نمونه ای از فشار بر غیر مسلمانان در ایران: ممنوع نمودن نصب نشان فروهر!

سه شنبه, 2ام اردیبهشت, 1393
اندازه قلم متن

fruhar

شیما شهرابی

تابلوی فروهر نصب شده بر سر در مغازهی یک فرد زرتشتی، مورد اعتراض پلیس ۱۱۰ قرار گرفت. این اعتراض در حالی از سوی پلیس صورت گرفت که نصب نماد فروهر را نشانهی تبلیغ دین زرتشت دانست. فرشید خرمی صاحب این نوشت افزاری که در خیابان طالقانی تهران واقع شده، میگوید: «بیش از ۵۰ سال است که در اینجا کار میکنیم و هیچگاه بحث دین مطرح نبوده است. اما چندروز پیش پلیس به مغازهی ما مراجعه کرد و گفت: مردم تذکر دادهاند که این تابلو مصداق تبلیغ دین است.» این اولین بار نیست که نقش فروهر از سوی مسئولان به عنوان مصداق تبلیغ دین زرتشت شناخته میشود. کورش نیکنام نماینده سابق زرتشتیان در مجلس شورا هم تجربهای مشابه داشته است. او در گفت وگو با «ایران وایر» میگوید: «من هم قبلا مغازهی کتابفروشی داشتم. یک روز از ا ما را دعوت کردند که به اداره اماکن برویم. گفتند: باید این نشان را بردارید. نقش فروهر در سر در کتابفروشی ما نصب نشده بود اما داخل مغازه وجود داشت.» البته کورش نیکنام درخواست ادارهی اماکن را بیپاسخ نگذاشته است: «من به انها گفتم، هروقت شما این نگاره را از تخت جمشید، از بیستون یا ساختمان بانک مرکزی پایین آوردید. من هم این نقش را از مغازهام بر میدارم.» کورش نیکنام معتقد است که حتی بسیاری از طلافروشیهایی که صاحبان رزتشتی ندارند، دوسال پیش به خاطر فروش فروهر، تذکر دریافت کردند: «در خیلی از موارد ادارهی اماکن آویزهای فروهر مغازهها را جمع آوری کرد و به جای آن طلای آب شده، تحویل زرگرها داد.» تذکر اماکن به طلافروشیها همزمان با پخش فیلمی در ایران بود که در آن عدهای با آویز فروهر به صورت راک میرقصیدند. او به «ایران وایر» میگوید: «این فیلم، فیلم شیطان پرستان نام گرفت و نقش فروهر به عنوان نماد شیطان پرستی محسوب شد.» او معتقد است که فروهر آرم ملی زمان هخامنشی است و برگرفته از آئین مردم ایران باستان است یعنی آئین مهرپرستی است : «ما چون در سر برگ تمام مکاتبات و سردر تمام جلساتی که برگزار میکنیم ار نقش فروهر استفاده میکنیم، تصور میکنند که این نشان زرتشتیان است. در حالی که اینطور نیست و نقش فروهر نشان ایران باسان است. ما رزتشتیان چون پاسدارفرهنگ، نمادها و ارزشهای ایران کهن هستیم. فروهر را هم به عنوان نماد ایرانی استفاده میکنیم. حساسیت در این باره به عنوان تبلیغ دین، بی جهت است.»

مصادیق تبلیغ دین

البته تنها استفاده از نماد فروهر دربین زرتشتیان برای مسئولان حساسیت زا نبوده است. بلکه بسیاری از زرتشتیان معقدند که در چند سال اخیر فشار روی این جامعهی اقلیت بیشتر شده است. نمایندهی سابق زرتشتیان در مجلس شورا میگوید: «تنها نماد فروهر مورد اعتراض مسئولان نیست. آنها بسیاری از چیزها را مصداق تبلیغ دین زرتشت میدانند. کافیاست ما با لباس محلی خودمان در خیابان قدم بزنیم. لباس محلی ما را هم مصداق تبلیغ دین میدانند.» موبد کامران جمشیدی هم به افزایش فشارها روی رزتشتیان اشاره دارد. او در گفتو گو با «ایران وایر میگوید: «همیشه فشار روی جامعهی زرتشتیان وجود داشته و بسیاری از ساده-ترین روابط به تبلیغ دین زرتشت تعبیر میشده است.» او دربارهی نوع فشارها میگوید: «ساده بگویم آزاد نبودهاند. البته میگویند در چهارچوب خود آزار هستید. ولی معنی این حرف چیست؟ یعنی در همان چهارچوب بمانید.» در چند سال اخیر رفت و آمد غیر زرتشتیان به معابد زرتشتی به شدت کنترل شده است. کورش نیکنام میگوید: «الان اگر غیر زرتشتیان بخواهند وارد آتشکده ها و نیایشکدههای ما شوند از قبل باید از وزارت ارشاد نامه بگیرند و دلیل حضورشان در این اماکن را به ارشاد توضیح دهند.» او جشن سده و جشن مهرگان را معلق بههمهی ایرانیان میداند: «اما ما الان اجازه نداریم در این مراسم غیر زرتشتیها را بپذیریم . در حالیکه این جشنها، جشن همه ایرانیان هستند.» کورش نیکنام با اشاره به دوستی زرتشیان و مسلمانان میگوید: «بالاخره ما هم دوستان مسلمان داریم اما اجازه نداریم در عروسیهایمان آنها را دعوت کنیم. یعنی قبل از برگزاری عروسی از ما تعهد میگیرند که نباید غیر زرتشتی در مراسم ما حضور پیدا کند.» او معقد است که مسئولان با دیدن گرایش جوانان به دین زرتشت، فشارها را روی جامعهی زرتشتیان افزایش دادهاند و میخواهند در مقابل نمادها و سنتهای باستانی بایستند. کورش نیکنام با اشاره به مخالفت مسئولان با چهارشنبه سوری میگوید: «حتی از تریبون نماز جمعه هم استفاده کردند و چهارشنبه سوری را سنت آتش-پرستان نامیدند. چون فکر میکنند اگر ایرانیان بخواهند سنت باستانی کشورشان را حفظ کنند، میخواهند به دین و آئین نیکانشان برگردند. در حالی که این اصلا درست نیست. آنها میخواهند به فرهنگ نیاکان خود بازگردند و افتخار کنند که ما ایرانی هستیم.» او با اشاره به کم شدن جمعیت زرتشتیان میگوید: « ما اول انقلاب چهل هزار نفر بودیم و الان بیست هزار نفر شدهایم. چون نصف زرتشیان از ایران مهاجرت کردند. اگر ما تبلیغ میکردیم جمعیت جامعهی زرتشتی باید افزایش مییافت.»

عجیب ولی واقعی

بسیاری از ایرانیان ، کاغذهای آبی رنگ بزرگی را که پشت بعضی ساندویچ فروشیها ، رستورانها و یا شیرینیفروشیها نصب میشد را به یاد دارند. کاغذهایی که به مشتری یاد آوری میکرد این مغازهها توسط اقلیتهای مذهبی اداره میشوند. روی کاغذهای آبی رنگ نوشته شده بود: اقلیت مذهبی. اما الان چند سالی است که دیگر از این کاغذها خبری نیست. خداداد یکی از افراد جامعه زرتشتی ایران از سرنوشت این کاغذها خبر دارد: « یکی از دوستانم در ایران مغازه ساندویچ فروشی دارد. حدود ده، دوازده سال پیش از ادارهی اماکن به تمام اقلیتهایی که در کار رستوران و غذابودند. گفتد یا باید این شغل را کنار بگذارید و یا باید کاغذهای آبی اماکن را که روی آن نوشته شده بود: اقلیت مذهبی، روی شیشه مغازه و طوری که در معرض دید عموم قرار گیرد، نصب کنید. تقریبا تمام اقلیتها این کار را انجام دادند. جالب این بود که مشتری این مغازهها چند برابر شد. شنیدم که بسیاری از مشتریان میگفتند: ما به اقلیتهای مذهبی بیشتر اعتماد داریم و مطمئنیم غذای سالمتری میخوریم. زیاد شدن مشتری باعث شد، افراد دیگر این صنف از این مغازهها با عنوان تبلیغ دین شکایت کند. ماموران اماکن دوباره به این مغازهها مراجعه کردند. اینبار دستورشان چیز دیگری بود؛ این کاغذها را از شیشههایتان بکنید. . آنها تابلوی خودشان را نماد تبلیغ دین میدانستند.»

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. نماد فروهر یک نشان ملی ایران است و بسیار کهن است این نماد دارای معنی زیبایی است و همه این نماد درباره سرشت پاک برای انسان و دوری از بد سگالی خوی بد است
    این نشان تمامش به نیکی است
    چه ربطی به مذهب دارد؟
    این را یادتان باشد که نمی توانید یاد و خاطر نیاکانمان و کسانی که برای این کشور زحمت کشیدند را از بین ببرید،
    بیگانه پرستی هم اندازه ای دارد
    چرا باید با یه نشان ملی که بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت دارد و به انسان اندیشه نیک ، کردار نیک ، گفتار نیک را می آموزد چنین برخورد شود
    شرم بر کسی که ریشه خود را فراموش کند
    چه خوش گفت مصطفی سرخوش:
    از آن روز این خانه ویران شد که نان آورش مرد بیگانه شد
    کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما