هفته گذشته «محمدرضا میرحیدری»، فرمانده نیروی انتظامی قم، اعلام کرد از ابتدای سال ۱۴۰۲ تاکنون، برای مالکان ۷۴ هزار خودرو در این شهر تنها بهدلیل عدم رعایت حجاب اجباری سرنشینان، پیامک اخطار ارسال کرده است. او در همین جلسه گفت ۱۳ هزار خودرو بهدلیل مخالفت سرنشینان آنها با حجاب اجباری «توقیف سیستمی» و بیش از هفت هزار دستگاه خودرو نیز، فیزیکی توقیف شدهاند. زنان ساکن در شهرهای مذهبی یا شهرهایی که فضایی سنتیتر دارند، علاوهبر مشکلاتی که قانون ایجاد میکند، با فرهنگ و عرف جامعه هم در جدالند. با چند تن از آنان دراینباره گفتوگو کردهایم.
***
دزفول؛ دی۱۴۰۲
دزفول، شهری باستانی و تاریخی در حاشیه رودخانه دز در استان خوزستان است. شهری که در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق بارها منازل مسکونیاش هدف موشکهای دوربرد قرار گرفتند و صدها غیرنظامی در آن کشته شدند. در میانه شهر، امامزادهای مشهور به «سبزقبا» مدفون است. زیارتگاهی مذهبی که ادعا میشود یکی از فرزندان امام هفتم شیعیان است. کثرت شمار کشتهشدگان جنگ ایران و عراق و وجود این زیارتگاه که مورد احترام بسیاری از شهروندان این شهر است، موجب شده که فضای این شهر باستانی، همواره سنتی و مذهبی باشد و افرادی که اندکی خطوط قرمز را در دزفول رد میکنند، بسیار مورد قضاوت قرار میگیرند.
«مهراوه»، یکی از نوجوانان دهه هشتادی ساکن دزفول است. او ۱۷ سال دارد و در گفتوگو با «ایرانوایر»، مشاهداتش از پیوستن زنان این شهر به جنبش «زن، زندگی، آزادی» را اینگونه بیان میکند: «در اعتراضات سال گذشته، اکثرا همنسلهای من حجاب نداشتند. تعدادمان هم اصلا کم نبود، اما همانطور که گفتید بهدلیل بومی و مذهبی بودن شهر، الان تعداد خیلی کمتر شده. توی اوج شلوغیها، مخصوصا وقتی “محمد قائمیفرد” با گلوله جنگی کشته شد، هیچکس جرات نداشت به جوانهای توی خیابان، هر طوری هم بیرون میآمدند چیزی بگوید، چون اینقدر خشمگین بودند که ممکن بود دعوا شود، ولی کمکم دوباره همهچیز انگار برگشت به وضعیت قبل.»
مهراوه میگوید او، خواهر کوچکتر و مادرش بدون حجاب در شهر تردد میکنند: «مادرم موقع رانندگی و توی ماشین حجاب ندارد، تا الان هم پیامک حجاب برایمان نیامده، البته علتش هم این است که خیلی از قسمتهای شهر ما دوربینهای ترافیکی ندارد و بهخاطر گرمای هوا بیشتر شیشههای ماشینها دودی است، اما خالهام که اهواز زندگی میکند چند بار ماشینش توقیف شده است.»
این نوجوان در پاسخ به اینکه برخورد مردم به وقت دیدن زنان با پوشش اختیاری در کافهها و خیابان چگونه است، میخندد: «تعداد زیادی از دخترها و پسرهای جوان شهر ما بهخاطر اینکه هیچجایی برای تفریح نیست، توی کافهها و رستورانها جمع میشوند. چند تا از دوستان خودمان هم کافه دارند و چند بار هم بهخاطر مشتری بیحجاب، کافههایشان بسته شده. اینجا ما بیشتر از قانون داریم از فرهنگ صدمه میخوریم. من همهجا بیحجاب میروم، ولی کافه دوست و آشنا که پلمب میشود، خواهش میکنند حجاب داشته باشیم. خیلی وقتها صرفنظر میکنم از رفتن، ولی چقدر میشود توی خانه نشست؟ ما دلمان میخواهد مثل همه همسنوسالهایمان معاشرت کنیم.»
به گفته مهراوه، خیلی از دوستان همسنوسال او قبل از بیرون آمدن از خانه یک فصل «جنگ و دعوا» با خانوادههایشان دارند: «متاسفانه فضای شهر جوری است که همه همدیگر را میشناسند و به خودشان اجازه میدهند در همه امور هم مداخله کنند. مثلا من و دوستانم چند بار رفته بودیم به یکی از هایپرمارکتهای شهر، آنجا فضای باز تری دارد، تعداد بیحجابها هم بیشتر است. یکی از فامیلهای دور ما را دید سلام و علیک کرد و به کنایه گفت هااا رضا شاه برگشته همه بیروسری هستید؟ بعد هم رفته بود به عمو و پدربزرگ و پدرم گفته بود. من که پنهانکاری نمیکنم، اما ناخودآگاه این اتفاقها تنش را زیاد میکند.»
براساس مشاهدات این شهروند دزفول، فضاهایی مثل هایپرمارکتها هم در هفتههای اخیر، تعداد ماموران حراست که به افراد بدون حجاب تذکر میدهند را زیادتر کردهاند: «جمهوری اسلامی بدون اینکه نیروی اضافه استخدام کند، همه افراد را در هر موقعیتی که هستند به مامور تذکر حجاب تبدیل کرده، از نگهبان و دربان، تا صاحب کافه و فروشنده و راننده تاکسی.»
قم؛ آذر۱۴۰۲
شهر قم بهشکل سنتی، پایگاه اصلی مراجع تقلید و روحانیون شیعه در جهان محسوب میشود و بزرگترین حوزه علمیه ایران برای تربیت طلاب، در این شهر قرار دارد. فرمانده نیروی انتظامی این شهر گفته است که تعداد پروندههای قضایی مرتبط با حجاب اجباری در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل شش برابر شده و به یک هزار و ۹۶۸ پرونده رسیده است.
«راضیه»، یکی از زنان ساکن شهر قم و کارمند یک آزمایشگاه خصوصی است. او سختگیرانهتر شدن شرایط برای زنان مخالف حجاب اجباری در قم را تایید میکند و به ایرانوایر میگوید: «فضای قم قبلا جوری بود که حتی اگر با مانتو یا روسری رنگی بیرون میرفتید، تذکر میگرفتید که شان شهر را نگه نداشتهاید. زنهای غیرچادری اغلب در این شهر مسافر بودند و غیربومی. ساکنان معمولا اگر قرار بود بدون چادر از خانه خارج شوند، یا ماشین داشتند یا با وسیله دربست از دم در خانه تا مقصد میرفتند. بعد از اعتراضات فضا خیلی تغییر کرد و شکسته شد، اما همزمان سختگیریها هم بیشتر شد.»
به گفته راضیه، در کانالهای خبری محلی شهر قم، مدام خبرهایی که موجب ایجاد رعب و وحشت زنان میشود منتشر میشود: «چند روز قبل نوشته بودند چهار هزار ناظر استخدام شده که فقط ورودیهای شهر را زیرنظر بگیرد و گزارش شماره پلاک ماشینهایی که حجاب ندارند را بدهند. آرایشگاهها را که از دم همه یک نوبت پلمب کردهاند. مجموعههای تفریحی بینراهی که اغلب مشتریانشان مسافر هستند هم همینطور. الان هم افتادهاند به جان مراکز ورزشی و باشگاههای زنان، به این بهانه که عدهای در آنجا در فضای مجازی استوری گذاشتهاند.»
راضیه میگوید خودش تا به حال جرات نکرده بدون حجاب از خانه خارج شود: «با اینکه محل کار من خصوصی است، اما هم به شغلم نیاز دارم، هم هنوز نتوانستهام خودم را برای برخوردهای احتمالی مردم کوچه و بازار آماده کنم. اما بهجرات میگویم تفکر غالبی که حکومت به جامعه معرفی کرده که در جایی مثل قم همه طرفدار حجاب هستند و بیحجابها همه مسافرند، کاملا غلط است. خیلیها در اطراف من هستند که هیچ اعتقادی به حجاب ندارند. دوستانی دارم که برادر یا پدرانشان حتی روحانی هستند، اما هیچ اعتقادی به حفظ حجاب و حتی مذهب ندارند.»
مشهد؛ دی۱۴۰۲
خبرگزاری «فارس»، نزدیک به سپاه پاسداران، تقریبا سه سال قبل از آغاز جنبش «زن، زندگی، آزادی»، در گزارشی، از افزایش قابلتوجه تعداد زنان و دختران مخالف حجاب اجباری در شهرهای مذهبی خبر داده بود. شهروندان مشهد که زیر سایه وجود یکی از مشهورترین زیارتگاههای شیعیان و سلطه «سید احمد علمالهدی»، سری از شهرهای دیگر ایران سوا داشته و از ابتداییترین برنامههای فرهنگی حتی کنسرتهای داری مجوز وزارت ارشاد محروم بودهاند، حالا بیش از پیش تحت فشارند.
«آرزو»، یکی از زنان مخالف حجاب اجباری ساکن مشهد است. او به ایرانوایر میگوید در در یک سال اخیر صدها کافه و رستوران و کسبوکار در مشهد بهدلیل حضور افراد مخالف حجاب اجباری بهعنوان مالک یا مشتری، با محرومیت و محدودیت فعالیت مواجه شدهاند: «اوایل، کافهها که پلمب میشدند اعلام میشد که بهدلیل بیحجابی تعطیل شدند، یا روی در محل پلمب مینوشتند، یا صاحب کافه در اینستاگرامش توضیح میداد. الان دیگر حتی اجازه نمیدهند دلیل تعطیلی قید شود. مینویسند بهعلت تعمیرات تعطیل شد.
وارد کافهها که میشوید از صد جهت تذکر حجاب میشنوید. محترمانه میگویند، اما مداوم است. بعضی از کافهدارها آسانتر میگیرند، بعضیها سختگیرترند. اما فضا خیلی بسته است. بعضی از صاحبان مغازهها هم کاری کردهاند که فضای داخل کافه از بیرون دید نداشته باشد، مثلا شیشهها را دودی کرده یا پرده زدهاند، اما متاسفانه نفوذیها و جاسوسهای حکومتی همهجا هستند.»
این زن مخالف حجاب اجباری میگوید تعداد دوربینها در شهر مشهد بهشکل عجیبی افزایش یافته: «شاید باور نکنید، یکبار درحالیکه داشتم ماشین را پارک میکردم برای یک لحظه روسری از سرم افتاد، بلافاصله اساماس آمد. خیلی از زنان مخالف حجاب توی ماشین کلاه یا دستمال سر میبندند، اما توی فضای عمومی خیابان خارج از ماشین و پاساژ و مغازه بیحجابها کم نیستند.»
«رضوانه»، زن دیگری از مخالفان حجاب اجباری و شاغل در مشهد است. او میگوید هر روز از شهر محل اقامت خود با اتوبوس به مشهد میرود و باز میگردد: «محل کارم نزدیکیهای حرم است. در بخشی از مسیرم سوار مترو میشوم، آنجا بهشدت در مورد حجاب سختگیری میشود. هنوز هم اسامی همه مسافرانی که وارد مترو میشوند یا از مترو خارج میشوند روی مانیتورهای ورود و خروج نشان داده میشود. این اقدام خیلی مردم را ترساند.»
به گفته رضوانه، خیلی از شهروندان بهخاطر دردسرهای توقیف خودرو و پلمب محل کسب، مجبور شدهاند که چیزی روی سرشان بیندازند: «مالک محل کار ما که یک موسسه زیبایی است، خودش همیشه شالی روی سر دارد، اما به ما بهعنوان کارمندان کاری ندارد. دوبار تا حالا موسسه او پلمب شده و دو بار ماشینش. دخترش هم یک گالری لباس دارد و تصویر مدلها را با کلاه منتشر میکند، اما با اینبار چند نوبت پیام تذکر و توبیخ دریافت کرده است. آخرین بار یکی از مدلهایش را یک هفته بازداشت کردند و با دریافت ۷ میلیون تومان جریمه آزادش کردند و مجوز باز کردن محل را دادند. بهنظرم سخت گیری زیاد است، اما علت اصلی آن این است که کفگیر حکومت خورده ته دیگ. دارد از این قانون برای سرکیسه کردن مردم استفاده میکند.»
این شهروند شاغل در مشهد میگوید در شهرهای مذهبی، رصد فعالیتهای کاربران در فضای مجازی هم خیلی تشدید شده است:« تعداد زیادی از دختران و پسران مشهد در دوران اعتراضات فقط بهدلیل گذاشتن چند استوری، اتهاماتی مثل لیدری در اعتراضات گرفتند. خیلیهایشان بازداشت و با اتهامات واهی محکوم شدند. یکی از نزدیکان ما که مربی ورزش است، چند روز قبل برای تمدید کارت مربیگری خود مراجعه کرد، بعد از دریافت مدارکش گفتند رفتار شما در فضای مجازی نشان میدهد که صلاحیت فعالیت بهعنوان مربی را ندارید و کارتش را تمدید نکردند؛ به همین راحتی.»
حقوق ما
حکومتی که بیش از ۴۰ سال بر طبل حجاب اجباری بهعنوان «اصل مسلّم دینی» و «واجب شرعی و سیاسی» کوبیده، حالا در تلاش است چهره شهر را از شهروندانی که تن به حجاب اجباری نمیدهند پاک کند و تعطیلی مداوم کسبوکارها و رودررو هم قرار دادن شهروندان را، به ابزاری برای سرکوب بدل کرده است.
«موسی برزین»، حقوقدان و مشاور ایرانوایر در امور حقوقی، با تاکید بر اینکه تمامی این رفتارها غیرقانونی است، میگوید: «ماده ۶۳۸ که در ارتباط با بیحجابی است، صراحتا اعلام کرده زنانی که بدون حجاب در معابر عمومی حاضر شوند، به ده روز تا دو ماه زندان محکوم خواهند شد و چون زیر ۹۱ روز حبس در قانون قانونی نیست، این مجازات قابل تبدیل به جزای نقدی است. یک سری مجازات تکمیلی هم در همین قانون تعریف شده، مثل حضور در کلاسهای آموزشی دینی، منع از رانندگی و چیزهایی از این دست. درهرحال قاضی که میخواهد در ارتباط با جرمی حکم بدهد، محدود به قوانین است و خارج از آن نمیتواند حکم بدهد.»
به گفته این حقوقدان، اغلب مجازاتهای پلمب و توقیف نه براساس قانون، که براساس دستورالعملهای پشت پرده اتفاق میافتد و حتی در میان افرادی که در قوهقضاییه کار میکنند، مخالفانی دارد: «جرم بیحجابی یکی از خفیفترین جرائم در قانون مجازات است، اما وقتی مقایسه کنید که برای چنین جرمی دارد چه هزینههایی میشود، این نشان میدهد که موضوع حجاب حقوقی نیست و کاملا ازنظر حکومت، سیاسی و امنیتی به آن نگاه میشود.»
از: ایران وایر