند، حالا کارگردانان جوان هم دنبالهرو آنها شده و در ۱۰ ماه گذشته فیلمهای آنها در جشنوارههای خارجی به نمایش در آمدهاند.
علی مصلح درباره موج تازه ساخت فیلم بدون مجوز وزارت ارشاد گفت آنچه که به عنوان سینمای زیرزمینی میبینیم و بیشتر و بیشتر میشود، به نوعی میراث سینمای زیرزمینی است که از دهه ۸۰ وجود داشته اما در این دوره تکلیف سینماگران بیشتری با حکومت روشن شده است.
او گفت: «نکته جالب در موج اخیر این است که کارگردانان بیشتر این فیلمهای زیرزمینی، جوان هستند و گاه شهرتی ندارند؛ نمونه آخر، علی احمدزاده است که فیلم زیرزمینی ساخت و جایزه جشنواره لوکارنو را گرفت. قبل از آن هم سه فیلم زیرزمینی ساخته بود. این که یک نسلی وجود دارد که بعد از اعتراضات به این نتیجه رسیده که دیگر نمیشود تحت سانسور حکومت فیلم ساخت، یکی از مهمترین نتایج جنبش ۱۴۰۱ است؛ اتفاقی که میتواند صحنه سینمای ایران را به طور بنیادین تغییر دهد.»
این منتقد سینما توضیح داد که سینمای زیرزمینی ممکن است بر گیشه یا اکران داخلی یا سینمای عامهپسند تاثیر نگذارد ولی به طور کلی تصویری که جهان از سینمای هنری و جشنوارهای ایران داشته را تغییر داده است؛ چنانچه در دوره اخیر هیچ فیلمی که در فضای رسمی و تحت محدودیتهای حکومتی ساخته شده باشد، در جشنوارههای اروپایی حتی نمایش داده نمیشود.
همه فیلمهای حاضر در جشنوارههای خارجی، یا آثار زیرزمینی هستند یا آثار فیلمسازان ایرانی در تبعید؛ آثاری که در آنها حجاب اجباری رعایت نمیشود و موضوعهای اجتماعی سیاسی روز دارند.
او معتقد است که این موضوع یک نقطه عطف مهم در عرصه حضورهای بینالمللی سینمای ایران است و در آینده روی سینمای کشور تاثیر میگذارد.
به همین دلیل هم مسوولان وزارت ارشاد مدام نسبت به همکاری با این پروژههای زیرزمینی هشدار میدهند و اخیرا نیز به محل فیلمبرداری فیلم کاباره به ظن زیرزمینی بودن ساخت این فیلم، هجوم برده و وسایل گروه فیلمبرداری را ضبط کردهاند.
علی مصلح گفت آنها متوجه هستند که چهطور سینمای زیرزمینی میتواند جای سینمای رسمی را در رویدادهای بینالمللی بگیرد.
شکاف بین مردم و هنرمندان از بین رفت
در سالهای اخیر، تعداد زنان هنرمند ایرانی که یا به دلیل خودداری از حفظ حجاب اجباری و همراهی با اعتراضات مردم و یا به خاطر مهاجرت به فهرست قرمز وزارت ارشاد اضافه شدند، بیشتر و بیشتر شده است. اگر پیشتر به خاطر مهاجرت «گلشیفته فراهانی» به «هالیوود»، فیلمهای «میم مثل مادر» و «به نام پدر» با بازیگری او دیگر به نمایش درنیامدند، حالا فهرستی شامل نامهای «ریحانه پارسا»، «مینا لاکانی»، «کتایون ریاحی»، «چکامه چمنآرا»، «فاطمه معتمدآریا»، «شبنم فرشادجو»، «مریم بوبانی»، «دنیا مدنی»، «سحر زکریا»، «شراره دولتآبادی»، «لادن طباطبایی»، «پگاه آهنگرانی»، «آناهیتا همتی»، «خزر معصومی»، شقایق دهقان و ترانه علیدوستی وزارت ارشاد را به دردسر انداخته است تا در مورد فیلمهایی که در آنها نقشآفرینی کردهاند، تصمیمگیری کند؛ آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی نزدیکی بیش از پیش هنرمندان معترض به مردم را به نظاره نشسته است.
شقایق نوروزی به «ایرانوایر» گفت همراهی هنرمندان با جنبش زن، زندگی، آزادی و پذیرش هزینههای مبارزه با سیستم سرکوبگر جمهوری اسلامی، شکاف بین هنرمندان و مردم را ترمیم کرد؛ اتفاقی که به اعتقاد این بازیگر، یک رویداد تاریخی بود و در مورد آن سالها حرف خواهد زده شد.