عصر ایران؛ جعفر محمدی – بحث حضور زنان در استادیوم های ورزشی که این روزها با برگزاری مسابقات جهانی والیبال در کشورمان داغ تر هم شده است، حاوی تناقض ها و هزینه هایی است که اگر تدبیری برای آن نشود، مصداقی از ضرب المثل بستن دستمال به سری که درد نمی کند خواهد شد:
۱ – تناقض اول این است که مگر از اول انقلاب تا همین چند وقت پیش، بانوان ایرانی به استادیوم ها نمی رفتند؟ آیا اخیراً حلال خدا حرام شده است یا تغییری در دین محمد(ص) به وجود آمده است؟!
۲ – اصل بر حلال و مباح بودن همه چیز است مگر آن که تصریحاً و البته مستنداً چیزی حرام باشد. لذا بدیهی است کسانی که می گویند حضور زنان در ورزشگاه ها حرام است، باید استدلال کنند و ثابت نمایند و قائلان به حلّیت، از منظر فقهی، نیازی به اقامه دلیل ندارند: البیّنه علی المدعی (آوردن دلیل بر عهده مدعی است.)
در خصوص قانونی بودن یا نبودن نیز ، اصل بر جواز هر کاری است مگر آن که کاری را قانون ، صراحتاً منع کرده باشد.
۳ – حضور زنان در ورزشگاه ها، یا حلال است یا حرام. یا قانونی است یا غیرقانونی.
اگر حلال است و قانونی (که اصل هم همین است)، چرا این همه واهمه از یک امر حلال و قانونی و این همه کارشکنی و هزینه سازی و ناراضی تراشی؟!
اگر هم حرام است ، چرا در هر بازی، تعداد اندکی از بانوان ایرانی (مانند اعضای وزارت ورزش و فدراسیون و خبرنگاران خانم) در ورزشگاه حاضر می شوند؟ مگر حرام نیست؟
اگر حرام است و غیر قانونی، چرا به زنان خارجی اجازه حضور می دهند؟ مگر خارجی بودن، حرام را حلال می کند؟ یا چون خارجی هستند می توانند قانون ایران را در کشور ایران زیر پا بگذارند؟!
نمی شود گفت که برای همه زنان حرام و غیرقانونی است ولی برای زنانی که مدیران وزرات ورزش تعیین می کنند و اجازه ورود می دهند یا زنان خارجی حلال است. این قرائت، چیزی جز وهن دین و بدعت گذاری و توهین به زنان و دختران، بلکه اهانت به کل مردم ایران نیست.
پس می بینید که در این باره هم تناقض های جدی وجود دارد و از آنجا که منع حضور زنان در ورزشگاه ها ، مبنای علمی و دینی و قانونی ندارد، این تناقض ها همچنان وجود خواهند داشت.
۴ – ممکن است گفته شود که یک عده از زنان در ورزشگاه ها، هنجار شکنی می کنند.
اولاً کدام هنجار شکنی؟ اگر منظور نوع پوشش شان است که باید گفت این افراد که از طریق کانال و تونل از خانه هایشان به وزرشگاه ها نرفته اند بلکه از خیابان هایی عبور کرده اند که تحت کنترل و نظارت پلیس است. پس همان پوششی را دارند که در خیابان و کوچه و بازار دارند.
ثانیاً اگر کسی کاری کرد که خلاف قانون بود، چه در ورزشگاه و چه بیرون آن، با شخص متخلف برخورد کنند؛ چرا صورت مسأله را پاک می کنند؟! مانند آن می ماند که چون برخی رانندگان، تخلف می کنند، رانندگی را در کشور ممنوع کنند.
۵ – حضور یا عدم حضور زنان در ورزشگاه ها، نه موضوعی است که بقای نظام بدان وابسته باشد، نه جزو ارکان و حتی فروع دین است و نه نان شب مردم بدان گره خورده است. بنابراین، اصرار بر ممنوعیت حضورشان، حاصلی جز هزینه تراشی برای نظام و جامعه و بدبین کردن جوانان ندارد. خاصه آن که عده ای حتی تهدید به برگزاری تجمعات خونین در برابر ورزشگاه ها هم می کنند!
فرض کنید دختری به پدرش که عازم ورزشگاه است تا مسابقه والیبال ایران و لهستان را تماشا کند، می گوید: پدر! مرا هم با خودت ببر، آرزو دارم از نزدیک این مسابقه را ببینم.
و پدر غمگنانه می گوید که ورود دختران به ورزشگاه ها را ممنوع کرده اند.
خود تصور کنید که آن دختر نوجوان چه حسی نسبت به ممنوع کنندگان خواهد داشت!
آقایان و خانم ها مسؤول! به سری که درد نمی کند، دستمال نبندید و چیزی که مشکل نیست را تبدیل به مشکل نکنید. هنر ، حل مشکلات است، نه تبدیل مسائل عادی به مشکل و سپس ارتقاء آن به بحران!
ماشین های ناراضی تراشی را متوقف کنید، به امور اصلی کشور بپردازید و اجازه دهید، مردم زندگی شان را بکنند. مطمئن باشید که مردم بر خیر و صلاح و ایمان و حجب و حیا ، واقف اند.