سنت ما سنت استبداد است

یکشنبه, 7ام آبان, 1402
اندازه قلم متن

ما ایرانی‌ها بیش از دو سده است که با مدرنیته آشنا شده‌ایم و در تکاپوی آن بوده ایم که راهی به رهایی بگشاییم؛ و ایران را مدرن کنیم. شوربختانه اما کارنامه ی کامیابی از خود به جا نگذاشته‌ایم. در آسیب‌شناسی این ناکامی‌ها و توضیح شوند(دلیل)ها ی آن‌ها سخن بسیار است، که در این فشرده نمی‌توان به همه ی آن‌ها پرداخت. در داوری من مهم‌ترین آسیب نادانی ما نسبت به سنت است.
درک ما از سنت بسیار معصومانه و حتا می‌توان ‌گفت کودکانه است؛ سنت برای ما که از ترکیب دردناک احساس حقارت (به واسطه ناکامی‌ها ی انبوه در جهان‌ها ی جدید) و خودبزرگ‌بینی (به واسطه خاطره ی قومی که از شکوه سپری‌شده در ایران باستان داریم) رنج می‌بریم، تنها یک گذشته ی نوستالژیک نیست! و تنها به فردوسی، حافظ، سعدی، مولوی، و اشعار خلسه‌آور آن‌ها ختم نمی‌شود؛ سنت سایه ی سیاه و ستبر نادانی هم هست، که گاهی هم چون خوره‌ای از لابه‌لای همین اشعار پرکشش و تصاویر زیبا ی زبانی به جان همه ی ما می‌افتد. سنت تاریخ شکست و استبداد طولانی هم هست، که در ادبیات این غول‌ها ی جهان‌ها ی سپری‌شده نهادینه شده است! سنت تاریخ انقلاب‌ها بی‌حاصل و ادعاها ی گزاف همانند «آن‌چه خود داشت» هم هست. سنت همانند دوال‌پایی بر شانه‌ها ی تک تک ایرانیان نشسته است و ما را از هرگونه پیش‌رفتنی باز می‌دارد. سنت، سنت تکرار و باززایی در امتداد سقط‌ها ی مکرر نوزایی در ایران هم هست.
اگر در افتادن با سطحی‌ترین خوانش سنت که به‌طور چیره از راه نهادها، شخصیت‌ها و مناسبات‌ها ی مذهبی باززایی می‌شود، بسیار دش‌وار است، از آن روست که این صورت از سنت از صورت‌ها ی دیگر که در ادبیات و اشعار ما به وفور دیده می‌شود، تغذیه می‌کند. بی‌ترس و بی‌تعارف باید اعتراف کرد سنت ما سنت استبداد است؛ سنت ستیز با آزادی و ایستاده‌گی در برابر خودبسنده‌گی آدمی است؛ سنت ما زرادخانه ی سرکوب آزادی است.
اگر ایرانی آزاد و‌ آباد می‌خواهیم؛ اگر رویا ی توسعه ی ایران را در سر داریم و اگر برآن‌ایم که ایران مدرن شود، باید سنت را بشناسیم. باید سنت را دقیق و عمیق بشناسیم؛ نه برای آن‌که از سنت گل‌چینی یا آلبالوچینی کنیم، برای آن‌که هوشیار باشیم و نگذاریم آن‌چه از در رانده می‌شود، دوباره با نامی تازه و صورت و صورتکی دیگر از پنجره به خانه باز گردد. آزادی و توزیع آن جان جهان‌ها ی جدید و‌ مدرنیته است؛ سنت به طور عام و سنت ایرانی اسلامی به طور ویژه، با آزادی و مبانی آن بی‌گانه و دشمن است و به‌آسانی به آزادی و صورت‌ها ی گوناگون آن تن نخواهد داد.
سنت بسیار بیش از سنت مذهبی و دینی است. مذاهب و ادیان روی بینادها ی پیشینی دیگر سوار شده‌اند. حتا وقتی اقوام مهاجم آمده‌اند و بر هرم‌ها ی قدرت و داوری سوار شده‌اند، این سنت و هم‌ایستاری (homeostasis) آن است، که سرانجام برگشته است و همه چیز را همانند گشاوری به تراز دل‌خواه سنت بازگردانده است.

سنت بسیار جان سخت و بدخیم است؛ سنت گرانی‌گاه یک جامعه است. سنت را باید شناخت و با عناصر بدخیم و مهاجم آن همانند سلول‌ها ی سرطانی برخورد کرد. اهمیت ندارد این سلول‌ها ی بدخیم از کجا آمده‌اند؛ چه نام یا سرنامی دارند و به چه آبش‌خوری می‌رسند، آن‌ها را باید شناخت، نشاخت (نشاند) و برانداخت.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.