میدان نقش جهان، سومین اثر ثبت شده در فهرست میراث جهانى، تخت سلیمان به عنوان چهارمین اثر میراث جهانى ثبت شده و پاسارگاد به عنوان پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانى در ایران نیز هر کدام در معرض خطر نابودى هستند.
ایلنا: میراث باقى مانده از تاریخ ایران این روزها دست خوش بىمهرى کسانى شده است که آن را نه تنها به انحطاط کشانده اند بلکه با پیروى از برخى سیاستهاى مدیریتى در آینده نه چندان دور به یقین میراثى از گذشتگانمان نخواهیم داشت که آن را نه تنها به جهانیان بلکه به نسل فردایمان به یادگار بگذاریم.
بناها و آثار تاریخى کشورمان در هر شهر و مکان طعمه لذیذى براى افراد سودجود و خودخواهى شده که حاضرند گذشته خود را به بهایى ناچیز به حراج بگذارند و نکته جالب اینجاست که مسئولان بالادستى که توان مقابله به آنان را دارند به راحتى با بستن چشمهایشان راه را براى آنها مساعد مىکنند.
به تاراج بردن آثار فرهنگى و تاریخى کشورمان تنها بخشى از کار است چرا که در کنار این تاراج شاهد آن هستیم که آثار ثبت شده به دلیل تخصیص ندادن اعتبارات در نظر گرفته به راحتى در حال نابودى هستند نمونه عینى این مساله چغازنبیل، نخستین اثرى از ایران است که در فهرست میراث جهانى جاى گرفته است.این ثبت مهم در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۵۸ با تلاش کارشناسان میراث فرهنگى به نتیجه رسید.
از همان زمان عزم براى صیانت از این اثر آغاز و پایگاهى براى حفاظت از آن تشکیل شد اما با گذشته سه دهه این میراث بى نظیر به محلى براى عبور احشام تبدیل شده است و گردشگران از وضعیت بد این محوطه باستانى بهدلیل انباشت فضولات حیوانى و بوى تعفن پسابهاى نیشکر شکایت دارند.
این تنها یک نمونه از بىتوجهى مسئولان سازمان میراث فرهنگى به آثار تاریخى است، نمونه عینى دیگر تخت جمشید است که به عنوان دومین اثر ثبت شده در فهرست میراث جهانى به نام ایرانیان است که متاسفانه به دلیل عدم توجه، این اثرنیز در معرض نابودى است.
میدان نقش جهان، سومین اثر ثبت شده در فهرست میراث جهانى، تخت سلیمان به عنوان چهارمین اثر میراث جهانى ثبت شده و پاسارگاد به عنوان پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانى در ایران نیز هر کدام در معرض خطر نابودى هستند.
این نابودى در سایر آثار ثبت شده میراث فرهنگى از جمله گنبد سلطانیه، بیستون، سازههاى آبى شوشتر، بازار تبریز، بقعه شیخ صفى الدین و… نیز دیده مىشود خطرنابودى میراث فرهنگى و بناى تاریخى همچنان وجود دارد و مشخص نیست کى و کجا قرار است این وضعیت ادامه داشته باشد.
بودجههاى میراث فرهنگى کجا صرف مىشود
نکته قابل تامل اینجاست که بودجههاى سالانهاى که براى حفظ این بناها تخصیص مىیابد، کجا هزینه مىشود؟ آیا مسئول دلسوزى در سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى وجود ندارد که بخواهد مانع این نابودىها شود؟!
احمد مسجدجامعى عضو کمیسیون فرهنگى و اجتماعى شوارى شهر تهران در این باره معتقد است که آثار ثبت شده میراث فرهنگى در چند سال اخیر به شدت تخریب شده و وضعیت نابسامانى دارند.
وى مىگوید: حجم این تخریبها بسیار بالاست و شیوه تخریب آن نیز اینگونه است برخى میراث ثبت شده ملى براى سود جویى اول از فهرست آثار ثبت شده خارج و سپس شاهد تخریب و ساخت و سازهاى جدیدى در این مکانها مىشویم. وى با بیان اینکه عموما اماکن میراث تارخى و فرهنگى شهر تهران و سایر شهرها در جاهاى مرغوب شهر هستند که از وسعت بالایى نیز برخوردارند، مىافزاید: اماکن تاریخى طعمه لذیذى براى بساز بفروشها هستند از این رو تخریب کنندگان این اماکن با ارتباطاتى که برقرار مىکنند از خلاهاى قانونى موجود در حوزه میراث استفاده مطلوب مىکنند و کارشان را پیش مىبرند.
وی با ابراز تاسف از تکرار این حوادث به وفور در کشور، مىگوید: ۳۳ پل اصفهان به عنوان بناى تاریخى کشورمان که الگوى برج سازىهاى جدید در سایر ملل از جمله پایتخت ادارى مالزى شده است، در حال نابودى است. چرا باید این اتفاق براى این بناى تاریخى بیفتد! بنایى که با عبور تانک نیز آسیب نمىدید اما هماکنون در حال نابودى است البته این نابودى مختص این بنا نیست در سایر بناهاى تاریخى نیز این نابودى قابل مشاهده است. مسجد جامعى در پاسخ به اینکه چرا بودجههاى تخصیص یافته براى حفظ بناهاى تاریخى صرف نگهداشت آنها نمىشود تا این بناها حفظ شوند، اظهار مىکند: نمىدانم میزان اعتبارى که براى حفظ بناهاى تاریخى تخصیص مىیابد چه قدر است اما مىدانم که بناهاى تاریخى در دولت فعلى تا حدود زیادى تخریب شدهاند، اما قطعا اعتبارات زیادى براى حفظ بناها اختصاص نمىیابد و مدیریت فضاى عمومى هم در این بخش مشکل دارد. وى مىافزاید: بر اساس مشاهدات من از بناهاى تاریخى همچون هگمتانه، تخت جمشید و سایر نقاط مىتوان استباط کرد که حتى اگر به گفته مدیران سازمان میراث فرهنگى و گردشگرى رقم اعتبارات افزایش یافته باشد این افزایش قابل تامل است چراکه اعتبارات در محل واقعى خود تخصیص نمىیابد.
وی تصریح کرد: ایران تمدن پربارى دارد و سرمایههاى ملى و تاریخى آن موجب تمایز آن از سایر ملل شده است. متاسفانه با وجود تاریخ و تمدن چندین هزار ساله کشورمان نسبت به آن بىتوجه هستیم اما در مقابل شاهدیم برخى از کشور براى خود تاریخ مىسازند با ایجاد موزههاى متعدد سعى دارند براى خودشان میراث و تمدن خلق کنند.وی به نابودى فضاى تاریخى برخى شهرها اشاره مىکند و اعلام مىگوید: باید قوت و قدرتى براى دفاع از ظرفیتهاى میراث تاریخى وجود داشته باشد براى حفظ بناهاى تاریخى یک مجموعه به هم پیوسته نیاز است که متاسفانه وجود ندارد.
پشتیبانى از میراث فرهنگى نیازمند ساختارى قاعدهمند است
وى درباره تاثیر منفعت طلبى برخى از افراد سودجو در از بین رفتن میراث و آثار تاریخى، مىافزاید: افراد صاحب قدرت و ثروت که از خلاهاى قانونى حفظ آثار باستانى کمال استفاده را مىکنند در طول تاریخ حضور داشتند، اما چرا هیچگاه به این میزان نسبت به حفظ آثار باستانى و میراث باقى مانده بىتوجهى نشده بود.
وی با بیان اینکه ستاد پشتیبان با دغدغه حفظ آثار تاریخى وجود داشت و از آن حمایت مىکرد، مىافزاید: اگر صاحب قدرت و ثروت مىخواست که از این آثار به نفع خود استفاده کند دستگاه قضایى و ابزارهاى لازم براى هدایت قانونى آن وجود داشت. به گفته مسجد جامعى باید از افراد داراى قدرت و ثروت بر اساس ضوابط قانونمندى در حفظ بناهاى تارخى و میراث باقى مانده استفاده کرد و اگر مکان تاریخى دست بساز و بفروشها مىافتد براى این است که چارچوبى وجود ندارد. وى با بیان اینکه متاسفانه این افراد تنها به قدرت و ثروت خود فکر مىکنند، مىگوید: باید ساختار قاعدهمندى که بتواند از آثار تاریخى و میراث باقى مانده پشتیبانى کند ایجاد شود و حتما حمایتهاى لازم از آن وجود داشته باشد در غیر اینصورت دیگر میراثى براى آیندگان باقى نمىماند.
با ادامه یافتن شرایط فعلى در مدیریت میراث فرهنگى کشورمان نمىتوان آینده روشنى براى کشورمان در بخش آثار تاریخى ترسیم کرد چرا که احیاى آثار و بناهاى تاریخى که امروز به دست توانمند مسئولان مورد بىمهرى قرار گرفته و نابودى مىشوند غیر قابل جبران هستند. باید چارهاى اندیشید.