آمارسازیهای فرهنگی، تعطیلی کتابفروشیها و رشد نجومی قیمتها، بازار کتاب را به مرز سقوط کشاندهاند. تنها امید بسترهای الکترونیک است، که چندان هم ارزان نیستند
در آستانه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، فعالان بازار کتاب از افزایش قابلتوجه قیمتها و کاهش سرانه مطالعه در ایران خبر دادند.
موضوع سرانه مطالعه همواره محل اختلاف است و میان آمارهای ارائهشده نهادهای حاکمیتی و دولتی با نظر فعالان فرهنگی همواره تفاوت معناداری وجود دارد. در برخی پیمایشها این تفاوت به دو تا ۱۲۰ دقیقه در روز میرسد. این موضوع را میتوان در تفاوت میان آمار ارائهشده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم و آمار دیگری دید که اخیرا وزیر ارشاد دولت چهاردهم اعلام کرده است.
عباس صالحی، وزیر ارشاد دولت مسعود پزشکیان، اسفندماه ۱۴۰۳ در حالی نرخ میانگین سرانه مطالعه ایرانیان را ۱۳ دقیقه در روز اعلام کرد که تیرماه ۱۴۰۲ محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد دولت ابراهیم رئیسی، این عدد را بدون احتساب کتب درسی و ادعیه مذهبی ۳۳ دقیقه در روز اعلام کرده بود.
از نظر کارشناسان فرهنگی، هر دو عدد اعلامشده به دور از واقعیت است. اما بر فرض پذیرش این دو آمار رسمی، باید گفت کاهش حدود ۲۰ دقیقهای سرانه مطالعه در یک سال نشانه وضعیت نگرانکننده بازار کتاب و اقلام فرهنگی ایران است.
در رابطه با ابهام آماری سرانه مطالعه، مصطفی رحماندوست، شاعر و از چهرههای ادبی، اعلام کرده بود که در یکی از پیمایشها حتی خواندن زیرنویس برنامههای صداوسیما نیز مطالعه روزانه محسوب شده و نرخ مطالعه براساس آن اعلام شده است.
سقوط آمار مطالعه در ایران
هادی ابراهیمیسنائی، رئیس انجمن ناشران کتاب، آبانماه ۱۴۰۳ با اشاره به شاخصهای سنجش در این پیمایشها مدعی شده بود که مطالعه قرآن، ادعیه مذهبی، کتب درسی، روزنامه و نشریات نیز به موارد مطالعه روزانه افزوده میشود و همین امر میانگین را در آمارها بین دو تا ۱۲۰ دقیقه متغیر میسازد.
به گفته ابراهیمی، زمان مطالعه واقعی هر ایرانی در روز، بدون احتساب زمان خواندن قرآن، مفاتیح و روزنامه، تنها دو دقیقه است. میتوان حدود ۱۰ دقیقه مطالعه کتب درسی را نیز به آن افزود. این در حالی است که میانگین زمان مطالعه در جهان به ۴۵ دقیقه در روز میرسد و در برخی کشورهای توسعهیافته تا ۹۰ دقیقه در روز نیز محاسبه شده است.
برخی کارشناسان حوزه فرهنگ بر این باورند که همین میزان اندک نیز در بسیاری از پیمایشها با احتساب زمان مطالعه اخبار و رصد شبکههای اجتماعی در نظر گرفته شده و نمیتواند شاخص دقیق میزان مطالعه کتاب در ایران باشد. این امر نشاندهنده ضعف ساختاری در نظام سنجش فرهنگی و عدم تفکیک دقیق میان «مطالعه» و «مصرف رسانهای» است.
آنچه این ادعا را پذیرفتنی میکند، وضعیت نگرانکننده بازار کتاب و تعطیلی کتابفروشان و ناشران است که طی سه سال گذشته شدت گرفته است.
یکی از کتابفروشان تهرانی در گفتوگو با خبرنگار ایندیپندنت فارسی تصریح کرد که رشد قیمت کتاب در دو سال گذشته بیسابقه بوده است. قیمت پشت جلد کتابها تنها در سال ۱۴۰۳ طی سه نوبت، هر بار بین ۱۰ تا ۳۰ درصد افزایش یافته است.
به گفته این فعال حوزه کتاب، با در نظر گرفتن گرانی قیمت ارز که بر اقلامی چون خدمات چاپ و کاغذ تاثیر مستقیم دارد، برآوردها نشان میدهد که در شیوه قیمتگذاری کتاب، قیمت هر صفحه قطع رقعی از یکهزار و ۲۰۰ تومان در اسفندماه به صفحهای یکهزار و ۵۰۰ تا یکهزار و ۷۰۰ تومان در زمان نمایشگاه کتاب در اردیبهشتماه خواهد رسید. این در حالی است که قیمت هر صفحه در پاییز گذشته یکهزار تومان و در اردیبهشت ۱۴۰۱ میانگین ۵۰۰ تا ۶۵۰ تومان بوده است.
این فعال فرهنگی همچنین اشاره کرد، جز معدود ناشران بزرگ که خودشان کتابفروشی دارند، ناشران مستقل و رده متوسط بازار کتاب یا کاملا تعطیل شدهاند یا میزان انتشارشان را بهشکل چشمگیری کاهش دادهاند. افزون بر این، کاستن از تعداد آثار چاپ اول و تکیه بر عناوین تجدید چاپی حتی در میان ناشران بزرگ نیز به کاهش تیراژ در هر نوبت منجر شده است.
در چنین وضعی، دولتها برای جبران آمار انتشار، مجموعهای از مجوزها و امتیازات را در اختیار ناشران وابسته به نهادهای همسو با حاکمیت قرار دادهاند. این ناشران با انتشار آثاری چون خاطرات کشتهشدگان جنگ، شهدای مدافع حرم، و کتب تبلیغی برای سیاستهای فرهنگی حاکمیت، به آمار انتشار کتاب میافزایند.
به گفته برخی ناظران فرهنگی، این روند بیش از آنکه بازتابی از تقاضای فرهنگی جامعه باشد، نوعی سیاستگذاری نمایشی برای پنهانسازی بحران تولید و مصرف کتاب محسوب میشود.
افول استقبال از نمایشگاه کتاب تهران
در نمایشگاه کتاب تهران طی سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، که به دلیل وقایع مرتبط با خیزش مردمی، برخی ناشران مستقل از حضور در آن خودداری کردند، میزان حضور ناشران مذهبی و وابسته به حاکمیت بهطور چشمگیری افزایش یافت. همان زمان اهالی فرهنگ اشاره کردند که بسیاری از این ناشران تنها طی یک سال وارد عرصه نشر شدهاند و عناوین برخی از کتابهایشان نیز مشترک است که خلاف قوانین رسمی نمایشگاه کتاب به شمار میآید.
اصرار بر افزایش تعداد ناشران و کتابسازی را باید تلاشی در مسیر پنهان نگه داشتن کاهش خریداران واقعی کتاب دانست، خریدارانی که بهشکل مستقیم قربانی سیاستهای اقتصادی شده و توان خرید کتاب را از دست دادهاند. بهمرور، کتاب از سبد مصرف خانوار حذف شده است، روندی که اگر تداوم یابد چشمانداز فرهنگی کشور را با تهدید جدی مواجه میکند.
آمار فروش روزانه نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ نیز در حالی اعلام شد که ناشران مستقل از کاهش مراجعهکنندگان و افت فروش خبر دادند، اما مدیران نمایشگاه با استناد به آمار فروش اقلام جانبی فرهنگی و کتب درسی، تلاش کردند افت محسوس فروش را پنهان کنند.
تعطیلی چشمگیر کتابفروشیها در ایران
آمار تعطیلی کتابفروشیها زمانی تاملپذیر میشود که بدانیم براساس گزارش رسانهها، در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ بیش از ۵۰ کتابفروشی شناختهشده در تهران تعطیل شدهاند. این آمار با احتساب کتابفروشیهای کوچک و محلی که در دو سال گذشته تعطیل شدهاند، افزایش مییابد.
در فروردین ۱۴۰۲ برخی رسانهها با استناد به آمار اتحادیه ناشران و کتابفروشان و خانه کتاب اعلام کردند که از ۱۱ هزار کتابفروشی فعال تا اوایل دهه ۹۰، تنها سه هزار کتابفروشی همچنان به فعالیت ادامه میدهند، آماری که در تهران از یکهزار و ۵۰۰ کتابفروشی به ۶۰۰ عدد رسیده است.
در این میان، تنها عاملی که تاکنون مانع از رسیدن آمار سرانه مطالعه در ایران به نزدیکی صفر شده، اقبال جوانان به مطالعه نسخه الکترونیکی کتاب در بسترهای فعال این حوزه است. هرچند با نگاهی به قیمت کتاب در این بسترها درمییابیم که قیمت نسخه الکترونیکی نیز در یک سال گذشته دستکم ۶۰ درصد رشد داشته است. این افزایش قیمت برای کاهش فاصله میان قیمت نسخه چاپی و الکترونیکی و حفظ حداقل خریداران نسخه کاغذی صورت گرفته است.
موعد برگزاری نمایشگاه کتاب تهران در سال ۱۴۰۴ در حالی فرامیرسد که برخی ناشران به دلیل نوسانات نرخ ارز، کاهش واردات کاغذ و افزایش هزینههای چاپ هنوز برای آمادهسازی کتابهای خود اقدام نکردهاند. بنابراین ممکن است بسیاری از آنان تنها با عناوین موجود در انبار در نمایشگاه شرکت کنند و از تجدید چاپ صرفنظر نمایند.
نتیجه شرایط موجود را میتوان در اقدام برخی ناشران بزرگ برای چاپ تکنسخه کتابها مشاهده کرد. در این اقدام، مخاطبان از طریق صفحات رسمی ناشران کتاب دلخواهشان را بهشکل تکنسخه سفارش میدهند، که نشانهای است از دشوار شدن شرایط اقتصادی نشر حتی برای ناشران بزرگ.
نمایشگاه کتاب که در گذشته محفلی برای مشتاقان فرهنگ بود، در سالهای اخیر زیر سایه سنگین سیاست از شور و حال خود دور مانده است. همانند دو سال گذشته، در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب، اختلاف نظر میان ناشران، نویسندگان و اهالی فرهنگ درباره مشارکت داشتن یا نداشتن در آن وجود دارد.
به نظر میرسد مانند دو سال گذشته، برخی ناشران از حضور در نمایشگاه سر باز زنند؛ اقدامی که دلیل آن میتواند اعتراض به سیاستهای حاکمیت یا ناتوانی در تامین هزینههای شرکت و تهیه حداقل کتاب مورد نیاز برای حضور در نمایشگاه باشد.