مدتها است که افکار عمومی در ایران حساسیتی کمسابقه به حضور مهاجران افغانستانی نشان میدهد. این گزارش به واکنشها به افزایش شمار مهاجران افغانستانی به ایران و واکنش جامعه ایرانی به این تحول میپردازد.
****
«بیمارستان گاندی» آتش گرفت؟ مجرمان، کارگران افغانی هستند! «داریوش مهرجویی» به قتل رسید؟ مجرمان، مهاجران افغانی هستند! دولت از تامین حداقلهای زندگی شهروندان مانند نان ناتوان است؟ مجرمان، پناهندگان افغانی هستند!
مجرم شناختن مهاجران قانونی یا غیرقانونی و پناهندگان افغانستانی در ایران به جایی رسیده که حتی هشتگ «#اخراج_افغانی_مطالبه_ملی» در شبکههای اجتماعی به کرات تکرار شده است.
حتی روایت دردناک قتل یک پاکبان اهل افغانستان نیز نتوانست موج حمله به مهاجران را کاهش دهد. رویکردها در ایران نسبت به مهاجران افغانستانی در کنار انتشار نتایج یک نظرسنجی در رابطه با «میزان نوعدوستی ایرانیان»، این سوال را مطرح کرده است که آیا میتوان این رفتار را «نژادپرستی» دانست؟
ایرانیان دیگریستیز هستند، نه نژادپرست
«سعید پیوندی»، جامعهشناس و استاد دانشگاه در رابطه با شائبه «نژادپرستی ایرانیان» به «ایرانوایر» گفت: «داوری در رابطه با کل مردم ایران ممکن نیست، چرا که ایران همچون دیگر کشورهای دنیا، از جامعهای چند لایه برخوردار است. اما بنابر داوری من در مورد ایرانیان، بیش از نژادپرستی، این خارجیستیزی است که مصداق دارد. ما در ایران کمتر امکان حضور نژادها و ملیتهای مختلف را داشتهایم. بنابراین، نه تجربهای در رابطه با همزیستی با نژادهای گوناگون داشتهایم و نه در رابطه با ملیتهای دیگر.»
به گفته این جامعهشناس، وجود حاکمیتی هویتگرا نیز باعث شده است که موضوعات هویتی مانند نژادپرستی یا خارجیستیزی نتوانند تبدیل به مسایل حساسیتبرانگیز یا نیازمند گفتوگوی عمومی شوند: «همین ضعف باعث آن شده است که رویکرد عمومی شهروندان در مواجهه با مسایل گوناگون، رویکرد نژادپرستانه به خود بگیرد.»
پیوندی برای نمونه، به وجود پارکها، شهرها یا مدارسی که ورود به آنها برای خارجیها (اتباع افغانستانی) ممنوع است، اشاره کرد و افزود: «این موضوع حتی مورد استقبال گروهی از ایرانیان نیز قرار میگیرد و برای آنها این سوال پیش نمیآید که چرا گروهی از افراد جامعه از حقوق طبیعی محروم هستند.»
او با تاکید بر اینکه باید در خصوص نژادپرست دانستن ایرانیان محتاط بود، افزود: «تمامی این موارد نشان دهنده دیگریستیزی هستند.»
ستیز با شرق، استقبال از غرب
فضای برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی را ترس از مهاجرین افغانستانی گرفته است، تا جایی که حتی خبر سرمایهگذاری ۳۵میلیون دلاری تجار افغانستانی در چابهار ایران، حتی با توجه به نیاز کشور به ورود سرمایهگذارهای خارجی، با انتقاد رسانههای رسمی مواجه شد.
پیشتر نیز شاهد امواج ترس یا بدگمانی به مهاجران و توریستهای عراقی٬ پاکستانی و … بودهایم. این در حالی است که عموم شهروندان ایرانی واکنش مشابهی نسبت به مهاجرت یا سفر شهروندان کشورهای غربی ندارند.
از پیوندی پرسیدیم عموم ایرانیان اتفاقا پذیرای شهروندان غربی هستند و واکنشهایی که شما آنها را ذیل عنوان دیگریستیزی قرار دادید، تنها در مقابل شهروندان کشورهای همسایه دیده میشوند. با توجه به این موضوع، همچنان ایرانیان را عموما خارجیستیز میدانید نه نژادپرست؟
او گفت: «جامعه ایران دنیا را طبقهبندی میکند. ایرانیان عموما در مقابل این واقعیت که عضوی از خاورمیانه هستند، مقاومت و خود را با شهروندان کشورهای توسعه یافته مقایسه میکنند؛ یعنی گروه فرادست. از سوی دیگر، شهروندان کشورهای فرودست، یعنی افغانستانیها،عراقیها و پاکستانیها ممکن است حتی با رفتارهای خصمانه ایرانیان مواجه شوند. این موضوع اما به معنی نژادپرست بودن ایرانیان نیست، چرا که همسایگان ما از نژاد متفاوتی نیستند. ایرانیان عموما در مواجهه با شهروند یکی از کشورهای همسایه، خود را از نژاد برتری نمیدانند.»
این جامعهشناس با تاکید بر این که دیگریستیزی امری اخلاقیتر از نژادپرستی نیست، در رابطه با چرایی بروز افغانستانیستیزی در برخی ایرانیان توضیح داد: «رابطه شهروندان ایران و مهاجران افغانستانی همواره به دلیل فقدان تجربه و فرهنگ زیست در یک جامعه مهاجرپذیر، فراز و نشیبهای فراوان داشته است. البته همواره بر رابطه ما و مهاجران افغانستانی، دیگریستیزی ایرانیان حاکم بوده است. فشارهای اقتصادی از یک سو و از سوی دیگر به وجود آمدن ترس از غیر ایمن بودن مرزهای ایران به موج دیگریستیزی علیه مهاجران افغانستانی دامن زدهاند.»
اقامت فروشی چراغ خاموش
سعید پیوندی در گفتوگو با «ایرانوایر»، ضمن اشاره به احتمال بهره بردن جمهوری اسلامی از مهاجران افغانستانی برای سرکوب شهروندان ایرانی، تاکید کرد: «عدم پاسخگویی مقامات نظام در رابطه با آمار واقعی مهاجران افغانستانی به این موج افغانستانی هراسی دامن زده است.»
از جمله مواردی که مقامات نظام جمهوری اسلامی در رابطه با آن سکوت کردند، طرح فروش اقامت ایران به مهاجران عمدتا افغانستانی در مقابل هزار و ۶۰۰ یورو است.
سازمان ملی مهاجرت در سکوت خبری، طرحی را به عنوان «ساماندهی مهاجران» در دستور کار خود قرارداد؛ طرح فروش اقامت ایران به خانوارهای اتباع افغانستانی در ازای سرمایهگذاری ۱۰۰ میلیون تومانی در بانک ملی.
این طرح از هشت ماه پیش به صورت پایلوت در استان گلستان اجرا شد و به مرور به دیگر استانهای کشور نیز تسری یافت؛ با این استثنا که برای دریافت اقامت استان تهران، نیاز به سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون تومانی به ازای هر خانواده بود.
بر اساس آمار وزارت کشور، شمار اتباع افغانستانی در ایران بین پنج تا شش میلیون نفر ارزیابی میشود. اگر از این تعداد مهاجر، تنها یک میلیون خانوار نیز برای دریافت این طرح اقدام کنند، دریافتی دولت از فروش اقامت به اتباع خارجی نزدیک به ۱۰۰ میلیارد تومان میشود. اگرچه چند منبع مطلع در استانهای مختلف خبر از استقبال چشمگیر اتباع افغانستانی از این طرح میدهند و بنابر برآورد این منابع، تعداد افرادی که در این طرح شرکت کردهاند، بسیار بیشتر از تنها یک میلیون خانوار است.
در ازای این سرمایهگذاری، کارت اقامت که هر شش ماه یک بار تمدید میشود، خدمات بیمه و مجوز اشتغال به آنها داده میشود.
بنابر گزارش روزنامه «همشهری» چاپ تهران، «بانک ملی» نیز برای اتباع افغانستانی مواردی همچون افتتاح حساب سپردهگذاری ویژه، حساب ارزی برای نگهداری منابع ارزی آنها، حساب سپردهگذاری بلندمدت و پذیرش و نگهداری سکه، طلا و جواهرات را برعهده گرفته است.
این امکان فراهم شده است که متقاضیان در اقساطی ۱۰ تا ۲۰ ماهه، مبلغ مورد مورد نظر را تامین کنند. همزمان شرکت بیمه «حکمت صبا» نیز به عنوان مجری پوششهای بیمهای اتباع خارجی معرفی شده است.
اجرای این طرح که با استقبال گسترده اتباع خارجی مواجه شد، در کنار انتشار اعداد و ارقام بدون پایه و اساس در رابطه با تعداد مهاجران در برخی از رسانهها، به نگرانیهای افکار عمومی دامن زد.
روزنامه «جمهوری اسلامی» اولین رسانهای بود که ادعاهایی در رابطه با حضور نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ میلیون افغانستانی در ایران را منتشر کرد. اشتباه بودن این ادعاها بارها توسط گروههای مرجع غیردولتی تکذیب شد اما تاثیر خود را بر افکار عمومی گذاشت، تا جایی که حتی برخی از گروههای اجتماعی حضور افغانستانیها در ایران را موضوع «ضد امنیت ملی» ارزیابی کردند.
در هر حال اما زیر سایه ترس شهروندان، جمهوری اسلامی در پی درآمدزایی از تکتک مهاجرینی است که پا به خاک ایران میگذارند بدون توجه به نیاز جامعه در آمادگی برای پذیرایی از مهاجرین.
از: ایران وایر