
بر اساس یافتههای یک پژوهش میدانی در هرمزگان، ناقصسازی جنسی زنان در بسیاری از خانوادهها نه بهعنوان ضرورتی پزشکی، بلکه در چارچوب سنتها، فشارهای خویشاوندی و برداشتهای دینی بازتولید میشود؛ چرخهای که پیامدهای جسمی و روانی آن تا سالها در زندگی زنان باقی میماند.
در این مقاله که در آخرین شماره فصلنامه «مسائل اجتماعی ایران» دانشگاه خوارزمی منتشر شد، افسانه بهادر، عالیه شکربیگی و ساسان ودیعه، پژوهشگران جامعهشناسی دانشگاه آزاد تهران، به بررسی تجربه زیسته زنان در هرمزگان از «پدیده ختنه» پرداختند.
طبق تعریف سازمان ملل متحد، ناقصسازی جنسی زنان به هرگونه برداشتن، بریدن یا آسیب رساندن به اندامهای جنسی زنانه بدون ضرورت پزشکی گفته میشود؛ عملی که نقض حقوق بشر، سلامت، کرامت و امنیت زنان به شمار میآید.
سه حلقه بازتولید ختنه زنان
نتایج تحقیق نشان میدهد پدیده مرکزی «بازتولید سوژگی مردانه بر بدن زنان» در زمینه ناقصسازی جنسی از «سه سازوکار درهمتنیده مشروعیتبخشی آیینی، انضباط بدن زنانه و انتقال بیننسلی هنجارها» ناشی میشود و در میدان قدرت خانواده و شبکه خویشاوندی ادامه مییابد.
یافتهها حاکی از آن است که تصمیمگیری برای انجام ختنه اغلب در تقاطع فشار هنجاری محلی، ترس از برچسبگذاری اخلاقی و کلیشههای جنسیتی شکل میگیرد.
در این شرایط، مادران «زیر نفوذ اقتدار زنان مسن خانواده»، میان «دو منطق متعارض حفظ آبرو و مراقبت از سلامت و حرمت بدن دختران» سرگردان میمانند.
پژوهشگران تاکید میکنند در بسیاری از روایتها، باورهای دینی بیش از آنکه عامل اصلی ختنه زنان باشند، در مقام «مشروعیتبخشی» عمل میکنند و این سنت و عرف محلی است که همچنان نقش مسلط را در تداوم این عمل بر عهده دارد.
روایت زنان مشارکتکننده در این پژوهش از لحظه ختنه با ترس، ناآگاهی و بیپناهی گره خورده است.
یک زن ۴۲ ساله در این باره گفت: «من هیچ تصوری از ختنه نداشتم، نمیدونستم چی هست تا وقتی که این بلا رو سر ما آوردن. خیلی دردناک بود تا جایی که دختری که قبل از من بود و جیغ کشید، خیلی ترسیدم و خودم رو عقب کشیدم.»
زن دیگری صحنه را اینگونه توصیف کرد: «گیج بودم و هیچ آمادگی نداشتم. مثل یک مرغی که ببری بخوای سرشو ببری و گوشتش رو بخوری. دو زن از بستگان ما من رو گرفتن. دست و پام رو سفت گرفتن و تیغ رو درآوردن.»
پیامدها؛ از درد جسمی تا تنش در زندگی زناشویی
یافتههای پژوهش نشان میدهد ناقصسازی جنسی پیامدهایی چندلایه و ماندگار بر زندگی فردی و اجتماعی زنان بر جای میگذارد.
پژوهشگران این پیامدها را ذیل مفاهیمی چون «نقصان زنانه»، آسیبهای جسمی، روانی و عاطفی، و نارضایتی و تقابل اجتماعی دستهبندی میکنند.
بنا بر دادههای میدانی، عفونت، خونریزی، دردهای مزمن و دردناک شدن رابطه جنسی از شایعترین آسیبهای جسمی به شمار میآیند.
یکی از مشارکتکنندگان گفت: «من به هزار و یک دلیل الان اجازه نمیدم کسی دخترش رو ختنه کنه، چون وقتی ازدواج کرد باعث اختلاف و مشکل بین خودش و همسرش میشه.»
افزون بر این، بسیاری از زنان از بازگشت مکرر خاطرات تلخ، احساس تحقیر و تجربه نوعی خیانت از سوی خانواده سخن گفتند؛ احساساتی که به بروز تنش در روابط زناشویی و فاصلهگیری عاطفی میانجامند.
راهبردهای مقاومت و مقابله زنان
بهادر و همکاران دریافتند زنان در مواجهه با سنت ناقصسازی جنسی، در بسیاری از موارد حاضر نیستند در جایگاه قربانی منفعل باقی بمانند.
به گفته آنها، طیفی از راهبردهای مقابلهای در این حوزه شکل گرفته که تا «تقابل اجتماعی» و بازتعریف نگاه به بدن زنانه پیش میرود.
این واکنشها اغلب در بستر تجربه زیسته، افزایش آگاهی و مواجهه انتقادی با هنجارهای مسلط محلی شکل میگیرند.
پژوهشگران تاکید کردند آموزش و افزایش آگاهی دختران و مادران، حضور پزشکان و اتکای به مرجعیت علمی در برابر روایتهای سنتی، و نیز نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی، از عوامل کلیدی در شکستن سکوت، بهاشتراکگذاری تجربهها و تضعیف هنجارهای مسلط محسوب میشوند.
در این مقاله آمده است که توانمندسازی زنان و مخالفت آگاهانه با ختنه همزمان با گسترش فضای مجازی، به کاهش آمار ناقصسازی جنسی زنان در شماری از مناطق شهری منجر شده، هرچند در برخی روستاها همچنان استمرار دارد.
در این تحقیق ۱۵ زن از استان هرمزگان مشارکت داشتند.
از: ایران اینترنشنال