در سیستان‌و‌بلوچستان سیل‌زده، این روزها چه می‌گذرد

یکشنبه, 2ام اردیبهشت, 1403
اندازه قلم متن

در واقع مردم و فعالان مدنی معتقدند که دستگاه‌های حکومتی، حل مشکلات مردم سیستان‌و‌بلوچستان را در آخرین درجه اهمیت قرار داده اند

شهره مهرنامی

ایران وایر

سیستان‌و‌بلوچستان در ماه‌های گذشته بارها به صدر اخبار ایران رفته است و هربار خبرها یا از درگیری و تیراندازی حکایت داشته، یا سیل، یا تبادل آتش بین ایران و پاکستان. این بار سیل است که این استان ثروتمند اما فقرزده ایران را، به سرخط خبرهای ایران برده است.

***

وقتی صحبت از سیل در استان سیستان‌و‌بلوچستان و انتقاد از عملکرد دستگاه‌های حکومتی که می‌شود، رسانه‌ها و مقام‌ها جمهوری اسلامی به حجم شدید بارندگی در بازه زمانی کوتاه اشاره می‌کنند و اینکه آبگرفتگی و سیل، ناگزیر بوده است. برخی هم می‌گویند که چنین سیلاب‌هایی در همه جای دنیا می‌آید و فقط این نقطه از ایران نیست که قربانی پدیده آب و هوایی است. 

نکته اینجاست که بخش مهم و اصلی گلایه‌های مردم سیستان‌و‌بلوچستان از جاری شدن سیل نیست، آنچه که رسانه‌ها و فعالان مدنی در دو ماه گذشته درباره سیل جنوب استان سیستان‌و‌بلوچستان نوشته‌اند، کم‌توجهی حکومت در بُعد مدیریت بحران و آسیب‌پذیر بودن تاسیسات و بافت مسکونی این استان است.

در محاصره سیل و خطرات بهداشتی

سیلاب اول، در نخستین هفته اسفند۱۴۰۲جاری شد و سیلاب دوم، ۲۷‌فروردین امسال. گزارش‌ها رسمی حاکی از خسارت دو هزار میلیارد تومانی در سیلاب اول و خسارت ۱۸۰۰ میلیارد تومانی در سیلاب دوم به زیرساخت‌ها، به‌ویژه راه‌ها است. بر‌اساس گزارش‌ها، در سیلاب اول بیش از ۳۸۰ روستا و بیش از صد هزار تن در محاصره آب قرار گرفتند. 

سیلاب دوم هم شرایط مشابهی برای مردم جنوب سیستان‌و‌بلوچستان فراهم کرد، به‌طوری که گیر افتادن مردم در محاصره آب و نبود امکانات تردد و نجات از وضعیت، وجهه مشترک این دو سیل بود. 

«شیراحمد شیرانی»، فعال رسانه‌ای سیستان‌و‌بلوچستان، درباره وضعیت این استان پس از سیل به «ایران‌وایر» گفت: «خسارات سیل، خیلی بیشتر از چیزی است که ما در تصاویر می‌بینیم. دراثر سیل اسفند، بسیاری از راه‌ها تخریب شد، زیرساخت‌های روستایی و شهری، زمین‌های کشاورزی و باغ‌های نخل که در مسیر سیل‌ها بودند، آسیب زیادی دیدند. هنوز اقدامی برای بازسازی آن زیرساخت‌ها نشده بود که سیل دوم آمد.»  

شیراحمد شیرانی در تشریح پیامدهای سیل برای مردم منطقه گفت که خانه‌های بسیاری مردم در سیل اسفند به‌طور جدی آسیب دیده بود، این سیل هم این تخریبات را مضاعف کرد.

این فعال رسانه‌ای سیستان‌و‌بلوچستان توضیح داد: «‌الان دست‌کم ده تن جانشان را از دست داده‌اند، اما احتمال بیشتر شدن آمار جان‌باخته‌ها وجود دارد، چون تعدادی هم هنوز مفقود هستند و پیکرها پیدا نشده است. امکانات دولتی کم است، مسیرها هنوز بسته است و بعضی از روستاها به‌خصوص در مناطق لیردف و زرآباد، در محاصره سیلاب هستند. نیروهای زمینی برای امدادرسانی نیست و امداد فقط با هلیکوپتر و امداد هوایی امکان‌پذیر است.»

به گفته منابع محلی، ارگان‌های دولتی کار چندانی انجام ندادند. در مناطقی که معمولا کپرنشین‌ها هستند و خانه‌ها زیر آب رفته، مشکلات مردم بیشتر هم شده، ولی امکانات دولتی از طریق هلال‌احمر یا اداره راه‌و‌ترابری که بتوانند مسیرها را باز کنند، نیست. آب مناطق شهرستان راسک، سروآباد و بمپور قطع شده و اینترنت و تلفن نیز قطع است، چون بسیاری از تیرهای برق شکسته یا دراثر شدت سیل، سقوط کرده است.

شیراحمد شیرانی می‌گوید: «در مناطقی، مخلوط شدن سیلاب با آب شرب شهری موجب آلودگی آب شده که احتمال بیماری‌های عفونی را بالا برده، چون بسیاری از احشام و دام‌های مردم هم در سیلاب از بین رفته‌اند و فساد این اجساد، آب‌های سطحی را آلوده می‌کند.»

بی‌مهری حکومت به سرزمین سیل زده 

چنین تصویری از جنوب استان سیستان‌و‌بلوچستان وقتی هولناک می‌شود که بدانیم این استان از قبل هم ازنظر امکانات زندگی، خدمات عمومی و زیرساخت‌ها، استان محرومی بوده است. حالا هم با وقوع دو سیل پی‌در‌پی، به‌گفته شیراحمد شیرانی، «مسوولان دست روی دست گذاشته‌اند تا سیلاب به حالت طبیعی خود فروکش کند، این در‌حالی‌ست که الان در مسیر نیکشهر، سرباز به چابهار و ایرانشهر شکسته و راه بسته شده است. این‌ها غیر از راه‌های روستایی است که از بین رفته است.»

«مهدی نخل احمدی»، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی آشنا با مسائل سیستان‌و‌بلوچستان هم به ایران‌وایر گفت که مقامات از امداد و کمک‌رسانی صحبت می‌کنند، اما آنچه که در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های محلی منتشر شده، نبود امداد‌رسانی صحیح و گسترده از طرف ارگان‌های دولتی و حکومتی است.

او توضیح داد: «حداقل در یک مورد، در کنارک که ۱۰ تن از شهروندان در سیلاب گیر کرده بودند، قایق‌های سوخت‌بران بود که به کمک آن‌ها رفت و در چند هفته گذشته هم در سیستان‌وبلوچستان، ما شاهد این بودیم که بیشتر کمک‌های مردمی بود که شرایط را تسهیل کرد و حضور نهاد‌های دولتی و حکومتی برای امدادرسانی، بسیار کمرنگ بود.»

کمرنگ بودن امکانات دولتی در هر دو سیل چنان به چشم آمد که رسانه‌ها بارها از آن یاد کردند. انتقادها از تشکیل شدن ستاد مدیریت بحران پس از ۱۰ روز از هشدار سیل شروع شد و به آنجا رسید که: «بالگرد برای رای‌گیری انتخابات مجلس وجود دارد، اما برای نجات مردم از سیل نه.»

در سیل روزهای گذشته هم بعد از انتقاد از دولت، رسانه حکومتی «همشهری» به این انتقادها اعتراض کرد. تنها بعد از این بگو‌مگوی رسانه‌ای و گذشت چهار روز از سیل بود که فرمانده سپاه پاسداران، دستور کمک‌رسانی به مردم را صادر کرد.

در واقع مردم و فعالان مدنی معتقدند که دستگاه‌های حکومتی، حل مشکلات مردم سیستان‌و‌بلوچستان را در آخرین درجه اهمیت قرار داده اند. 

«اعظم بهرامی»، فعال محیط‌زیست، با انتشار چند ویدیو در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «سیستان‌و‌بلوچستان را جوری به حال خود رها کرده‌اند که انگار جزو خاک ایران نیست و هیچ مسوولیتی نسبت به آن ندارند.»

«آزاده مختاری»، روزنامه‌نگار هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت که خسارت‌های سیل در سیستان‌و‌بلوچستان روی هم انباشته می‌شود، اما خبری از بازسازی نیست. 

«آرش نیکخو»، فعال محیط‌زیست هم نوشت: «در‌حالی‌که به‌دلیل نبود ابتدایی‌ترین امکانات زیستی و مدیریت بحران، روستاها و شهرهای جنوب سیستان‌و‌بلوچستان در محاصره سیل قرار دارند و معلوم نیست بتوانند زیر بار هزینه‌ها، کپر و آلونک‌ها را بازسازی کنند، مجهزترین امکانات برای گشت ارشاد و کوبیدن باتوم بر سر زنان به خدمت گرفته شده است.»

این‌ها فقط مشتی از خروار انتقادها از بی‌مهری به سیستان‌و‌بلوچستان است؛ آن هم در شرایطی که اخبار اختصاص بودجه‌های کلان به دستگاه‌های تبلیغاتی، نظامی و مذهبی، هر روز منتشر می‌شود.

استانی غریبه با مدیریت بحران

یکی از محورهای انتقاد از حکومت در سیلاب‌های اخیر سیستان‌و‌بلوچستان، عملکرد ستاد مدیریت بحران بوده است. رسانه‌ها گزارش‌های متعددی از عملکرد ضعیف، کند و دیر ستاد مدیریت بحران سیستان‌و‌بلوچستان منتشر کردند. کندی در تصمیم‌های این ستاد در‌حالی بود که که وقوع سیل از سوی هواشناسی پیش‌بینی شده بود.  

مهدی نخل احمدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، در‌این‌باره به ایران‌وایر گفت: «ما اساسا در سیستان‌وبلوچستان چیزی به نام مدیریت بحران نداریم.» او توضیح داد که البته مساله مدیریت بحران یک معضل کلان و همه‌گیر در ایران است و این نهاد، کارایی لازم را ندارد. مهدی نخل احمدی درباره بازدهی مناسب ستاد مدیریت بحران گفت که این نهاد باید بتواند درباره حوادث اطلاع‌رسانی دقیق انجام دهد و ابعاد آن را بررسی کند، اقدامات لازم را برای کمتر شدن خسارت انجام دهد، در حین حادثه امداد‌رسانی داشته باشد و بعد از آن بتواند برآورد درستی از خسارت‌ها داشته باشند و امکان جبران خسارت را فراهم کند.

این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی معتقد است که بر‌اساس این ویژگی‌ها، در واقع خلا یک مدیریت بحران در سیستان‌و بلوچستان دیده می‌شود. او توضیح داد: «‌در سیل گذشته اطلاع‌رسانی بسیار اندک بود. در حین جاری شدن سیل که به حدود یک هفته طول کشید، شاهد حداقل حضور نهادهای دولتی یا حکومتی بودیم و حتی از در اختیار قرار دادن یک هلیکوپتر برای جابه‌جا کردن مواد غذایی و دارویی یا زخمی‌ها و بیماران خودداری کردند. حالا هم شاهد این هستیم که تمام وعده‎‌هایی هم که داده شده یا داده می‌شود برای جبران خسارت‌های شهروندان فراموش شده است.»

غفلت دولت از سیلی که هر سال می‌آید

کافیست عبارت «سیل سیستان‌و‌بلوچستان» را در اینترنت جست‌وجو کنید تا ببینید داستان سیلاب و خسارت‌های آن چقدر برای مردم این استان تکراری است. هر سال درباره خسارت‌های سیل و غفلت از امدادرسانی خبرهایی نوشته شده و موضوع تا سال بعد و سیل بعدی، به فراموشی سپرده شده است.

شیراحمد شیرانی، فعال رسانه‌ای سیستان‌و‌بلوچستان درباره این موضوع به ایران‌وایر گفت که این سیل هر سال رخ می‌دهد، ولی کسی برای حل ریشه‌ای مشکلات ناشی از آن کاری نکرده است؛ مثلا اکثر پل‌ها، جاده‌ها و تاسیساتی که ساخته شده است، با‌توجه به معضل سیلاب منطقه ساخته نشده و به همین دلیل، در جریان سیل از بین میروند.

او در مثالی دیگر گفت که باتوجه به سیلاب هرساله، برای هدایت آب‌های سطحی اقدامی صورت نگرفته و این سیلاب هر‌ساله دام و زمین کشاورزی و دارایی‌های مردم را از بین می‌برد. به‌طور کلی به‌نظر او، برنامه‌ای برای مدیریت آب‌های سطحی چه در مهار سیل و چه در ذخیره سازی و برای استفاده از آب، وجود نداشته است. 

شیراحمد شیرانی همچون دیگر فعالان سیستان‌و‌بلوچستان، معتقد است که حکومت بیشتر روی مسائل امنیتی و نظامی در این منطقه سرمایه‌گذاری کرده، زندان ساخته و امکانات امنیتی خودش را توسعه داده؛ اما برای آسایش مردم منطقه تلاشی نکرده است. 

جمهوری اسلامی اما مشکلات کشور را در جای دیگری جست‌وجو می‌کند و امکانات خود را برای آن بسیج می‌کند؛ آنجا که رهبر آن دوبار طی یک ماه نسبت به وضعیت حجاب هشدار می‌دهد و بعد ماموران امنیتی ناگهان برای جنگ با زنان مخالف حجاب اجباری، به خیابان‌ها هجوم می‌برند. 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.