داستان مدارس فرسوده و کلاسهای ناایمن در ایران، امسال هم همزمان با آغاز سال تحصیلی بر سر زبانها افتاد؛ با این تفاوت که امسال مردم عینا دلیل نگرانی از مدارس فرسوده را دیدند. روز اول مهر، سقف یکی از کلاسهای هنرستان پسرانه مطهری در ارومیه روی سر دانشآموزان فروریخت. خوشبختانه ریزش سقف در این هنرستان هفتاد ساله چنان شدید نبود که آسیب جدی به دانشآموزان وارد کند و تنها دو دانشآموز که آسیب جزئی دیده بودند، به بیمارستان منتقل شدند. اما همین حادثه نشان داد که چه اتفاقاتی در انتظار میلیونها دانشآموزی است که در کلاسهای فرسوده درس میخوانند.
***
هزاران مدرسه فرسوده و بودجههایی که نمیرسد
اخبار متعدد درباره تعداد مدارس فرسوده و نیاز به فضای آموزشی نوساز همزمان با شروع سال تحصیلی منتشر شد و نگرانی در این زمینه را تازه کرد. علاوهبر مدارس کانکسی که باید حذف شوند، ۲۰درصد مدارس کشور هم فرسوده هستند و نیاز به نوسازی دارند؛ این یعنی بیش از ۱۰۰ هزار کلاس درس که حدود سه میلیون دانشآموز را در خود جای دادهاند.
علاوهبر اینها، حدود سه میلیون دانشآموز در مدارس تخریبی تحصیل میکنند. مدارس تخریبی به مدارسی گفته میشود که عمر بنای آنها به پایان رسیده و باید تخریب شده و از نو ساخته شود.
«نجات بهرامی»، روزنامهنگار و از مسوولان سابق آموزشوپرورش، درباره دلایل بالا بودن آمار مدارس فرسوده به «ایرانوایر» گفت که بودجه نوسازی و مقاومسازی مدارس به میزان کافی اختصاص پیدا نمیکند.
او توضیح داد که فرسودگی هم در میان مدارس دولتی وجود دارد و هم در مدارس غیرانتفاعی.
بهگفته نجات بهرامی، سازمان نوسازی مدارس در مقایسه با نیازی که وجود دارد، بودجه بسیار کمی میگیرد و همان بودجهای که تصویب میشود، تا پایان سال بهطور کامل دریافت نمیکند.
او تاکید کرد که مهمترین دلیل فرسودگی مدارس دولتی این است که دولت و حکومت، در واقع این حوزه را اولویت نمیدانند و بودجه کافی به آن نمیدهند.
در میان کسری بودجه شدید در آموزشوپرورش، یکی از راهها تامین فضای آموزشی و نوسازی مدارس،کمک گرفتن از خیرین مدرسهساز بوده است. «حمیدرضا خان محمدی»، رییس سازمان نوسازی مدارس، سال گذشته در جمع خیرین مدرسهساز گفته بود که آموزشوپرورش در تلاش است تا با کمک خیرین، هزاران کلاس درس را نوسازی و مقاوم سازی کند.
نجات بهرامی هم با بیان اینکه حدود نیمی از مدارس نوساز کشور را خیرین میسازند، گفت که همین نکته نشان میدهد که چقدر حکومت خودش را در ساخت فضای آموزشی کنار کشیده است. او اضافه کرد: «حالا سیاستهای جمهوری اسلامی کار را بهجایی رسانده که جیب مردم خالی است و تولید و رونق اقتصادی در کشور از بین رفته و در نتیجه افرادی که برایشان مشکلات اقتصادی به وجود آمده، پولی همراه ندارند که صرف برنامههای خیرخواهانه خود مثل مدرسهسازی کنند و به مجمع خیرین مدرسهساز اختصاص دهند.»
به گفته این روزنامهنگار، در سالهای اخیر که وضع اقتصادی ایران بدتر شده، تعداد مدرسههایی که مجمع خیرین مدرسهساز ساخته بسیار کاهش داشته و این هم یکی از دلایل کندی نوسازی مدارس است.
بنگاههای اقتصادی زیرنظر رهبری و بودجهای که نمیرسد
فرسودگی کلاسها و مدارس تخریبی که به گفته مقامهای آموزشی خط قرمز آموزشوپرورش هستند، مساله پنهانی از نظر نمایندگان مجلس نیست، اما باز هم بودجهای که با تصویب آنها به دولت ابلاغ میشود، کمکی به نوسازی مدارس نمیکند.
«محمد وحیدی»، نایبرییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس، پیشتر گفته بود که با این روند اختصاص اعتبارات، نوسازی و مقاومسازی مدارس ۳۰۰ سال طول میکشد.
«علی رنجیپور»، روزنامهنگار اقتصادی، درباره تخصیص بودجه برای نوسازی مدارس به ایرانوایر گفت در شرایط وخیم اقتصاد ایران همین منابع موجود هم بهدرستی و بر اساس نیازها و اولویتهای اجتماعی توزیع نمیشود.
او با اشاره به یک نمونه گفت که امسال معادل یک چهارم کل بودجه عمومی به نهادهای نظامی اختصاص داده میشود، درحالیکه مسائل حیاتی دیگری مثل همین ناایمن بودن مدرسهها وجود دارد که جان بچهها را به خطر میاندازد، اما وقتی منابع بودجه بهسمت نهادهای نظامی و پروژههای سیاسی که از نظر رهبر جمهوری اسلامی اولویت دارند هدایت میشود، چیز زیادی برای نوسازی و مقاومسازی مدرسهها نمیماند.
نکته مهمتری که این روزنامهنگاری اقتصادی به آن اشاره کرد، وابستگی نوسازی مدارس به موسسات زیرنظر رهبری است. او گفت: «در بودجه، یک ردیفی باعنوان توسعه عدالت آموزشی، مقاومسازی و خرید تجهیزات برای مدارس وجود دارد که از محل وصول مالیات بنگاههای اقتصادی زیرنظر رهبر، مثل ستاد اجرایی فرمان امام، بنگاههای اقتصادی نیروهای مسلح و بنیاد مستضعفان و نظیر اینها باید تامین شود. اینجاست که این مبلغ فقط ۶۰۰ میلیارد تومان است، درصورتیکه به نظر میرسد منابع درآمدی این بنگاههای اقتصادی بسیار بیشتر از این رقم باشد. اگر شفافیت وجود داشت و نهادهای زیرنظر رهبری به همان نسبتی که در اقتصاد و سیاست حضور دارند در تامین هزینههای ضروری هم مشارکت داشتند، قاعدتا باید بودجه بیشتری برای عدالت آموزشی در نظر گرفته میشد.»
وقتی اولویت حکومت مشکلات مدارس نیست
مشکلات مدارس در ایران تنها به کلاسهای فرسوده خلاصه نمیشود. درحالیکه سه میلیون دانشآموزش در مدارسی تخریبی در میخوانند که اصولا باید تخریب شده و از نو ساخته شوند، هزاران مدرسه خشتی و گلی و صدها کلاس کانکسی در مناطق محروم ایران وجود دارد که شرایط تحصیل در آنها غیرقابل تحمل است.
نجات بهرامی به ایرانوایر گفت که تصور کنید این مدارس کانکسی در زمستان به یک تکه یخ تبدیل میشوند و دانشآموز در یک قفسه فلزی مینشیند و درس میخواند. در هوای گرم هم حال و روز دانش آموز در یک کانکس فلزی کاملا مشخص است.
نکته مهم در مورد فرسودگی مدارس اینجاست که برخلاف تصور عمومی، مدارس غیرانتفاعی که شهریههای هنگفت برای ثبت نام دانش آموزان میگیرند هم گاه فرسوده و ناایمن هستند. اگرچه بهتازگی آماری از مدارس فرسوده غیرانتفاعی منتشر نشده، اما سال ۱۳۹۶ یک عضو شورای شهر تهران اعلام کرده بود که ۷۰ درصد مدارس غیرانتفاعی شهر تهران در بناهای فرسوده ایجاد شده اند.
نجات بهرامی دراینباره به ایرانوایر گفت در شهرهای بزرگ، زمین مسکونی بسیار گران است، در نتیجه، موسس مدرسه خصوصی یکی از ساختمانهای بزرگ و قدیمی که به اصلاح کلنگی میگویند، را برای مدرسه خود انتخاب میکند. آموزشوپرورش هم چون بهدنبال این است که باری از دوش دولت برداشته شود، به چنین مدارسی مجوز میدهد. او تاکید کرد که در واقع استانداردهای فضای آموزشی و شرایط دانشآموزان برای دولت مهم نیست، بلکه صرفهجویی اقتصادی مهم است.
قفسهایی به نام کلاس درس
در یکی-دو سال گذشته، افت شدید نمرات دانشآموزان در ایران بارها خبرساز شده است. آماریهایی که اردیبهشت سال جاری از سوی آموزشوپرورش منتشر شد، نشان داد معدل دانشآموزان متوسطه در خرداد۱۴۰۲ به نسبت سالهای گذشته بهشدت افت کرده است. پیشتر هم گزارشی از افت معدل دانش آموزان از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ منتشر شده بود.
نجات بهرامی، بخشی از مشکلات آموزشی دانشآموزان در ایران را به مسائل کالبدی و فیزیکی مدارس مربوط میداند. او به ایرانوایر گفت که اصولا مدارس در ایران با هیچ کشوری قابل مقایسه نیستند و روی بسیاری از مدارس ایران حتی نمیشود اسم مدرسه گذاشت. او توضیح داد: «دانشآموزان ساعتها در یک فضای بسته و متراکم، در یک ساختمانی که امکان جستوخیز، بازی و فعالیتهای ورزشی موثر ندارد سر میکنند. این بر تمرکز ذهنی دانشآموز تاثیر میگذارد. مهمتر از همه، اصولا یک نفرت و بیزاری از محیط در دانشآموز به وجود میآورد.»
همچنین این مسوول سابق در آموزشوپرورش ایران توضیح داد، در کنار کمبود شدید فضاهای کارگاهی، ورزشی و آزمایشگاهی در مدارس ایران، بسیاری از مدارس ایران یک کلاس درس کوچک، یک معلم عصبی و ناراضی از حقوق و یک تخته سیاه خلاصه میشود. در چنین شرایطی است که اخبار بد نمرات دانشآموزان و معدلهای بسیار پایین آنها را میشنویم.»