اتحاد برای دموکراسی
این سوال همیشه مطرح بوده که چرا گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی متحد نمیشوند تا همبستگی ملی را تقویت کنند، مبارزه با جمهوری اسلامی را موثرتر به پیش برند و در صورت فروپاشی رژیم آلترناتیوی مورد قبول جامعه ارائه کنند.
واقعیت اینست که اختلاف نظر میان گروههای اپوزیسیون بر سر اصول پایهای که تا مدتها همکاری را مشکل میکرد خوشبختانه با رشد گرایش گروههای مختلف اپوزیسیون به دموکراسی به حداقل رسیده و امروز بخش بزرگی از گروههای سیاسی بر اهمیت اصول اولیهای چون استقلال، آزادی، دموکراسی، رعایت حقوق بشر، جدایی نهاد دین از حکومت، حفظ تمامیت ارضی، تمرکز زدایی از قدرت و حاکمیت قانون اتفاق نظر دارند. میتوان گفت که فرصتی تاریخی برای اپوزیسیون دموکرات ایران پیدا شده که بر مبنای اصول نامبرده که همان خواستهای مبارزات مردم ایران از انقلاب مشروطه تا به امروز، جنبش زن، زندگی، آزادی هستند، همکاری کنند.
بر این مبنی در سالهای اخیر کوششهای همه جانبهای برای اتحاد جمهوریخواهان دموکرات در خارج از کشور صورت گرفته و ائتلافی تحت عنوان “همگامی برای جمهوری سکولار دموکرات در ایران” از پنج حزب و سازمان بوجود آمده است که دو سازمان امضا کننده این بیانیه نیز عضو آن میباشند. یکی از زمینه های فعالیت این همگامی کوشش برای ایجاد یک مرکز ثقل جمهوریخواهی با شرکت حداکثری جمهوریخواهان دموکرات و سکولار است.
در کنار این اقدامات و در ادامه کوشش های پیشین برای تفاهم و نزدیکی بیشتر با گروههای سیاسی قومی، بحث و گفتگوی امضا کنندگان این بیانیه با بخشی از گروههای نامبرده حول مقولات تمرکز زدایی از حکومت با توجه به اهمیت حفظ تمامیت ارضی کشور، آزادی و دموکراسی در جریان است.
جریانهای دموکراسی خواه واقفند که هر یک نه فقط مسئول تحقق اهداف و برنامه های خویشند، بلکه به عنوان بخشی از این طیف مسئول پیشبرد اهداف ملی و شرکت در اتحادی برای مبارزه موثرتر برای استقرار دموکراسی و آزادی نیز هستند. همچنین آگاهند که لازم است خود در این جهت اقدام کنند و منتظر مرجع یا پشتیبانی از بیرون که آنها را متحد سازد نباشند.
جریانهای دموکرات رقابت سیاسی سالم و بدور از توهین و تهدید را توصیه میکنند. این امر باید متناسب با اصول دموکراسی و مبتنی بر حفظ حقوق و آزادی تمام بخش های جامعه و اپوزیسیون، منجمله صاحبان اندیشه های دیگر باشد. ما از دیالوگ با سایر بخش های اپوزیسیون استقبال میکنیم و هر جا که ممکن ببینیم با آنان، همزمان، همسو و موازی عمل مینماییم. ضمن اینکه اتحاد برای تحقق دموکراسی را تنها با گروههای دموکرات و آزادیخواه درست میدانیم. اعتقاد به تمامیت ارضی، منشور حقوق بشر، خشونت پرهیزی و پلورالیسم سیاسی شرط و اصول ما برای همکاری است.
انقلاب ۵۷ درسهای مهمی به ما داد. از جمله اینکه لازم است حرف و عمل طیف های مختلف سیاسی را جدی بگیریم، دیگر اینکه آزادی در همکاری با مخالفان آن محقق نمیشود و اتحادهای همه با همی با شعارهای سلبی مانند “سرنگونی” ما را به آزادی نمیرساند و اینکه لازم است به دنبال اتحادی با اهداف ایجابی مانند تحقق دموکراسی باشیم.
بدیهی است که تحقق دموکراسی با برداشتن کلیه موانع که بزرگترین آن جمهوری اسلامی است تحقق می یابد.
اتحاد برای دموکراسی همچنین گروههای چپ افراطی طرفدار “دیکتاتوری پرولتاریا” (که عموما چیزی جز دیکتاتوری خودشان نیست) یا آنهایی که تحت لوای مبارزه علیه امپریالیسم همسویی هایی با جمهوری اسلامی دارند را در بر نمیگیرد.
همچنین جریانهای راست افراطی که خواهان بازگشت به گذشته میباشند، الگوهایشان دیکتاتوریهای رضا شاه و محمدرضا شاه است، بعضا خواهان حمله نظامی به ایران بوده، از هم اکنون شعار مرگ بر علیه طیف های دیگر سیاسی را سر میدهند و به این ترتیب به عاملی برای شکاف در صفوف ملت و تضعیف همبستگی ملی تبدیل شده اند، دموکرات محسوب نمیشوند.
نادیده نمیگیریم که در طیف سلطنت طلبان بخشی خود را لیبرال دموکرات و مشروطه خواه میخوانند. اما متاسفانه اغلب آنها نیز از رژیم گذشته تجلیل میکنند بدون اینکه دیکتاتوری آن دوران را مردود بدانند. از دید ما تنها آن بخش از این طیف دموکرات است که در حرف و عمل:
۱- واقعا مشروطه خواه باشد. یعنی خواهان تحقق نظامی باشد که پادشاه در آن مقامی تشریفاتی و از مسئولیت مبری است.
۲- خواهان بازگشت به گذشته دیکتاتوری نباشد و ۵۰ سال تعطیلی مشروطه توسط شاهان گذشته را مردود بداند.
۳- هرگونه کودتا علیه قانون اساسی مشروطه مانند آنچه که در گذشته صورت گرفته را نادرست بداند.
جریان غیر دموکراتیک دیگری که همکاری با آن میسر نیست سازمان مجاهدین خلق میباشد. تشکیلاتی با ساخت فرقهای که در تجاوز عراق به ایران علیه ایران جنگید، اعضا خود را در کمپ ها تحت فشار و مجازاتهای روحی و روانی قرار میدهد و موضعگیری ها و سیاستهای سیالی دارد که همراه با وابستگی به افراطیترین جناحهای راست آمریکا تردیدی در غیر دموکراتیک بودن آن باقی نمیگذارند.
اقوام ایرانی و بسیاری از گروههای قومی همبستگی خود را بارها در دفاع از مرزهای ایران و همبستگی با سایر آحاد ملت نشان داده اند که در جنبش زن، زندگی، آزادی به اوج خود رسید. توجه اکید به رفع تبعیض و خواست های به حق قومی ایشان وظیفه همه گروههای سیاسی است. بدون تردید جریاناتی هم هستند که از هویت اتنیکی خود وسیله ای برای دامن زدن به نفاق، تضعیف همبستگی ملی و تجزیه کشور بهره میگیرند، امری که میتواند تحقق دموکراسی در ایران را به محاق ببرد. مبارزه فکری و سیاسی با چنین گروههایی از لزومات تحقق دموکراسی است.
سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
جبهه ملی ایران – اروپا
۱۳ فرودین ۱۴۰۳ برابر اول آوریل ۲۰۲۴