خدمات تاریخی حماس به اسرائیل با طوفان الاقصی

سه شنبه, 25ام مهر, 1402
اندازه قلم متن

حامد آئینه وند (دانش آموخته علوم سیاسی و روابط بین الملل)

حالا که چند روزی از عملیات متهورانه و بی سابقه طوفان الاقصی گذشته و آثار و پیامدهای اولیه روشن شده است نشان می دهد به رغم ضربه کاری وارد شده به« امنیت زندگی در اسرائیل » با ۱۳۰۰ کشته و قریب به ۲۰۰۰ زخمی  که اکثریت آنها به شهادت رسانه ها و منابع اسرائیلی غیر نظامیانی از جمله زنان و کودکان هستند چهره اسرائیل در عرصه افکار عمومی جهانی از دولتی اشغالگر ، متعدی و بی توجه به قطعنامه های سازمان ملل به دولتی مظلوم که شهروندانش مورد تجاوز قرار گرفته و قتل عام شده اند درآمده است . کشته شدن برخی اسرای در بند حماس نیز بر این مظلومیت رسانه ای افزوده است. در واقع خروجی اصلی عملیات  حماس در بعد رسانه ای که مدیریت افکار عمومی بر مبنای آن ساخته و پرداخته می شود میدان منازعه را به گونه ای تغیر داده که دولت اسرائیل را بر خلاف همیشه در سمت« مظلوم » ماجرا نشانده و هم دلی بی سابقه ای را با آن  در افکار عمومی ایجاد کرده است. این سرمایه معنوی که حماس به اسرائیل پیش کش کرده است ارتش مجهز اسرائیل را در موقعیتی قرار داده است که برتری نظامی خود را با حس مظلومیت ایجاد شده  تر کیب کرده و فلسطین و آرمان های آن را که دست کم در افکار عمومی دنیا واجد احترام و اعتبار بود را « بی اعتبار » کند.

حماس به عنوان سازمانی سیاسی – نظامی و شاخه ای از اخوان المسلمین که در سال ۱۹۸۷ توسط شیخ احمد یاسین، عبد العزیز رنتیسی و محمود الزهار بنیان گذاشته شد مانند اخوان المسلمین مصر به واسطه خدمات اجتماعی خود در غزه مانند ساخت بیمارستان ، مراکز آموزشی و کارهای عام المنفعه دیگر محبوبیت قابل توجهی کسب کرد و به اتکای همین محبوبیت ها نیز توانست در سال ۲۰۰۷ در پی درگیری های مسلحانه با سازمان فتح که بینان گذار آن یاسر عرفات بودو محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین از اعضای بلند پایه آن به شمار می رفت پیروز شده و از آن تاریخ تا عملیات طوفان الاقصی قدرت را در باریکه نوار غزه در اختیار داشته باشد. جمهوی اسلامی  به رغم ارتباط اولیه ای که با عرفات داشت پس از توافقات موسوم به اسلو که موجبات به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی عرفات را فراهم کرد، ضمن خائن خواندن او به حمایت مالی ، نظامی و سیاسی از حماس پرداخت که توافق نامه اسلو را قبول نداشت. اگرچه با قدرت رسیدن  محمد مرسی در مصر و تحولات سوریه حماس آشکارا از ایران فاصله گرفت اما سقوط  زود هنگام مرسی دو باره آنهارا به یکدیگر نزدیک کرد. در حالی که راه حل ایجاد دو کشوری راه حلی است که مورد تائید سازمان ملل و دولت خود گردان و سایر کشورهای عربی است و مهمتر از همه با واقعیات معادلات قدرت میان اسرائیل و فلسطین از یک سو و میان اعراب و اسرائیل از سوی دیگر نیز هم خوانی دارد رهبران حماس در غزه مانند رهبر ایران در تهران و حسن نصرالله در لبنان بر نابودی اسرائیل از صفحه روز گار در حالی پای فشاری می‌کنند که هیچ چشم اندازی برای موفقیت چنین استراتژی در غیاب مخالفت علنی شورای امنیت ، ارتش قدرتمند و مجهز اسرائیل و حمایت تمام قد امریکا و اروپا از اسرائیل وجود ندارد .اعراب حاشیه خلیج فارس که به این واقعیت پی برده اند پس از  مصر و اردن  که در  قرار داد کمپ دیوید با اسرائیل به صلح رسیدند توافق ابراهیم را مغتنم شمردند و به عادی سازی روابط با اسرائیل پرداختند و در حالی که عربستان می‌خواست  با عادی سازی روابط با اسرائیل و کسب امتیازات قابل توجه مالی برای فلسطین و امتیازات امنیتی برای خود  آخرین میخ را بر تابوت استراتژی خام نابودی اسرائیل بکو بد عملیات طوفان الاقصی  رخ داد.

اگر اسرائیل عملیات تهاجمی خود به نوار غزه را صرفا با هدف نابودی حماس و با هدف ساقط کردن و حذف سیاسی حماس از عرصه قدرت در نوار غزه انجام دهد و تصویر مظلومانه ای که به دنبال طوفان الاقصی از اسرائیل در افکار عمومی  شکل گرفته  و رسانه ها ، افکار عمومی  و اتحادیه اروپا و امریکا را تقریبا به سود اسرائیل هم سو کرده است با بمباران های غیر ضروری و عملیات نظامی  انتقام جویانه  خدشه دار نکند ، پس از برقراری آتش بس و فرو کش کردن شعله های بحران توافق ابراهیم می تواند با عربستان سعودی  در آینده نزدیک وارد فاز جدیدی از صلح در خاور میانه شود و در حالی که به مناقشه تاریخی اعراب و اسرائیل پایان می‌دهد تنها دشمن خونی خود علی خامنه ای را نیز با حوضش تنها  بگذارد. مهمترین کار شاید زدن سر مار در تهران باشد اما عملی ترین کار  این است که فضایی فراهم شود تا در انزوای منطقه ای جمهوری اسلامی ، ملت  ایران  خود با ماری که به زندگی آنها پیچیده است تعیین تکلیف کنند.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.