ساز و آواز در صحنه وسیع خیابان

یکشنبه, 28ام بهمن, 1403
اندازه قلم متن

آوینا شکوهی، شهروندخبرنگار
ایران وایر

تقریبا نیمه دوم دهه نود خورشیدی، خیابان‌های تهران با حضور نوازنده‌های جدی و تحصیل‌کرده رنگ‌وبوی دیگری گرفته است. شاید تا پیش از این، وقتی صحبت از نوازنده‌های خیابانی می‌شد، تصویر خوشایندی در اذهان عموم نبود، هم این‌که نوازنده خیابانی بیشتر با تکدی‌گری در نظر گرفته می‌شد. چندسالی است که نوازندگی خیابانی به عنوان یک شغل در میان خانواده‌های نوازنده‌ها و جامعه پذیرفته شده است، هرچند در بسیاری از مواقع با عدم تساهل از سوی حاکمیت، به خشونت کشیده شده است. با چند نوازنده خیابانی در تهران گفت‌وگو کرده‌ایم و از مصایب و مواهب حرفه‌شان پرسیده‌ایم.

«محسن» تقریبا یازده سال است که به‌عنوان نوازنده کلارینت و ساکسیفون به همراه دوستانش در خیابان‌های تهران می‌نوازد. او تحصیلات آکادمیک موسیقی دارد، اما کار در فضای غیررسمی را ترجیح می‌دهد, زیرا به زعم او، امکان مجوز گرفتن و پیدا کردن سالن برای کنسرت برای نوازنده‌هایی مثل او، سخت و حتی غیر ممکن است. نواختن در خیابان هم سختی‌ها و مشکلات و خطرات خودش را دارد. او در این‌باره به «ایران‌وایر» می‌گوید: «ممانعت از سوی شهرداری و نیروی انتظامی در خیابان و محدودیت در اجرا در جاهای مختلف، از سختی‌های نوازندگی در خیابان است. بااین‌حال وقتی انتخاب کردم که در این فضای غیررسمی کار کنم، آن را با همه این مشکلات و خطرات پذیرفتم. در حال حاضر، نوازندگی تنها شغل من است. از نظر اقتصادی، بالا و پایین دارد، زیاد هم دارد، مثل هر شغل دیگری در این مملکت وقتی نخواهی به رانت و فساد متصل شوی، اما وقتی کارت را دوست داشته باشی، به آن عشق بورزی، یعنی ارزشش را دارد. به‌ویژه برای من و امثال من که، کارمان نوعی اعتراض و مقاومت هم است، این‌که این را به جامعه و حکومت بقبولانیم که این شغلی است محترم مثل هر شغل دیگر، پس باید آن را پذیرفت.»

«هدایت» هم بر این موضوع تاکید دارد که نوازندگی و خوانندگی در خیابان را به عنوان شغل حرفه‌ای‌اش پذیرفته است. او هشت سال است که در یک گروه سه‌نفره در خیابان‌های تهران به ویژه در میدان تجریش و ونک می‌نوازد. او درباره حرفه‌اش به ایران‌وایر می‌گوید: «اجرا روی صحنه غیررسمی خیابان، برای من فرقی با اجرای روی صحنه رسمی دولتی یا خصوصی ندارد. من صحنه خیابان را کاملا حرفه‌ای می‌دانم، و آن را یکی از فضاهای جدید در عصر رسانه‌های غیررسمی می‌دانم، مثل اینستاگرام، توییتر، یوتیوب، تلگرام و… خیابان یک صحنه گسترده و بدون‌مرز است، که شما به هر شکلی می‌توانی آن را داشته باشی و در آن اجرا کنی. بله خطرات خودش را دارد، اما باید خطر کرد تا در نهایت بتوانی نظر دیگران را جلب کنی که این کار من است. هنر من است، پس این حق را دارم که بنوازم و بخوانم.»

«احمد» نیز هم‌راستا با هدایت و محسن، موسیقی را به عنوان شغل اصلی‌اش انتخاب کرده است. او گرافیک خوانده اما به سبب علاقه به موسیقی، وارد این عرصه پرریسک شده است. او به ایران‌وایر می‌گوید: «در این روزها که تورم و گرانی بیداد می‌کند، پیدا کردن شغلی که دوست داشته باشی، بسیار سخت است. خود من شخصا، راه‌های زیادی رفتم، اما همه‌شان به بن‌بست خورد. در نهایت یک راه پیش پایم بود: نوازندگی و آواز خواندن در خیابان. کاری که به آن افتخار می‌کنم. من می‌فهمم و درک می‌کنم که در سال‌های پیش، نگاه مثبتی به این کار نبود، اما الان شما هر کجای ایران بروید، تقریبا به‌عنوان یک شغل پذیرفته شده است، حالا یکی مثل من در خیابان ساز می‌زند و آواز می‌خواند، یکی در کافه یا رستوران، یکی هم روی صحنه رسمی. فرقی نمی‌کند، مهم این است که این کاری که من و هم‌نسل‌های من انجام می‌دهیم، کاملا فرق دارد با نوازنده‌های دوره‌گردی که آهنگ‌های کوچه‌بازاری می‌خوانند. آن‌ها هم محترمند، اما من تاجایی‌که می‌دانم، بسیاری از نسل جدید نوازنده‌ها و خواننده‌های خیابانی، کارهای خودشان را اجرا می‌کنند یا کارهای خواننده‌ها و آهنگسازهای جدی. از این منظر است که فکر می‌کنم ما با یک نسل حرفه‌ای مواجهیم. الان در هر گوشه از تهران یا شهرستان‌ها را که نگاه کنید، نوازنده‌هایی می‌بینید که اکثرا تحصیل‌کرده‌اند و به‌عنوان یک حرفه، مشغول به فعالیت هستند.»

موسیقی خیابانی برای نسل جدید نوازندگان آن، در سبک‌های مختلف جاز، راک، بلوز، پاپ و موسیقی سنتی ایرانی با اجرای حرفه‌ای تعریف شده است، موضوعی که همگی آن‌ها بر آن تاکید دارند که آثاری که اجرا می‌کنند از کارهای خودشان است. البته هستند نوازنده‌هایی که آثار بزرگان موسیقی غربی یا ایرانی نیز اجرا می‌کنند، اما همگی در یک چیز مشترک هستند، و آن به‌رسمیت‌ شناختن خیابان به‌عنوان یک صحنه جدی درست مثل سالن‌های حرفه‌ای موسیقی. در این صحنه جدی و حرفه‌ای، شما باید موسیقی حرفه‌ای هم اجرا کنی تا مخاطبت را، در دقایقی که نظاره‌گر شما است، از شنیدن یک موسیقی جدی به‌وجد بیاوری. در یک کلام، حسی که در اجرای خیابانی از مردم می‌گیری، در هیچ کجا نمی‌شود آن را تجربه کرد.»

محسن با همین دیدگاه به خیابان نگاه می‌کند. او در سبک جاز و راک می‌نوازد. او می‌گوید: «از روزی که وارد این کار شدم، برخوردم با آن حرفه‌ای بوده است. برای همین، حرفه‌ای‌بودن را فقط در این نمی‌بینم که شما در یک تالار بزرگ مثل وزارت کشور یا تالار وحدت یا میلاد اجرا کنی، وقتی هیچ امکانی برای شما نیست که به این سالن‌ها وارد شوی، شما سالن خودت را ایجاد می‌کنی، مخاطبان خودت را جمع می‌کنی، کاری که من و دوستانم کردیم. چه در تهران، چه در شهرهای مختلف ایران که رفته‌ایم. شما باید به این باور برسی که می‌توانی در کافه و خیابان هم اجرا کنی، اما درست و حرفه‌ای. به نظرم مهم این است که شما به‌عنوان یک موزیسین، هنرت را درست به مخاطب عرضه کنی، حالا یکی مثل امثال من، بدون واسطه و مستقیم. و چی بهتر از این؟»

هدایت هم معتقد است که انتشار آثار هنری از مجراهای اصلی و دولتی برای امثال آن‌ها بسیار سخت و گاهی غیرممکن است. او تاکید می‌کند وقتی فضای آزاد اینترنت است، چرا نباید از این فضا برای انتشار آثار خلاق و بدون سانسور استفاده کرد؟ اگر در فضای آزاد اینترنت می‌توان یک اثر یا آلبوم را منتشر کرد، به زعم او، در خیابان هم می‌شود اجرای زنده خوب و موفقی داشت. او از این زاویه می‌گوید: «اگر نوازنده خیابانی به تکرار و کلیشه روی نیاورد و با خلاقیت کارش را پی بگیرد، می‌تواند هم‌پای موزیسین‌های برجسته رشد کند. کما این‌که بسیاری از موزیسین‌های بزرگ از دل خیابان به مدارج بالا رسیدند.

بنابراین وقتی نگاه مردم به موزیسین خیابانی تغییر کرده، نگاه موزیسین به خودش و هنرش هم باید تغییر کند. دیگر نباید مثل گذشته که نوازنده‌ها یا خواننده‌های خیابانی و دوره‌گرد به‌نوعی از مردم پول طلب می‌کردند، آن‌گونه اجرا کرد. باید مثل یک نوازنده حرفه‌ای اجرا کرد، روی صحنه‌ای بی‌مرز با همه نوع طیف مخاطب. چرا که مخاطب امروز که با شبکه‌های مجازی با سراسر جهان در ارتباط است، انواع ساز و سبک‌ها را می‌شناسد، از کاخون تا هنگ‌درام، از راک تا بلوز. و این یعنی، کار موزیسین خیابانی هم سخت شده است.»

احمد هم به مانند هدایت و محسن به موسیقی خیابانی نگاهی حرفه‌ای دارد. او  که در سبک راک و پاپ کار می‌کند، مسیر پیش رو را سخت می‌داند، چراکه به زعم او، تورم و گرانی، مردم را در شرایطی قرار داده که شاید نتوانند مثل سابق از امثال آن‌ها حمایت کنند. او مشکل دیگری را نیز سدِ راه موزیسین‌های خیابانی می‌داند و آن برخورد سخت نیروهای انتظامی است. در این‌باره او می‌گوید: «به دلیل این‌که هیچ قانون مشخصی نیست، همیشه کسی هست که به شما گیر بدهد. شما نمی‌توانید موزیسینی پیدا کنید که در حین اجرا در یک خیابان، با او برخورد نشده باشد. شهرداری، پلیس، نیروی انتظامی، بسیج، و گاهی هم حجاب‌بان‌ها و لباس‌شخصی‌هایی که معلوم نیست کی هستند، فقط از ریش و چادرشان می‌شود فهمید به کجا وصلند. من بارها شاهد این برخوردها با خودم بودم. به‌ویژه در خیابان انقلاب و ولیعصر که پاتوق اصلی من است.»

محسن هم به برخوردهای خشن با خود و گروهش در بلوار کشاورز و هفت‌تیر اشاره می‌کند و تاکید دارد که وقتی در خیابان اجرا می‌کنی، این خطر همیشه با شما هست که شهرداری بساط شما را جمع کند، گاهی با لگد، گاهی هم مثلا به قول خودشان محترمانه، در حین اجرا، شما را مجبور می‌کنند وسایل‌تان را جمع کنید، گاهی هم آتش‌به‌اختیارهایی که با الفاظ رکیک، انگار ملک پدری‌شان است، به شما گیر می‌دهند.

او می‌گوید: «موسیقی خیابانی یعنی اعتراض. فرقی نمی‌کند، هر نوع موسیقی‌ای که شما در خیابان اجرا کنید، یعنی اعتراض. اعتراض به هر چیزی. شما می‌خواهید بگویید این سبک زندگی من است، او که با پوشش خودش، با حجاب یا بدون حجاب، به تماشای شما ایستاده است، می‌خواهد بگوید این سبک من است، یا او که با شما هم‌خوانی می‌کند یا می‌رقصد، او هم دارد می‌گوید این سبک من است. همه این‌ها یعنی شما داری به حاکمیت و جامعه‌ای که می‌خواهد شما را انکار کند، می‌گویی این سبک زندگی‌ من است، آن را به رسمیت بشناس. من جور دیگری فکر می‌کنم، جور دیگری آواز می‌خوانم، جور دیگری لباس می‌‌پوشم، جور دیگری زندگی می‌کنم، آن‌طور که تو جور دیگری…»

در میان اجراهای گروه‌های مردانه خیابانی، جای خالی زنان بیش از پیش احساس می‌شود. مساله‌ای که همه نوازندگان آن اذعان دارند، اما هم‌زمان به خطرات استفاده از زنان در گروه‌های موسیقی نیز اشاره می‌کنند. بااین‌حال، در کنار نوازندگان و گروه‌های مردانه موسیقی، گاهی در گوشه‌ای خلوت از خیابان، نوازنده‌ هنگ‌درامِ زنی را می‌بینی که با استرس ساز می‌زند و مدام مراقب است ماموری نباشد. به‌نظر خطرات اجرا در خیابان و نگاه ایدئولوژیک حاکم نسبت به اجرا و خوانندگی زنان، موجب شده تا کمتر نوازنده یا خواننده زنی در گروه‌های موسیقی خیابانی مردانه حضور داشته باشد، اما به‌صورت تک‌نوازی، جسته‌گریخته، نوازنده یا خواننده زنی را در جاهای مختلف تهران و کرج می‌بینیم که به صورت چشم‌گیری از سوی مردم حمایت می‌شود.

ما با یک نسل حرفه‌ای مواجهیم؛ الان در هر گوشه از تهران یا شهرستان‌ها را که نگاه کنید، نوازنده‌هایی می‌بینید که اکثرا تحصیل‌کرده‌اند و به عنوان یک حرفه، مشغول به فعالیت هستند
ما با یک نسل حرفه‌ای مواجهیم؛ الان در هر گوشه از تهران یا شهرستان‌ها را که نگاه کنید، نوازنده‌هایی می‌بینید که اکثرا تحصیل‌کرده‌اند و به عنوان یک حرفه، مشغول به فعالیت هستند
یک نوازنده خیابانی: ممانعت از سوی شهرداری و نیروی انتظامی در خیابان و محدودیت در اجرا در جاهای مختلف، از سختی‌های نوازندگی در خیابان است. بااین‌حال وقتی انتخاب کردم که در این فضای غیررسمی کار کنم، آن را با همه این مشکلات و خطرات پذیرفتم. در حال حاضر، نوازندگی تنها شغل من است./ عکس تزئینی است
یک نوازنده خیابانی: ممانعت از سوی شهرداری و نیروی انتظامی در خیابان و محدودیت در اجرا در جاهای مختلف، از سختی‌های نوازندگی در خیابان است. بااین‌حال وقتی انتخاب کردم که در این فضای غیررسمی کار کنم، آن را با همه این مشکلات و خطرات پذیرفتم. در حال حاضر، نوازندگی تنها شغل من است./ عکس تزئینی است
شما نمی‌توانید موزیسینی پیدا کنید که در حین اجرا در یک خیابان، با او برخورد نشده باشد. شهرداری، پلیس، نیروی انتظامی، بسیج، و گاهی هم حجاب‌بان‌ها و لباس‌شخصی‌هایی که معلوم نیست کی هستند، فقط از ریش و چادرشان می‌شود فهمید به کجا وصلند./ عکس تزئینی است
شما نمی‌توانید موزیسینی پیدا کنید که در حین اجرا در یک خیابان، با او برخورد نشده باشد. شهرداری، پلیس، نیروی انتظامی، بسیج، و گاهی هم حجاب‌بان‌ها و لباس‌شخصی‌هایی که معلوم نیست کی هستند، فقط از ریش و چادرشان می‌شود فهمید به کجا وصلند./ عکس تزئینی است
یک نوازنده: «خیابان یک صحنه گسترده و بدون مرز است، که شما به هر شکلی می‌توانی آن را داشته باشی و در آن اجرا کنی. بله خطرات خودش را دارد، اما باید خطر کرد تا در نهایت بتوانی نظر دیگران را جلب کنی که این کار من است. هنر من است، پس این حق را دارم که بنوازم و بخوانم.» عکس تزیینی است
یک نوازنده: «خیابان یک صحنه گسترده و بدون مرز است، که شما به هر شکلی می‌توانی آن را داشته باشی و در آن اجرا کنی. بله خطرات خودش را دارد، اما باید خطر کرد تا در نهایت بتوانی نظر دیگران را جلب کنی که این کار من است. هنر من است، پس این حق را دارم که بنوازم و بخوانم.» عکس تزیینی است
«موسیقی خیابانی یعنی اعتراض. فرقی نمی‌کند، هر نوع موسیقی‌ای که شما در خیابان اجرا کنید، یعنی اعتراض. اعتراض به هر چیزی. شما می‌خواهید بگویید این سبک زندگی من است، او که با پوشش خودش، با حجاب یا بدون حجاب، به تماشای شما ایستاده است، می‌خواهد بگوید این سبک من است، یا او که با شما هم‌خوانی می‌کند یا می‌رقصد، او هم دارد می‌گوید این سبک من است.»  عکس تزیینی است
«موسیقی خیابانی یعنی اعتراض. فرقی نمی‌کند، هر نوع موسیقی‌ای که شما در خیابان اجرا کنید، یعنی اعتراض. اعتراض به هر چیزی. شما می‌خواهید بگویید این سبک زندگی من است، او که با پوشش خودش، با حجاب یا بدون حجاب، به تماشای شما ایستاده است، می‌خواهد بگوید این سبک من است، یا او که با شما هم‌خوانی می‌کند یا می‌رقصد، او هم دارد می‌گوید این سبک من است.» عکس تزیینی است

به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

برچسب‌ها: ,

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.