همزمان با گفتوگوهای تاریخی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با ۵+۱، رأس هرم نظام سیاسی در ایران به شکلی تأملبرانگیز و با صدایی بلند بر طبل خودکامگی و تهدید در داخل کشور دمید. آیتالله خامنهای در جریان چند دیدار به بهانه ماه رمضان، تنها نگاه اقتدارگرایانه خود را بهگونهای مکرر مورد تاکید قرار نداد؛ بلکه افزون بر این، وی بیاعتنا به جایگاه قانونی قوای سهگانه در جمهوری اسلامی، و حتی دایره اختیارات تعریفشده خود در قانون اساسی (اصل ۱۱۰) به صراحت کوشید در اوج «نرمش قهرمانانه» در خارج از مرزهای ایران، تمرکز هرچه بیشتری بر قدرت سختافزاری اعمال کند.
مطلوبهای سیاسی ـ ایدئولوژیک وی برای جمهوری اسلامی، در تشدید این رویکرد (تلاش برای افزایش استیلا در داخل، به عزم جلوگیری از تحرک نیروهای ناهمسو یا نامطلوب) و اعمال محدودیت برای «غیرخودی»ها و منتقدان و تحولطلبان، تأثیری غیرقابل انکار داشته است.
او در این اظهارنظرهای جدید، آشکارا بیباوری و عدم جدیت و قاطعیت خود در پیگیری پروندههای فساد و سوءاستفاده از قدرت (رانت)، تلاش برای تداوم ـ و بلکه تعمیق ـ محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی، و نیز اعمال سانسور مضاعف بر مطبوعات و گسترش محدودیتها برای فعالان سیاسی اصلاحطلب و سبز را ابراز میکند.
علیه پرونده «بورسیهها»؛ علیه مبارزه با فساد
آیتالله خامنهای سالهاست بر طبل مبارزه با فساد و سوءاستفاده مالی میکوبد، اما واقعیت آنچه در جمهوری رخ داده یکسر متفاوت با ادعاها و شعارهای نفر اول نظام بوده است. در تمام این سالها، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی که رییس آن منصوب رهبری نظام است و سیاستهایش در عمل زیرمجموعه سیاستهای هسته سخت قدرت، عزم جدی برای مبارزه با این دست پروندهها بروز نداده است. اینگونه است که فهرست پروندههای عجیب و غریب اختلاس و سوءاستفاده مالی با ارقام نجومی، روندی فزاینده ـ و حتی عادی ـ یافته است.
یکی از اظهارنظرهای تأمل برانگیز و مهم رهبر جمهوری اسلامی در روزهای گذشته، به پرونده «بورسیهها» اختصاص داشت. آیتالله خامنهای پیگیری این موضوع توسط مسئولان عالی وزارت علوم دولت روحانی را در دو سال گذشته، «یکی از غلطترین کارها» توصیف کرد. او در گزارشی خلاف مستندات وزارت علوم، مدعی شد که «آنطوری که روزنامهها با آن بازی کردند هم نبود؛ به ما گزارشهای دقیق و بر اساس بررسیها دادند.»
رأس هرم نظام سیاسی همچنین بیپروا، بار دیگر ستیز خود را با آزادی رسانهها آشکار کرد. او گفت: «راهش این نبود که ما مسئله را روزنامهای کنیم… سر و صدا ندارد. جنجال درست کردن، حاشیه درست کردن است.» سخنانی که یادآور توصیه وی به رسانهها در سال ۱۳۹۰ و در موضوع پرونده اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی بود؛ او در آن مقطع زمانی نیز به مطبوعات زنهار داد که «نباید این قضیه را کش دهند.»
افزون بر این، وی در سخنان جدید خود، بیاعتقادی خود به مبارزهی شفاف با رانت و فساد را عریان ساخت. او تاکید کرد که «به خیلیها ظلم شد؛ هم خلاف قانون بود این کار، هم خلاف تدبیر بود این کار، هم خلاف اخلاق بود.» رهبر جمهوری اسلامی افشای «بورسیهها»ی غیرقانونی را تزریق «سم» به دانشگاه توصیف کرد. این سخنان در حالی ابراز شد که چند ماه پیش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری دولت اعتدالگرای روحانی در بیانیهای مفصل، از عدمصلاحیت صدها بورسیه شده و سوءاستفاده و اقدام غیرقانونی ایشان و مسئولان وزارت علوم دولت احمدینژاد، گزارشی مفصل و مستند منتشر کرد.
رهبر جمهوری اسلامی اما نشان میدهد که با اعطای امتیازهای غیرقانونی به «خودی»ها، و سوءاستفاده از قدرت در راستای بازتولید نظم مستقر، نه تنها مشکلی ندارد، بلکه از مقابله با این وضع و اطلاعرسانی در مورد آن، برمیآشوبد.
لباس شخصیها و خودسرها؛ بازوهای رهبر
«من همینجا به مسئولین محترمی که تشریف دارند میگویم که بههیچوجه نگذارید افرادی که کلیدهای کار دستشان است، بر تشکلهای انقلابی و تشکلهای اسلامی سختگیری کنند. مطلقاً اجازه این کار داده نشود و فضا را تنگ نکنند؛ بگذارند تشکلهای اسلامی و تشکلهای انقلابی کار کنند. اجازه بدهید تشکلهای دانشجویی، تشکلهای انقلابی و اسلامی ـ بهخصوص روی تشکلهای انقلابی من تکیه دارم ـ دست و بالشان باز باشد، امکانات داشته باشند.» این بخشی از سخنان اخیر آیتالله خامنهای در دیدار با دانشجویان در ماه رمضان است.
کشف ریشه حمله به علی مطهری در شیراز یا جلوگیری از سخنرانی برخی اصلاحطلبان در بعضی از دانشگاههای کشور، برای ناظران آگاه، کار دشواری نبوده و نیست. رهبر جمهوری اسلامی بهوضوح از اقدامات نهادهایی چون بسیج دانشجویی حمایت میکند. این «تشکلهای انقلابی» بازوهای تبلیغاتی ـ عملیاتی رأس هرم نظام سیاسی برای سرکوب منتقدان و دگراندیشان در دانشگاهها، و اعمال فشار و محدودیت بر «غیرخودی»ها محسوب میشوند.
کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی اگر متأثر از تحریمهای سهمگین و واقعیتهای غیرقابل گریز اجتماعی ـ اقتصادی، ناگزیر از مذاکره و مصالحه با غرب شده، در داخل کشور و در وضعی که با خشونت و ارعاب و سرکوب، اقتدارگرایی را بازتولید کرده و تداوم بخشیده است، نیازی به گشایش سیاسی نمیبیند.
توصیف اینان با تعابیری چون «لباس شخصی»ها و «خودسر»ها، تنها ترفندی مطبوعاتی برای گریز از سانسور و توقیف، و یا اقدامی بیحاصل توسط طیفی از عملگراها برای نادیده گرفتن نگاه و رویکرد رهبری است. آیتالله خامنهای در همین سخنان اخیر خود تصریح میکند که سخنان دانشجویان متعلق به «تشکلهای انقلابی و اسلامی»، «اینها حرفهای ما است؛ اینها همان حرفهایی است که ما باید بزنیم؛ همان کارهایی است که ما باید بکنیم؛ این جوانها هم دارند این حرفها را میزنند.»
نوروز ۱۳۹۳ نیز وقتی رهبر نظام در سخنرانی ابتدای سال خود، از «فرهنگ» گفت و بر ضرورت مقابله با مقولهها و مفاهیمی چون «تحرک دشمنان در زمینه فرهنگ»، «رخنه فرهنگی»، «ولنگاری»، و «شبههافکنی و بیاعتقادی»، تاکید کرد، پیام را به بازوهای عملیاتی و میدانی ابلاغ کرد. برهم زدن کنسرتها و مقاومت «حزبالله» در برابر تغییر فضای فرهنگی جامعه ـ متأثر از انتخابات ۱۳۹۲ و عوض شدن ترکیب قوه مجریه ـ بیمبنا و دستور نبود.
او همان موقع از «وظایف ایجابی و وظایف دفاعی» گفته بود، و «جوانهای مومن و انقلابی» را که «بهصورت خودجوش» به «فعالیت فرهنگی» مشغولند، مخاطب قرار داده و به تداوم و «گسترش کار فرهنگی»، تشویق کرده بود. آن پیام شفاف بود. پیام رمضان ۱۳۹۴ نیز عریان است. کانون مرکزی قدرت برای تداوم وضع غیردموکراتیک، و تحقق مطلوبهای ایدئولوژیک خود، افزون بر نهادهای نظامی و امنیتی و اطلاعاتی و قضایی، به بازوهای تبلیغاتی و عملیاتی و اجرایی خود در جامعه ـ بهخصوص دانشگاهها ـ نیز امید بسته است.
محدودیت برای «غیرخودی»ها؛ تداوم انحصار قدرت
رهبر جمهوری اسلامی در پیگیری فضای سیاسی بسته، تردیدی ندارد. او بیاعتنا به توسعه سیاسی، تنها به «خودی»ها اعتماد میکند، و برای آنهایی که در تبعیت از وی، و همراهی با مواضع شخص اول نظام، تردید یا تفاوت نشان دادهاند، جایی و راهی برای ادامه باقی نمیگذارد. نحوه مواجهه وی با محمد خاتمی، چهره نخست اصلاحطلبی ایران، مشهورترین و مهمترین شاهد در چند سال اخیر است. رأس هرم نظام سیاسی با وجود تلاش خاتمی و مجمع روحانیون مبارز برای «آشتی»، همچنان قهرجویی و فاصلهگزاری میکند. منع مطبوعات از درج اخبار و تصاویر خاتمی، یک مستند مهم است؛ اقدام و تصمیمی که خارج از دستگاه قضایی اتخاذ شده است.
کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی اگر متأثر از تحریمهای سهمگین و واقعیتهای غیرقابل گریز اجتماعی ـ اقتصادی، ناگزیر از مذاکره و مصالحه با غرب شده، در داخل کشور و در وضعی که با خشونت و ارعاب و سرکوب، اقتدارگرایی را بازتولید کرده و تداوم بخشیده است، نیازی به گشایش سیاسی نمیبیند. بیمعنا نیست که رهبر نظام به انتقاد از «اسلام رحمانی» میپردازد و آن را «صد درصد غلط» توصیف میکند (آنهم در هنگامه جولان داعش در منطقه).
شاید با چنین مواضعی، و البته مبتنی بر کردار سیاسی رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر، این سخنان اخیر حسین مرعشی، عضو شاخص کارگزاران سازندگی معنادارتر باشد: «ما اصلاحطلبان با هر سرمایهی محدودی که در اختیارمان باشد مهمترین استراتژیمان در انتخابات این است که برگردیم و این پیوندها (پیوند با «سرمایه بزرگی مثل رهبری») را بازسازی کنیم.» مرعشی از اهمیت استراتژیک «رعایت دغدغههای نظام و رهبری» میگوید و «ادامه رقابتهای سیاسی حتی در محدودترین زمینی که نظام تعیین کند.»
نیز از همین زاویه است که آیتالله خامنهای در سخنان اخیرش بار دیگر به مسئولان ارشد وزارت علوم تاکید میکند: «از عناصری که نامطمئن بودن خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید… بعضیها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنیاند… بیاعتمادی خودشان را برای نظام ثابت کردند.. همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند… اینها نامطمئناند؛ من استفادهی از اینها را مطلقاً توصیه نمیکنم، بههیچوجه.»
شاید با چنین مواضعی، و البته مبتنی بر کردار سیاسی رهبر جمهوری اسلامی در سالهای اخیر، این سخنان اخیر حسین مرعشی، عضو شاخص کارگزاران سازندگی معنادارتر باشد: «ما اصلاحطلبان با هر سرمایهی محدودی که در اختیارمان باشد مهمترین استراتژیمان در انتخابات این است که برگردیم و این پیوندها (پیوند با «سرمایه بزرگی مثل رهبری») را بازسازی کنیم.» مرعشی از اهمیت استراتژیک «رعایت دغدغههای نظام و رهبری» میگوید و «ادامهی رقابتهای سیاسی حتی در محدودترین زمینی که نظام تعیین کند.»
بعید است آن گروه از اصلاحطلبانی که روندهای شبهدومخردادی (حکومت محور) را در دستور کار قرار دادهاند، صدای طبل خودکامگی را نشنیده باشند. آیا آنان به مصالحه آیتالله خامنهای در داخل کشور ـ همچون «نرمش قهرمانانه» وی در آن سوی مرزها ـ امید بستهاند؟
ادامه حبس خانگی رهبران جنبش سبز، پیام متفاوتی صادر میکند. چنانکه ایستادگی موسوی و کروبی و رهنورد در برابر رأی و رویکرد ولایت مطلقه فقیه نیز از «راهبردی دیگر»، نشانهها دارد. بیهوده نیست که رهبر جمهوری اسلامی هنوز ـ و با خشم ـ از «فتنه» میگوید.
از: بی بی سی