ایران وایر
جمهوری اسلامی از زمان جنگ ایران و عراق تا امروز همواره در تلاش برای حذف نام بهاییان در بین آسیب دیدگان جنگ بوده اما واقعیت این است که بسیاری از شهروندان بهایی همچون سایر هموطنان خود، در طول این جنگ هشت ساله دچار صدمات فراوانی شدند. آنها هم مثل دیگر شهروندان ایرانی، در معرض حملات هوایی و زمینی قرار گرفتند؛ خانههای برخی از آنها تخریب، برخی آواره و جنگزده و در میان آنهایی که به جنگ اعزام شدند، تعدادی کشته و مفقودالاثر شدند. برخی از آنها نیز مجروح، جانباز و اسیر شدند.
بهروز فرزندی، شهروند ۵۷ ساله ایرانی از جمله بهاییان صدمه دیده در جنگ است. او بیش از دو سال از عمر خود را در اسارت گذرانده است و به دلیل آسیبهای وارده در جنگ، به عنوان «جانباز» شناخته میشود اما در حال حاضربه دلیل پیروی از آیین بهایی، در زندان شیراز به سر میبرد.
ثبتنام و اعزام به خدمت وظیفه
بهروز فرزندی زاده و بزرگ شده شیراز است. او پس از پایان تحصیلات متوسطه، مانند همه همنسلان بهایی خود، از شرکت در آزمون سراسری و تحصیل در دانشگاههای ایران محروم ماند. در آن زمان، برادرش در پاکستان بود و پدرش از بهروز خواست تا به برادرش ملحق شود و برای ادامه تحصیل، به کشور دیگری برود ولی او ماندن در ایران را با همه آزارها و سختیهایی که باید به عنوان یک ایرانی پیرو دین بهایی متحمل میشد، ترجیح داد.
بهروز از دوران دبیرستان برای جبران محرومیت از ادامه درس خواندن، به فراگیری یک حرفه مشغول بود. او مدتی پس از اخذ دیپلم، به یخچالسازی ماهر تبدیل شد و تصمیم گرفت همان حرفه را دنبال کند. اما برای شروع کار احتیاج به کارت پایان خدمت داشت، پس در ابتدا تصمیم به انجام خدمت سربازی گرفت.
سربازی رفتن بهروز همزمان با جنگ ایران و عراق بود. پدر دلسوزانه به پسرش پیشنهاد داد تا در شرایط خطرناک جنگی، از سربازی رفتن منصرف شود و کارگاه یخچالسازی کوچکی در زیرزمین خانهاش راه بیندازد. او پیشنهاد کرد که خودش با وانت یخچالها را از مشتریها بگیرد و پس از تعمیر، دوباره آنها را به صاحبانش برگرداند. اما بهروز علاقهای به پنهانکاری نداشت. او میخواست در آینده به راحتی و آزادانه در کشورش زندگی و کار کند. از سوی دیگر، «خدمت به وطن» و «وطندوستی» وظیفه دینی او به شمار میرفت و این موضوع، عزمش را برای رفتن به سربازی بیشتر میکرد.
بهروز در بین خویشان و نزدیکانش به عنوان فردی شجاع و نترس شناخته میشد. با آن که بسیاری او را به خاطر احتمال از دست دادن جانش از رفتن به سربازی حذر میدادند ولی بلافاصله پس از احضار بدون غیبت، خود را به نظام وظیفه معرفی کرد و عازم خدمت سربازی شد.
واقعه اسارت بهروز فرزندی
در ابتدا، بهروز فرزندی را برای آموزش به پادگان صفر یک (تامین کادر) تهران اعزام کردند اما وقتی مسوولان آموزشی متوجه شدند بهایی است، از دادن درجه به او خودداری و به عنوان سرباز ساده به نقاط درگیر در مرز اعزامش کردند.
بهروز در خرداد ۱۳۶۷، در حالی که فقط ۲۰ روز به پایان دوره خدمت سربازیش باقی بود، در یک حمله ناگهانی از سوی نیروهای عراقی اسیر شد. این حمله در زمانی اتفاق افتاد که ایران در حال مذاکره برای پذیرش «قطعنامه ۵۹۸» بود و وقفه کوتاهی در جنگ پیش آمده بود. بر اثر این حمله، جمع کثیری از نیروهای ایرانی به اسارت گرفته شدند.
دولت عراق پس از این حمله، از دادن اسامی اسرا به صلیب سرخ جهانی خودداری کرد، به همین دلیل صلیب سرخ نتوانست این گروه از اسرا را شناسایی کند و اسامی آنها، از جمله بهروز فرزندی در فهرست مفقودالاثرها قرار گرفت.
برای آن که اسرا شناسایی نشوند، گروه مفقودالاثرها در اردوگاههای اسرای جنگی نگه داشته نمیشدند. آنها در بدترین شرایط زیستی در محلهایی نامعلوم در کشور عراق تحت اسارت بودند. بهروز فرزندی تمام دوران اسارت را در محلی با کمترین امکانات حیاتی مانند غذا، آب، خواب و سرویس بهداشتی گذراند.
سرانجام، پس از دو سال و دو ماه اسارت در عراق، در روز ۲۱ شهریور ۱۳۶۹ به همراه جمعی از سربازان ایرانی به کشور بازگردانده شد.
جانباز شناخته شدن بهروز فرزندی
بهروز پس از بازگشت از اسارت، دچار مشکلات شدید دستگاه گوارش به خاطر تاثیرات سوء تغذیه و عدم بهداشت آب و غذا در مدت دو سال و دو ماه اسارت بود.
دندانهایش بر اثر ضربات قنداق تفنگ سرباز عراقی به صورتش شکسته شده بودند. به دلیل عدم بهداشت و آسیبهای وارده به دندانها در دوران اسارت، پس از آزادی مجبور به کشیدن کامل دندانها، تراشیدن لثههای بیمار و جایگزین کردن دندانهای مصنوعی شد.
همچنین مشکلات عصبی و شنوایی ناشی از عوارض موج انفجار از دیگر صدماتی هستند که بهروز به واسطه دو سال خدمت در خط مقدم جبهه، درگیر آن بوده، به طوری که با گذشت ۳۵ سال همچنان با این بیماریها دست به گریبان است.
در نهایت، با نظر کمیسیون پزشکی ارتش و با توجه به آسیبهای وارده بر بهروز فرزندی در طول جنگ و اسارت، ۲۵ درصد جانبازی به او تعلق گرفت.
بهروز پس از دوران سخت اسارت تلاش کرد تا زندگی را از نو بسازد. او در سال ۱۳۹۷ در مقطع کارشناسی مدیریت بازرگانی از «دانشگاه پیام نور» فارغالتحصیل شد ولی با دخالت حراست دانشگاه، به دلیل اعتقادات دینی، از دریافت مدرک تحصیلی محرومش کردند.
دستگیری، دادگاه و صدور حکم
در زمان اوج بیماری کرونا در ایران، ماموران امنیتی در ۱۷ فروردین ۱۴۰۰ هفت شهروند بهایی، از جمله بهروز فرزندی را در منازل شخصی خود در شیراز دستگیر کردند. اتهامات بازداشت شدگان در دادگاه، «عضویت در جامعه بهایی» و «تبلیغ آیین بهایی» عنوان شد.
شیوع بیماری کرونا در زندان منجر به ابتلای بهروز به این بیماری و در نتیجه، به محض آزادی، به دلیل ابتلا به ویروس حاد کرونا بستری شد.
بهروز فرزندی پس از دستگیری تا ۹ اردیبهشت در سلول انفرادی تحت بازجویی سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داشت و سپس او را به زندان «عادلآباد» منتقل کردند. در روز۱۳ اردیبهشت۱۴۰۰، با تودیع وثیقه برابر ۸۰۰ میلیون تومان به طور موقت آزاد شد.
شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز در آبان ۱۴۰۰ این شهروند بهایی را بابت اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام، به هفت ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری و بابت اتهام عضویت در گروههای معاند نظام، به ۳۱ ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری محکوم کرد.
حکم بدوی در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد که با اِعمال ماده ۱۳۴ «قانون مجازات اسلامی»، مجازات اشد، یعنی ۳۱ ماه و ۱۶ روز برای او اجرا میشود.
آغاز محکومیت در زندان عادلآباد
بهروز فرزندی در ۱۶اسفند۱۴۰۰، چند روز مانده به پایان سال و عید نوروز، به بهانه «پارهای توضیحات» به دادگاه انقلاب احضار و پس از معرفی خود، بدون ابلاغ اجرای حکم بازداشت و برای اجرای حکم به زندان عادلآباد شیراز منتقل شد.
این جانباز بهایی پس از چهار ماه حبس، به دلیل مشکلات قلبی به مرخصی درمانی اعزام شد. او در دوران مرخصی، به علت گرفتگی ۹۵ درصدی رگ قلب در «بیمارستان کوثر» شیراز تحت عمل جراحی قرار گرفت و پزشکان با عمل آنژِیو، گرفتگی رگ را با بالن و قرار دادن استند باز کردند. بنا به نظر متخصصین قلب، او احتیاج به تغذیه سالم همراه با ورزش سبک و محیطی دور از استرس دارد.
در پی شدت گرفتن آزار و اذیت شهروندان بهایی در ایران، جانباز و آزاده بهروز فرزندی پس از یک دوره توقف حکم و انجام معالجات پزشکی، در روز شنبه هفت مرداد ۱۴۰۲ بدون توجه به وضعیت سلامتی و نظر پزشکان جهت ادامه حکم بازداشت و به زندان عادلآباد شیراز منتقل شد.
این روزها بهروز پس از گذشت ۳۳ سال از اسارتش، بار دیگر طعم زندان را میکشد.