رضا علوی: دولت روحانی و اعتدالیون، گمشدگانی در دهلیزهای قدرت

جمعه, 2ام خرداد, 1393
اندازه قلم متن

reza-alavi3

دولت روحانی در کجای ساختار قدر ت قرار دارد؟ مناسباتش با بیت، روحانیون، سپاهیان و اصلاح طلبان چگونه است؟ چه بخش هایی از بلوک قدرت در پیشبرد امر توافق هسته ای همراه وی هستند؟ و یا در تقابل با او قرار دارند؟ و با چه انگیزه هایی؟

روحانی قابله رهبر در پیشبرد زایمان بدفرمانی هسته‌ای
از صدارت روحانی حدود ٩ ماه می گذرد. گویا ماموریت اصلی دولت روحانی و همراهانش عبور از بحران هسته ای است. روحانی و یارانش می توانند قابله ای قابل در زایمان دیر رس بحران هسته ای باشند. به گمانم هردو [دولت و بیت] پی برده اند که تنها ره گذر از بحران اقتصادی کشنده [حضور همزمانی تورم و رکود] رفع تحریم ها و فروش نفت در شکل سالم و منطقی آن می باشد و تنها احتمال وقوع رفع تحریم ها همانا توفق هسته ای می باشد. و نیز بر این گمانم که خامنه ای از اواخر دوره احمدی نژاد پی برده بود که تا زمانی که نفت فروشان دولت و حکومت نیستند و مافیای اقتصادی دست به این امر می زند حاصل آن بهره ای بار دار نخواهد داشت و در انتهای معاملات نفتی بهر ه مندان واسطه ها می باشند.

تا کنون به سه گونه کشورهای جهان با قوانین هسته ای برخورد کرده اند: همکاری ، نافرمانی هسته ای و بدفرمانی هسته‌ای. منظور از نافرمانی هسته ای همانا سرپیچی کاملا علنی و آشکار با پذیرش هزینه های مربوطه می باشد مثل شیوه ی کره شمال. اما روش دیگری می باشد که” گهی به نعل می زند و گاهی به میخ می کوبد” و ” کج دآر و مریز” به پیش می رود. در این روش حکومت ها در ظاهر نشان می دهند که به قوانین بین المللی هسته ای پایبند هستند اما در عمل به شکلی «بد» و ناقص آنرا اجرا می کنند. به این شیوه سرپیچی «بدفرمانی هسته ای » می گو ییم. اینکه سرپیچی از قوانین بین المللی هسته ای شرافتمندانه بوده است یا مجرمانه ، سناریویی است که امر دآوری آن به مفاهیمی همچون “وطن خوا هی مسولانه ” و ” تعامل شرافتمندانه ” در یکسوی و ” استقلال اتویپانه ” ، ” ضد امپریالیستی رویا بافانه ” در سوی دیگر قرار دارد.

یکی از ویزه گی های جامعه ایران [چه در نین بالای ها و بلوک قدرت و چه در بین پایینی ها] نا هم گونی در “خواست ها و انگیزه ها ” می باشد. جامعه و حکومت نا همگون دارای رفتار نا همگون می باشد. رفتار نا همگون در جستجوی نقطه اعتدال و میانه می باشد که همانا در این مورد «بدفرمانی ” می باشد نه ” نافرمانی “. مثلن در مورد مردمان حجاب و ” ‎آزادی های یواشکی زنان در ایران” بد فرمانی است و در مورد حکومتیان شیوه ی پروژه توافق هسته یک بد فر مانی است.

رفتار دوپهلو و متناقض حکومت ایران، باعث سردرگمی درباره ذات و هدف برنامه اتمی ایران شده است. حکومت ایران در برابر رفتارها، سیاستها و تصمیمات نهادهای بین ‏المللی، مانند شورای امنیت و آژانس بین ‏المللی انرژی اتمی قصد نافرمانی و سرپیچی ندارد وگرنه همچون کره شاملی اجازه بازدید، نصب دوربین، ارائه گزارش و انجام همکاری‏ های دیگری که مورد درخواست سازمان های بین ‏المللی بود را به طور کامل رد می کرد.

خاصیت گیج ‏کنندگی «بدفرمانی هسته ای » این است که: اولا اپوزیسیون هم گیج و سر در گم می ماند. دوم اینکه در جبهه کشور های شش گانه هر چند که بی اعتمادی به ایران وجود دارد اما هنوز ایران را نا فرمان نمی گمارند. سوم اینکه در جبهه حکومتیان “بدفرمانی هسته ای” ایجاد گر میدان گاهی گسترده از بد فرمانی می باشد که یک سوی آن زبان پرخاش گرانه احمدی نژاد و شیوه سفیهانه سعید جلیلی می باشد و سوی دیگر آن زبان دیپلماسی ظریف و رو حانی می باشد.

یکی از کسانی که درک دقیق و زیرکانه ای از “بدفرمانی هسته ای” دارد، همانا علی خامنه ای است و نرمش قهرمانانه ترجمان مناسبی بر”بدفرمانی هسته ای” می باشد.

رام کردن نظامیان سر کش و کنترل زیاده خواهان
در این رزمگاه بازی بزرگان! جبهه ا ی در حال جدال است که یک سوی آن نظامیان سر کش و زیاده خواه می باشند و سوی دیگر دولت روحانی. سپاهیان می توانند دولت را تهدید به فرو پاشی نماید اگر سهم مناسبی پرداخت نشود. گمان بر این است که سپاهیان پا فرا تر از فرش قرمز گون خود بر داشته و در تکاپوی تعیین و تکلیف جانشینی رهبری هستند. پس از اتمام جنگ سپاهیان باز گشته از جنگ ،[با تزهای هاشمی] خود را ناجی ایران یافتند و تافته جدا بافته انگاشتند و خود رامعماران بافت قدرت اساسی پنداشتند و زیاده خواهی پیشه کردند و به ارکان قدرت مالی و سیاسی دسترسی یافتند.

اما سپاهیان سر و ته یک کرباس نیستند، به گمانم چهار طیف با چهار ساختار و انگیزه های متفاوت می توان در سپاه جست:

١- شاخه دلباختگان ایدیولوژی و ذوب شدگان در ولایت به رهبری نقدی: اینان مخالفان جدی دولت روحانی و توافق هسته ای هستند.

٢- شآخه شیفتگان موشکی و نظامی گری متعارف به رهبری جعفری: اینان نیز مخالف دولت روحانی و توافق هسته ای می باشند.

٣- شآخه اقتصا دیون و مقاطه کاران و بیزنس من های سپاه که حجم عظیمی از قرار دادهای نفتی و عمرانی و ٢٢ درصد از بورس تهران را در اختیار دارند. این شاخه طرفدار دولت روحانی وتوا فق هسته ای می باشند. اینان باج مناسبی از دولت می خواهند. اگر سهم خود را دریافت ندارند می توانند با همدستی شاخه های دیگر سپاه، دولت روحانی را به زمین بکوبند یا حد اقل عقیم و نازا نمایند. اینآن می دانند که با رفع تحریم ها موسسات مالی آنان رونق یافته و چرخ کارخانجات زنگ زده شان به حرکت در می آید. درآمدهای موسسات مالی که تحریم را دور می زدند برای آنان اندک است و پر دردسر. آنان به آرامش ” سرمایه داری نظامی ” نیازمندند نه به دردسر های دور زدن های نا امن و جنجالی.

۴- شاخه سپاه قدس و برو ن مرزی به رهبری سلیمانی: این شاخه طرفدار دولت روحانی وتوا فق هسته ای و مناسبات دیپلما تیک با غرب می باشند. اینان به دنبال هژمونی سیاسی و در رویای ایجاد امپرا توری تشیع اصولی در منطقه می باشند. پذیرش حکومت اسلامی ایران در مجامع بین المللی یعنی یافتن مشروعیت ایران در منطقه. در نتیجه مناسبات دولت ها با عمال ایران حسنه می شود. سپاه قدس در دوران دولت احمدی نژاد به سبب مناسبات پر تنش دولت وی بسیاری از پایگاه های خود  در منطقه از دست داد اما در دوران روحانی در حال ترمیم می باشند. مثلن در ماه های اخیر در لبنان، حریری شیخ حسن نصراله را پذیرفته و گفتگو های مفصلی با وی داشته است.

آشکار است که این چهار شاخه هم پوشانی دارند.

روحانی و روحانیت:
انتخابات ٩٢، چهار جریان روحانیت را را به میدان جدل کشانید. هر چند که سه جریان از این چهار جریان کاندید مورد نظر آنان در انتخابات پیروز نشد، اما در ده ماه پیش نظرات آنان در مورد دولت روحانی دگردیسی یافت و آشکار شد. چهار جریان اصلی دردرون روحانیت در سه دهه پیش برای کسب و حفظ و تحکیم قدرت به رقابت بر خاسته اند.

این چهار جریان عبارتند: عملگرایان، شریعتگرایان، موعودگرایان و ربانی سالاران. هر یک از این چهار جریان توسط یکی از روحانیون شناخته شده و با نفوذ نمایندگی می شود. خمینی بیشتر حامی عملگرایان و شریعتگرایان بود و خامنه‌ای بیتشر حامی موعودگرایان و ربانی سالاران. روحانیون ربانی سالار و شریعتگرا از حمایت خامنه‌ای بهره جسته و رانت‌ها و امتیازات خود را در این دوره حفظ کردند.

١- عملگرایان: اکبر هاشمی رفسنجان نماد روحانیت عملگرا می باشد. از ائتلاف کنندگان و حامیان روحانی در انتخابات ٩٢ بودند. از دولت روحانی و توافق هسته ای حمایت می کنند.

٢- شریعتگرایان: نماد آن محمد یزدی می باشد. از موتلفه و گروه‌های همراه تشکیل شده اند. با روحانیت عملگرا در تقابل هستند. از دولت روحانی و توافق هسته ای حمایت نمی کنند.

٣- موعودگرایان: محمد تقی مصباح یزدی، که به عنوان واسطه‌ی میان جبهه‌ی پایداری و شارع مقدس عمل کرده و نماینده‌ی ارزش‌ها در این گروه است، جریان موعودگرایی را هدایت می کند. از حامیان پیشین احمدی نژاد در ۶ سال نخست صدارتش بودند. از دولت روحانی و توافق هسته ای حمایت نمی کنند. مصباح یزدی از منتقدین جدی روحانی می باشد و آشکارا به وی و برنامه های هسته ای اش می تازد.

۴- ربانی سالاران: به رهبری مهدوی کنی؛ متشکل از بخشی از جامعه‌ی روحانیت مبارز و جامعه‌ی مدرسین قم می باشند. به اشرافیت روحانی باورمند. اگر مصباح یزدی و محمد یزدی به منافع کوتاه یا میان مدت روحانیت و نزدیکانشان می اندیشند، مهدوی کنی در محافظت از جمهوری اسلامی و تحکیم منافع قشرروحانیت دارای افق دید گسترده تری است. وی صنف روحانیت را تنها طبقه‌ی شایسته برای حکومت می داند و برای آن امتیازات اریستوکراتیک قائل می باشد. تا وقتی که منافع قشر روحانیت تضمین شود مهدوی کنی مشکلی با دولت ندارد. بحران اقتصادی و توافق هسته ای برای ربانی سالاران اهمیت حاشیه ای دارد.

در میان روحانیون، خامنه‌ای بیش از عملگرایان و شریعتگرایان و موعودگرایان به ربانی سالاران نیاز دارد. او در طول دوره‌ی رهبری خویش بیش از همه به آنان امتیاز و باج و خراج داده است.

وحدت روحانی و اصلاح طلبان در سراشیبی احتضار
ائتلاف غیررسمی ، نا نوشته و بدون پیشینه ای بین روحانی و اصلاح طلبان، در انتخابات ٩٢ پیش آمد. به سبب اختلافات استراتژیکی و نبود سامانه یا حزب یکسان که هر دو را جریان را بپوشا ند، هر آینه این اتحاد ضربه پذیر و شکننده خواهد بود. بزرگترین عاملی که می تواند این اتحاد کوتاه مدت را آسیب بزند عنا صر درونی هردو جریان می باشد. اختلافات در بین نیروهای میانه و موجود در جامعه و مردم عادی آشکار تر است. اصولگرایان در تشویق و تشدید شکنندگی‌های ائتلاف فعالند، اما عنصر تعیین کننده محسوب نمی‌شوند.

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.