حوزههایعلمیه «لاکچری»؛ ارث پدری یا سوءاستفاده از قدرت روحانیون و بهره بردن از بودجههای عمومی؟
شهاب میرزایی – بیبیسی
انتشار اسنادی از انتقال مالکیت یک باغ ۴۲۰۰ متری به ارزش حدود ۱۰۰۰ میلیارد در جوار حوزه علمیه امام خمینی به موسسهای با سهامداری کاظم صدیقی و پسرانش، با واکنشهای زیادی روبهرو شده است. پیش از این هم خبرهایی درباره ساخت و ساز حوزههای مجلل از سوی روحانیون نزدیک به حکومت با واکنشهای منفی جامعه و حتی اقشار مذهبی روبرو شده بود.
کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران و رئیس ستاد امر به معروف هی از منکر در واکنش در نامهای با اشاره به اینکه از انتقال مالکیت این ملک به نام خود و فرزندانش اطلاع نداشته، این انتقال را «جعل و خیانت در امانت» و هدف آن را «ضربه زدن به اعتقادات جوانان» اعلام کرد.
اما همزمان و حتی پیش از آن هم خبرها و عکسهای فراوانی در شبکههای مجازی و حتی رسانههای رسمی ایران درباره حوزه علمیه امام خمینی کاظم صدیقی، ساختمان و استخر و فضاهای ورزشیاش منتشر شده بود.
منتقدان میگویند که برخی روحانیون با سوءاستفاده از موقعیت ویژهای که در نظام جمهوری اسلامی نصیبشان شده، با بهره بردن از بودجههای عمومی موفق شدهاند این مراکزی دینی مجلل را برپا کنند.
البته برخی از وابستگان به جمهوری اسلامی نیز در سالهای اخیر، در حاشیه رقابتهایی که بر سر قدرت سیاسی میان روحانیون وجود دارد، در ارتباط با هزینههای هنگفت این حوزهها و منبع بودجه آنها، پرسشهایی را مطرح کردهاند و رقبای خود را به «رانتخواری» متهم میکنند.
حوزهها و بودجههای میلیاردی
با پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از نهادهایی که حکومت جدید علاوه بر دانشگاهها و مدارس و رسانهها، سعی در کنترل و تسلط بر آن داشت، حوزههای علمیه بود. همزمان، حمایتهای مالی از فعالیت این مدارس دینی نیز افزایش یافت.
طبیعتا در این مدت تعداد حوزههای علمیه نیز بسیار افزایش یافت. براساس گزارشها هم اکنون بیش از ۱۰۰۰ حوزه علمیه در ایران وجود دارد و بیش از ۶۰ حوزه فقط در استان تهران فعالیت دارند.
این مراکز مذهبی عموما از بودجههای حمایتی قابل توجهی نیز برخوردارند. برای مثال در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲، بودجه پیشنهادی دولت برای حوزههای علمیه بیش از ۶۴۰۰ میلیارد تومان بود.
این رقم در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۸۰۰ میلیارد تومان بود که نشان از افزایشی ۱۲۸ درصدی فقط در یک سال داشت.
بودجه پیشنهادی سال ۱۴۰۲ در آن زمان با واکنش مسیح مهاجری در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی روبرو شد. به نوشته او «افکار عمومی حرفش این است که وقتی مردم در فقر دست و پا میزنند، حوزههای علمیه نباید از بودجه عمومی کشور تغذیه کنند».
آقای مهاجری در ادامه نوشته بود: «افکار عمومی تصور میکند که این پول به طلاب داده میشود و هر روحانی در هر جا که باشد از آن سهمی دارد، غافل از اینکه این پول بودجه دستگاههای بیخاصیتی است که به رسم بوروکراسی امروزی به جیب عدهای کارمند پشت میز نشین میرود و نه طلاب حوزههای علمیه که وضع مادی بسیار بدی دارند».
مخالفان جمهوری اسلامی اما سکوت روحانیون و مراجع تقلید در برابر اعتراضات گسترده مردمی سالهای ۸۸ ، ۹۸ و ۱۴۰۱ را به حساب همدلی آنها با حکومت میدانند و روشهایی هم چون «عمامه پرانی» را نشانه خشم مردم از این صنف عنوان میکنند.
حوزه به مثابه کاخ یا ارث پدر؟
در سالهای پس از انقلاب اما بسیاری از روحانیون ذینفوذ و حکومتی بخصوص در دوران رهبری علی خامنهای توانستند حوزههایی خصوصی با امکانات رفاهی و مالی فراوان بسازند.
حوزههایی که مانند بسیاری از نهادهای حکومتی و بنگاههای شخصی، هیچ گونه نظارتی بر دخل و خرج مدیران آنها و شفافیت مالی و بودجه آنها وجود ندارد.
یاسر میردامادی پژوهشگر دینی درباره پدیده حوزههای مجلل در گفتوگو با بیبیسی فارسی میگوید: «عد از انقلاب حکومت انتظار داشت که حوزه پشت نظام باشد اما در دهه ۶۰ با شیب ملایمی این اتفاق نیفتاد و چهرههایی مانند آیت الله گلپایگانی مستقل ماندند و در مواردی از حاکمیت انتقاد هم کردند و تنها بخشی از حوزه که انقلابی بود زیر نظر آیتالله منتظری فعالیت میکرد. بعد از عزل آقای منتظری و رهبری علی خامنهای حکومت با شیب تندتری از حوزه قطع امید کرد.»
به گفته آقای میردامادی «از آن به بعد آقای خامنهای تصمیم به ساخت حوزه دستساز و حکومتی گرفت و افراد نزدیک به حکومت مانند مصباح یزدی، صادق لاریجانی، علی اکبر رشاد و کاظم صدیقی حوزههای حکومتی با بودجههای دولتی درست کردند.»
این پژوهشگر دینی در ادامه میگوید: «پدیده حوزهی لاکچری از دل پدیده حوزه رانتی بیرون آمد، حوزه رانتی از دل حوزه حکومتی بیرون آمد و حوزهی حکومتی از دل ناامیدی حکومت از همراهی حوزه سنتی با حکومت پدید آمد.»»
مانند حوزهای که ریاست آن را صادق لاریجانی به عهده دارد و گفته میشود حتی برای ساخت آن به حریم شهری و خیابان قم هم تجاوز شده است.
نام «حوزه علمیه ولی عصر قم» به مدیریت صادق لاریجانی اولین بار در سال ۱۳۹۸ و در پی جدل لفظی بین او و محمد یزدی از اعضای مجلس خبرگان پیش کشیده شد.
محمد یزدی در پی نامه انتقادی خطاب به صادق لاریجانی نوشت: «به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند. آیا ارث پدرت بود؟ از کجا آوردی ساختی؟»
صادق لاریجانی که در آن زمان رئیس قوه قضائیه بود در پاسخ نوشت:«نخیر ارث پدرم نبود! مگر اینهمه مدارس دیگر ارث پدرشان است؟»
آقای لاریجانی در توضیح گفته بود این مدرسه را پدرش وقف کرده و متولی این وقف هم او نیست: «فقط به جهت اینکه امور مدرسه زمین نماند، وکالتی به بنده دادهاند.»
او در ادامه نامه خطاب به محمد یزدی نوشته بود: «وقتی ساختمان مرکز تحقیقات دبیرخانه خبرگان که با لطایفالحیل از دست مسئولین آن وقت درآوردید و به عنوان نائب رئیس مجلس خبرگان محل کار خود قرار دادید، در همین قد و قواره و وزن بود، نفرمودید کاخ ساختهاند، بلکه با اشتیاق تمام به آن ساختمان نقل مکان فرمودید.»
در برنامهای تلویزیونی و همزمان با حملات رسانهها و افراد حکومتی به خانواده لاریجانی، یک روحانی در شبکه یک تلویزیون ایران گفت:« قبل از برخورد با مگامال و مسجد لاکچری باید دست بگذارید روی حوزه علمیه مجلل. قبل از ویلای لواسان باید دست بگذارید روی حوزه لواسان.»
او در ادامه گفته بود: «مجللترین حوزهها الان برای کیست؟ برای رئیس قوه قضاییه سابق است.»
از لواسان تا لندن
مدرسه «امام حسن» معروف به «حوزه علمیه لواسان» متعلق به اکبر ناطق نوری است که در سال ۱۳۷۲ افتتاح شد. در راه انداری آن، حبیب الله عسگراولادی از اعضای با نفوذ هیئت موتلفه هم مشارکت داشته است.
آقای ناطق نوری در دهه ۶۰ و ۷۰ وزیر کشور و رئیس مجلس ایران بود و پس از ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری، برای مدتی ریاست دفتر بازرسی رهبر ایران را به عهده داشت و سالها از روحانیون با نفوذ حکومتی بود.
یکی دیگر از این حوزههای «لاکچری»، حوزه علمیه «امام کاظم» است که در سال ۱۳۹۳ در قم افتتاح شد و ناصر مکارم شیرازی ریاست آن را دارد. آقای مکارم شیرازی از مراجع تقلید نزدیک به حکومت است و پیش از این خبرهایی در ارتباط با حضور نزدیکان او در پروندههای فساد مالی وجود داشت که بعدا دفترش آن را تکذیب کرد.
این حوزه علمیه در زمینی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع و بالغ بر ۲۳ هزار متر مربع زیربنا ساخته شده و شبستانی با هزار و ۶۰۰ متر مربع دارد.
«مدرسه فقهی ائمه اطهار» به ریاست محمدجواد فضل لنکرانی یکی دیگر از این مدارس است که علاوه بر قم و مشهد در سوریه و افغانستان هم فعالیت دارد و بنیانگذارش پدر او محمدفاضل لنکرانی، از مجتهدان نزدیک به حکومت بود.
محمدفاضل لنکرانی در آذر ماه ۱۳۸۵ با صدور فتوایی، رافق تقی نویسنده و روزنامه نگار آدربایجانی را به اتهام انتشار مطالب «توهین آمیز» مستحق مرگ دانست. رافق تقی در سال ۹۰ در باکو با ضربات چاقو به قتل رسید.
آقای فاضل لنکرانی که برای معالجه بارها به لندن رفته بود در وصیت نامهاش نوشته بود: «میل دارم در لندن که دروازه دنیا و خانه دوم همه کشورها است، موسسهای برای ترویج مکتب اهل بیت علیهم السلام و نشر معارف شیعه اثنی عشریه تاسیس گردد.»
حسن فرشتیان پژوهشگر دینی در گفتوگو با بیبیسی فارسی درباره ظهور حوزههای «لاکچری» گفت: «آنچه مهم است مرز میان استفاده از امکانات روز و بهره وری از زیبایی و استحکام، و افتادن در دام لاکچری هست، ولی چون روحانیت همگام با حاکمیت، در پی انقلاب ۵۷ به قدرت و مکنت بیحساب رسید و اطرافیانشان نیز به زندگی لاکچری روی آوردند، جامعه حق دارد که با دیده تردید و بدبینی به این حوزه علمیه سازیها بنگرد که متاسفانه اکثرا ناشی از رانت خواری هستند.»
به گفته آقای فرشتیان «بانیان اینگونه حوزهها، چون اکثرا بودجه شان از طریق منابع دولتی و شبه دولتی و رانتهای حکومتی بهره میبرند نگرانی از داوری متدینینی که سهم و وجوهات را میدهند ندارند.»
اما شاید مدرسه علمیه «حاج سیدمحمدباقر خوانساری» با زیربنای هشت هزار متری را مجللترین حوزه علمیه ایران دانست که در سال ۱۳۹۲ با حضور بسیاری از روحانیون شناخته شده مانند آیت الله شبیری زنجانی و مومن و حسن خمینی افتتاح شد.
خبرگزاری فرارو درباره معماری داخلی این مدرسه علمیه نوشته بود: «اطراف هر پنجره هم کاشیکاریهای فیروزهای با گل و بوتههای رنگرنگ. پایینترین قسمت بنا را هم سنگ مرمر موجدار سبز در برگرفته و با بندکشی فیروزهای آجرکاری بنا همخوانی دارد. پلههای ورودی بنا از جنس سنگ خاکستریرنگی با دانههای ریز سیاه است. پیادهرو را هم با موزاییک فرش کردهاند.»
هاشم حسینی بوشهری نایب رئیس مجلس خبرگان و مدیر سابق حوزههای علمیه سراسر کشور در زمان افتتاح آن گفته بود: «حجتالاسلام کاظم خوانساری، امکاناتی را فراهم کردهاند که به تعبیر خودشان از جایی نگرفته اند بلکه حضرت حجت رسانده است.»
از: گویا