۱۲ تیر ۱۴۰۳: کل این دعواهایی که میگوییم مردم مردم، با همه این داد و بیدادها ۴۰ درصد آمدند به من و جلیلی رای دادند. ۶۰ درصد ما را قبول ندارند. پس مردم با ما مشکل دارند
۳۱ تیر ۱۴۰۳: در مجلس رفت بالای رینگ و عین امامش خمینی و رهبر معظماش حامنهای که هر دو مستبد هر دم و دقیقه سیلی و مشت به دهان این و آن میزدن و میزنند گفت:
«امیدوارم خداوند ما را شرمنده این مردم عزیزی نکند که علیرغم تبلیغاتی که برای نیامدن پای صندوقها میکردند، آمدند و مشت محکمی بر دهان آدمهایی زدند که از خارج و داخل نشسته بودند و تبلیغ میکردند»
آقای پزشکیان ۱۹ روز قبل از مشت زدن به جلیلی گفت ۶۰ درصد مردم ما را قبول ندارند.
آقای پزشکیان مطمئن باشید حکومت اسلامی در ارائه آمارها بیش از حد غلو و اغراق کرده است. شما خود بهتر از ما امپراتوری دروغ جمهوری اسلامی را میشناسید و فرزند خلف نظام ولایت مطلقه فقیه میباشید. مطمئنا بیش از ۸۰ درصد از مردم ایران شما را قبول ندارند. بطوریکه قالیباف همان روز ۳۱ تیر که شما در مجلس بودید در مورد کاهش شدید و غیر منتظره عدم مشارکت مردم و بی رونق بودن انتخابات گفت: «پیامدهای آن برای نظام حکمرانی و سرنوشت عمومی جامعه آنقدر سنگین است که نمیتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم.»
پس اکثریت قریب به اتفاق مردم جمهوری اسلامی را قبول ندارند و سالهاست که میخواهند سر به تناش نباشد پس به شما رای نداده اند. اگر بناست از این الفاظ خشونت آمیز استفاده شود قبل از اینکه شما مشتتون را نثار مردم کنید مردم با عدم مشارکت در رای دهی قبلا مشتی محکم و لگد جانانهای به شما و کلیت نظام توتالیتر اسلامی زدهاند.
اقای پزشکیان چون بنده قدرت است با شیوه سخنرانیاش مشت خود را باز کرد.
پزشکیان قبل از انتخاب شدن کوشش کرد زبان خشونت خود را پنهان نماید. بعد از انتخاب شدن بعنوان رئیس جمهور با سخن گفتن در مجلس زبان خشونت خود را آشکار و مشت خود را باز کرد.
بیان آدمی گذشته و حال و آینده او را آشکار مینماید. پندار و گفتار و کردار هر کس نماد اندیشه اوست.
اندیشه پزشکیان قدرتمداری و زبان قدرت زبان خشونت و زورگویی میباشد. قدرت فرآورده رابطه قوا بین سلطه گر و زیر سلطه میباشد. زبان قدرت زاده و زاینده زور است. دوام و بقای حکومتهای توتالیتر در بکارگیری خشونت و سرکوب مردم میباشد.
وقتی کلمات ریشه در قدرت دارند با خشونت و زبان زور همراه میشوند.
کسانی که نه وجدان به حقوق دارند و نه وجدان اخلاقی دارند و اساسا قائل به استقلال و آزادی انسانها نیستتد حرف زور میزنند و فکر میکنند چون صاحب مقامی شدهاند و یا هستند حق دارند تو دهان مردم و آحاد جامعه مشت بزنند. آقا پزشکیان شما هیچ برتری به کسی ندارید لذا حق ندارید به کسی مشت بزنید.
اگر آقای پزشکیان وجدان اخلاقی داشت و روابط با خود و دیگران را بر پایه حقوق استوار مینمود، هم از تفکر مستبدانه رها میشد و هم مشارکت و عدم مشارکت در انتخابات را حقی از حقوق مردم میدانست و اعمال مردم را به حق میسنجید. او اگر کمترین وجدان اخلاقی را داشت هرگز از کلمه و کلماتی که بیان خشونت میباشند استفاده نمیکرد و اینگونه مشت خود را باز نمینمود.
ارمغان همدستی اصلاح طلبان و اصولگرایان به رهبری علی خامنهای بهتر از این نمیتواند باشد. رای دهندگان اگر قدری با اخلاق بودند و به حقوق خود عمل میکردند و بر حق میایستادند هرگز بین بد و بدتر انتخاب نمیکردند و راهی نمیرفتتد که علی خامنهای میخواست و آلت فعل و عامل بقای و دوام نظام توتالیتر علی خامنهای نمیشدند.
شرکت در انتخابات یک گزینه و عمل سیاسی نیست. عمل سیاسی نیازمند تفکر سیاسی و اراده آزادی شدن و عقل آزاد است.
اگر عقل آزاد و اراده آزاد شدن و آزاد زیستن داشته باشیم راه هایی را انتخاب میکنیم که تجربه باطل و مردود شده را تکرار نکنیم و باز هم در دام جمهوری اسلامی نیفتیم.
این راه چیزی بجز وجدان پیدا کردن به حقوق و عمل به حقوق و وجدان اخلاقی داشتن نیست. عملی و حرفی که تهی از حق و حقوق باشد نتیجهاش بجز زور و زورگویی و زورپرستی نیست.
فرید انصاری دزفولی
از: گویا