پروسه عجیب‌وغریب مجوز جلد کتاب‌ها؛ با هر موجود ماده‌ای مشکل دارند

پنجشنبه, 27ام دی, 1403
اندازه قلم متن

 

ایران وایر

آریامن احمدی، شهروندخبرنگار

سالانه در ایران بیش از صد هزار نسخه کتاب از بیش از سیزده‌ هزار ناشر فعال و غیرفعال چاپ می‌شود. طرح جلد، یکی از مراحل چاپ کتاب است که در کنار شابک، فیپا و متن کتاب، نیاز به مجوز وزارت ارشاد دارد. مجوز جلد از مراحلی است که در زمان ریاست‌جمهوری «ابراهیم رئیسی» به پروسه چاپ کتاب افزوده شد و کار را برای ناشران سخت‌تر کرد. براساس قوانین وزارت ارشاد، ناشران مسوولیت طراحی جلد کتاب را طبق ضوابط، شرایط و قوانین وزارتخانه ارشاد و فرهنگ اسلامی دارند. در سال‌های اخیر مجوز جلد اجباری نبود، اما همیشه با ریسک بالایی برای ناشران همراه بوده است؛ چون اگر کتابی چاپ می‌شد و ارشاد جلد را نامناسب تشخیص می‌داد، ناشر مجبور بود جلد را خمیر و کتاب را مجدد چاپ کند. 

در قانون جدید آمده است: «باتوجه به اینکه جلد کتاب جزیی از کتاب به شماره می‌آید، ضرورت دارد طرح جلد از طریق سامانه صدور مجوز چاپ و نشر کتاب برای تایید، بارگذاری شود؛ در‌صورتی‌که طرح جلد تایید شود، در چاپ‌های بعدی نیز معتبر است و هرگونه تغییر طرح جلد، نیازمند دریافت مجوز جدید است.»

«علی اسکندری»، از طراحان باسابقه است که بیش از سی سال در این کار است. طی این سال‌ها بیش از ده‌ها جلد و کتابی که او طراحی آن را به عهده داشته، مجوز نگرفته است. او درباره اینکه طراح هم مثل دیگر عوامل کتاب ازجمله نویسنده و مترجم، با خودسانسوری مواجه است، به «ایران‌وایر» می‌گوید: «ما در سیستمی زندگی می‌کنیم که تقریبا تمامی ابعاد زندگی ما یا دچار خودسانسوری است، یا از سوی دیگران سانسور می‌شود. باتوجه به این وضعیت است که منِ گرافیسیت، طراحی جلد انجام می‌دهم. معمولا باید براساس آن چیزی که از متن کتاب دریافت می‌کنم و براساس سلایق هنری خودم طرح جلد بزنم، اما در طراحی جلد، شاید این موارد باشد، ولی درصد ناچیزی از روند کار است؛ چراکه شما از یک‌سو با محدودیت‌های ارشاد که مثل بختک روی سرتان سایه انداخته مواجه هستید و از سوی دیگر، ترس ناشر از اینکه مبادا بابت طرح جلدی برایش دردسر درست کنند. برای همین است که همیشه شما دست به عصایید تا باب سلیقه آن‌ها طرح بزنید.»

این گرافیست که به‌تازگی یکی از طرح جلدهایش -رمان اُسکار و لوسیندا، اثر پیتر کری، برنده جایزه بوکر- پس از ‌طی‌کردن سه طرح جلد مجوز گرفته (اولی با عبارت «این جلد مناسبت نیست» و دومی به‌دلیل «تصویر ورق» رد شدند)، مشکل اصلی گرافیست‌ها را اعمال نظرهای غیرکارشناسی از سوی ناشر و ارشاد می‌داند و می‌گوید: « اکثریت ناشران ما متاسفانه مشاوران هنری ندارند و براساس ذهنیت خودشان و نگاه بازاری‌شان که قابل احترام است، اعمال نظرهای سلیقه‌یی می‌کنند، گاهی نویسنده، شاعر، مترجم هم به این پروسه اضافه می‌شود، این جدا از آن بختک ارشاد است. شما فکر کنید، وقتی جلدی به پایان می‌رسد، باید سلیقه و تایید هم این افراد باشد، یعنی شما جلدی مثله‌شده دارید که به قول معروف، شیر بی‌یال و دم و اشکم است. یادم می‌آید که برای ناشری دو جلد کتاب با محتوای مذهبی طرح کرده بودم، نویسنده‌ آن مقیم لندن بود و به ایران آمده بود. مردی صورت‌تراشیده با کروات. اصرار داشت که عکسش با کروات روی جلد باشد. من گفتم که روی جلد باید طرحی متناسب با محتوای کتاب که تفسیر قرآن است باشد و عکس شما به‌عنوان مفسر و نویسنده کتاب پشت جلد، اما زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت باید روی جلد باشد. از این موارد تا دلتان بخواهد روزانه با آن سروکار دارید.»

طراحی پوستر برای گرافیست‌ها به‌دلیل عدم نیاز به مجوز ارشاد، مسیر هموارتری است، اما در برخی موارد ممکن است برای گرافیست‌ها مشکل‌ساز هم شود. اسکندری می‌گوید: «وقتی در طراحی پوستر، عکسی یا موتیفی باشد که بار سیاسی داشته باشد که به مذاق برخی خوش نیاید، ممکن است دردسر درست کنند. مثلا یادم است انجمن جامعه‌شناسی با همکاری دانشگاه تربیت مدرس و انتشارات جهاد دانشگاهی مراسمی ترتیب داده بود برای بزرگداشت چهار مترجم جامعه‌شناسی. یکی از این مترجم‌ها “باقر پرهام” بود که همگی می‌شناسند. مترجمی با تفکرات چپ و مارکسیستی. وقتی پوسترها چاپ شد، روزنامه کیهان قشقرقی بپا کرد که نگو و نپرس: ای برادران جهاد دانشگاهی، شما چرا؟ آن پوسترها را جمع و خمیر کردند.»

اسکندری پس از سی سال تجربه طراحی جلد، اذعان می‌کند که اگر اجازه می‌دادند براساس ذهنیات خودم و برداشتم از محتوای کتاب طراحی جلد می‌کردم، می‌توانم به جرات بگویم ۷۰درصد جلدها اینی نمی‌شد که الان چاپ شدند. این طراح، رضایت شخصی‌ خود از جلدهایش را تقریبا ۲۰ تا ۳۰درصد برمی‌شمرد و دلیلش را هم اعمال‌نظرهای غیرکارشناسی در نشر و وزارت ارشاد می‌داند که جلوی خلاقیت فردی طراحان را گرفته است.

«زری‌ناز عزیزمحمدی»»، از دیگر طراحانی است که بیش از یک‌ دهه در این حوزه مشغول‌به‌کار است و با این مشکلات دست‌وپنجه نرم می‌کند. او می‌گوید با اینکه شما از قبل می‌دانی که چه چیزهایی از سوی ارشاد مجوز نمی‌گیرد و سعی می‌کنی با این فیلترها طرح جلد بزنی، باز هم در برخی موارد به مشکل برمی‌خوری. مشکلاتی که به‌زعم او، از همه‌سو به گرافیست فشار وارد می‌کند تا جلوی خلاقیت فردی‌ او را بگیرد. 

این طراح در این زمینه به ایران‌وایر می‌گوید: «با همه فیلتری که در طرح جلد از سوی طراح و ناشر در نظر گرفته می‌شود، اما برای کتاب‌هایی که درباره زنان است شما نمی‌دانی دقیقا چه باید بکنی، چون هیچ مکانیزم مشخصی برای مجوز کتاب و در اینجا طرح جلد نیست. مثلا یک جلدی بود که زنی در پس‌زمینه با لباس شب روی آن بود. مقداری یقه‌اش باز بود، که باید زوم می‌کردی تا ببینی. ارشاد آن را رد کرد. در طراحی مجدد، یک چیزی شبیه چادر به سر این زن کردم، اما باز رد شد. خلاصه بعد از تغییرات چندباره هم مجوز نگرفت و ناگزیر شدم جلد را کامل عوض کنم.»

به‌تازگی نشر «کرگدن»، کتابی با عنوان «برای زنان» منتشر کرده است که طرح جلد آن جنجال به‌پا کرد. طرح جلد اولیه کتاب به‌دلیل نامناسب‌بودن رد شد و ناشر با حذف نیم‌تنه زن و سفیدکردن آن، تنها به‌صورت زن اکتفا کرد و پس از مجوز جلد، کتاب را چاپ می‌کند.

آن‌طور که مدیر نشر آقای «شیخ‌رضایی» می‌گوید «کتاب با طرح جلد سفید یخچالی منتشر شد»؛ هرچند پس از چاپ کتاب، ناشر توضیح داد که «یکی از معاونان وزارت ارشاد و رییس اداره کتاب در دو تماس جداگانه خبر دادند که عدم تصویب هر دو جلد قبلی، حاصل برداشت نادرست از قانون بوده و هر دو جلد مورد تایید و قابل استفاده است.»

روابط‌عمومی نشر «دیدآور»، دو مورد اخیری که در نشر دیدآور با مشکل مجوز طرح جلد مواجه شده بود را یکی نمایشنامه «بیوگرافی: یک بازی»، اثر «ماکس فریش» و دیگری، رمان «کمونیست کوچکی که هرگز نمی‌خندید»، اثر  «لولا لافون» ذکر کردند که به‌دلیل تصویر زن روی جلد دچار مشکل شدند.

«حسینخانی» در نشر «آگاه»، از موارد عجیب طرح جلد برای این ناشر را، کتاب «زندان‌هایی که برای زندگی انتخاب می‌کنیم»، اثر «دوریس لسینگ»، برنده نوبل ادبیات معرفی کردند و گفت که ارشاد گفته عکس روی جلد که عکس دوریس لسینگ بود، بزرگ است و باید کوچک شود. چون کتاب چاپ شده بود، تعهد دادیم در چاپ بعدی عکس را کوچک‌تر کنیم.

«یساولی» از نشر «روزگار»، دو موردی که طی ماه‌ اخیر با مشکل مجوز برخورد کرده را دو رمان ایرانی «از خاک برخاسته» و «آبیسم» معرفی کردند و گفت: «روی جلد هر دو کتاب، دو تصویر زن بود، که یکی از آن نوجوانی بود که تازه معلوم نیست پسر است یا دختر. آن یکی هم گفتند بدون روسری است. کلا هر موجود ماده‌ای که مو داشته باشد و معلوم باشد، یا هر چیزی که مصداق به‌زعم‌ آن‌ها اروتیک داشته باشد، مجوز نمی‌دهند. اگر لابه‌لای آن‌ها موضوع‌های بودار سیاسی را هم اشاعه بدهد، مجوز نمی‌دهند. این دو جلد ما، مصداق اروتیک بود.»

برخی از ناشران در گفت‌وگو با ایران‌وایر، روی مشکلات دیگری دست گذاشتند. «کاظمیان» از نشر «شورآفرین« گفت که دوتا از جلدهایشان -«اسطوره معجزه یونانی»، اثر «شروین وکیلی» و «ایران در گذر روزگاران»، (گفت‌وگوهایی با ماشاءالله آجودانی، داریوش آشوری، عبدالمجید ارفعی، مرتضی ثاقب‌فر، جلال خالقی مطلق، علی میرفطروس و عباس میلانی)- که مجوز گرفته و کتاب هم چاپ شده بود، بعد از چاپ کتاب، ارشاد نامه زد که نام‌ها از روی جلد برداشته شود، یا در مورد دیگری، جلد باید کاملا عوض شود. 

موضوعی که درباره محتوای برخی از کتاب‌های مجوزگرفته پس از چاپ نیز سابقه دارد، مثل «زنان پرده‌پوش»، اثر «فاطمه مرنیسی»، «خاطره دلبرکان غمگین من»، اثر «مارکز»، «تاوان»، اثر «ایان مک‌یوئن» و رمان «ساندویچ دزد»، اثر «گودبرگر برگسون» که از آخرین مواردی بود که پس از چاپ، مجوز کتاب لغو شد و جلوی انتشار مجدد آن گرفته شد.

در این زمینه، خانم «عزیزمحمدی» می‌گوید: «از این موارد عجیب بسیار است. اجازه دهید یک مورد که اخیرا به آن برخوردم را بگویم. مجموعه کتابی داشتیم درباره تاریخ انگلستان، که طرح جلد آن یک یونیفرم داشت. در حاشیه جلد یک‌سری المان‌های ریز مربوط به تاریخ انگلستان بود، ازجمله پرچم انگلستان. کار وقتی رفت برای مجوز، گفتند تمامی پرچم‌های انگلستان از روی جلد حذف شود. چرا؟ هیچ قانونی نیست. فکر کنم مربوط به زمانی بود که حمله کرده بودند به سفارت انگلستان.»

عزیرمحمدی، کارکردن برای طراح جلد را با فشار مضاعفی همراه می‌کند که گاهی از کارکردن پیشمان می‌شود. او از تجربه شخصی‌ خود می‌گوید: «تجربه شخصی من این بوده است که خودسانسوری از یک‌ طرف و اعمال‌نظر بی‌رویه ناشر هم از طرف دیگر، از یک جایی دچار این حس می‌شوی که تو در حد یک اپراتور تقلیل پیدا می‌کنی و می‌خواهی بی‌خیال طراح جلد شوی. مثل یک درختی که هربار یک نفر با اعمال‌نظر، شاخه‌اش را تبر می‌زند، درنهایت خروجی کار، یک تنه درخت خشک و خالی می‌شود که از خودت می‌پرسی این جلد را من زدم؟ اکثر مواقع طرحی که تایید می‌شود و مجوز ارشاد می‌گیرد، چیزی نیست که طراح می‌خواهد. این برای طراح آونگاردی که می‌خواهد فضاهای مختلف و تجربه‌های گوناگون را داشته باشد و بیازماید، بیشتر سرخوردگی است تا کار خلاقه.»


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها:

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.