نه تنها «کوچه اختر» یک بن بست است، خود مساله حصر هم یک بن بست است و باید به شکلی حل شود و ادامه آن برای کشور و نظام، مفید نخواهد بود و نمی شود قانون اساسی را در مواردی اجرا کرد و در مواردی نه. علیرضا بهشتی فرزند شهید دکتر بهشتی در ادامه ابراز امیدواری کرد با تلاش عقلای نظام، درهای حبس و حصر هرچه سریعتر گشوده شود و مردم ایران امکان بهره مندی از ظرفیت های این ذخایر ملی را داشته باشند.
به گزارش کلمه، آخرین روزهای مهر ماه گذشته انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی سهند تبریز، میزبان فرزند شهید دکتر بهشتی؛ دبیر کل جمعیت توحید و تعاون و عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بود.
علیرضا بهشتی که در مراسم معارفه این انجمن در آمفی تئاتر شهید آوینی دانشگاه سخن می گفت در آغاز از نقش آذربایجان در تاریخ پر فراز و نشیب کشور گفت و از بزرگان این خطه که هرکدام در ۱۵۰ سال گذشته نقش بی بدیلی در تحولات جامعه ایران ایفا کرده اند، یاد کرد.
مشاور ارشد میرحسین موسوی سخنان خود را با آرزوی رفع حصر یار دیرینه و همراه مردم در سال ۸۸، مهندس میر حسین موسوی ادامه داد و خاطر نشان کرد که امید است با تلاش عقلای نظام، درهای حبس و حصر هرچه سریعتر گشوده شود و مردم ایران امکان بهره مندی از ظرفیت های این ذخایر ملی را داشته باشند که با تشویق پرشور دانشجویان حاضر در مراسم روبرو شد.
استاد فلسفه سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، سخنان خود را که در باب توسعه و نقش تشکل های دانشجویی در پیشبرد آن بود، با تبیین نظریات توسعه شروع کرد و از وجوب تقدم توسعه سیاسی در کشور گفت و یادآور شد که این مهم به دست نمی آید مگر با وجود نهادهای فراگیر سیاسی و اقتصادی.
او به به فساد های اقتصادی گسترده ۸ سال گذشته اشاره و آن را از نشانه های وجود موانع توسعه کشور خواند و گفت که این فسادها بزرگترین سرمایه کشور، اعم از سرمایه های اقتصادی، انسانی و اجتماعی را به تاراج برده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود از مثلث؛ سرمایه اقتصادی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی به عنوان سه شرط اساسی توسعه هر کشوری یاد کرد و با یادآوری تجربه مدیریت کشور در ۸ ساله دوره جنگ تحمیلی، با وجود کمبود منابع و قیمت پایین نفت، مهمترین عامل موفقیت آن دوران را وجود سرمایه اجتماعی متقابل بین مردم و دولت وقت دانست.
او همچنین از اواخر دوره پهلوی به عنوان دوره ای که سرمایه اجتماعی به کمترین میزان خود رسیده بود، شاهد آورد و گفت مردم در اواخر دوران پهلوی با وجود مطالبات فراوان، حکومت را از آن خود نمی دانستند.
وی تاکید کرد خطوط قرمز نباید به قدری کلفت شوند که همه بیرون از دایره قرار بگیرند زیرا در این شرایط عملا شکل گیری نهادهای سیاسی فراگیر ممکن نخواهد بود.
فرزند شهید بهشتی در ادامه خواستار این شد که انجمن های اسلامی استقلال خود را حفظ کرده و تکثر و تنوع (پلورالیسم) را حتی درون خود انجمن ها متبلور و مجسم کنند. وی بالا بردن آگاهی های شهروندی دانشجویان را وظیفه مهم انجمن های اسلامی و از نکات حائز اهمیت خواند.
دکتر بهشتی در ادامه سخنان خود با اشاره به انتخابات و وعده های انتخاباتی کاندیداها، دولت مرحوم دکتر مصدق و دو برنامه اصلی دولت ایشان (ملی شدن صنعت نفت و اصلاح قانون انتخابات) را مثال زد و افزود که مصدق این دو برنامه را به ادبیات و مطالبات سیاسی مردم ایران تبدیل کرد و فارغ از موفقیت یا عدم موفقیت در اجرای آنها، این برنامه ها را به صورت یک فرهنگ و سنت درآورد و از این جهت باید گفت که برنامه او موفق بوده است. وی مصدق را نه به عنوان یک الگوی غیرقابل نقد بلکه به عنوان یک نمونه و مثال و بخشی از هویت ایرانیان مطرح کرده و مطالبه گری برنامه های کاندیداها و بررسی و پیگیری این برنامه ها را از وظایف دانشجویان عنوان کرد.
بهشتی خطاب به دانشجویان از آنان خواست که همه چیز را به فعالیت های سیاسی مربوط به حکومت محدود نکنند. وی اعضای جامعه مدنی و تشکل های اجتماعی را در مناسبات مختلف جامعه تاثیرگذار خواند و اعضای انجمن اسلامی را توصیه به کمک رسانی های اجتماعی و خیریه در متن جامعه کرد و از آنان خواست تا از مهارت ها و تجربه های تحصیلی شان نیز در این مهم بهره بگیرند.
دکتر بهشتی با اشاره به فعالیت و اتحاد شبکه های اجتماعی و سازمان های مردم نهاد در آلمان و اتریش و فشارشان به دولت هایشان در امر پذیرفتن پناهندگان سوری در اروپا را نشانه توسعه در جوامع غربی خواند و عنوان کرد که فردگرایی در غرب به معنای صرفا خودخواهی و خودمحوری نیست.
وی در ادامه از اعضای تشکل های داشجویی خواست برای تقویت حس جمعی تلاش کنند و نقش این تشکل ها را در توسعه کشور مهم و درجه اول ارزیابی کرد و خاطرنشان ساخت که جمع شدن خرده توان هاست که می تواند به توسعه کمک کند و نیز یکی از ابزارهای توسعه در تایوان، کره، هند، برزیل، اندونزی و مالزی و ترکیه را تجمیع خرده توان ها و سازماندهی آنان دانست. همچنین با مثال زدن جامعه اسلامی ایران عنوان کرد که وظیفه ما به عنوان مسلمان چیزی بیش از این نیست. به بهشت بردن مردم وظیفه دولت و حکومت نیست بلکه وظیفه آنان فراهم کردن بستر مناسب برای انتخاب آزادانه و آگاهانه الگوی زیستی از سوی شهروندان و تلاش برای تحقق آن است.
در روزهای اخیر عده ای فکر می کنند با این توافقنامه، انقلاب اسلامی تمام می شود و جمهوری اسلامی معنی خود را از دست می دهد. اما این تازه اول راه است. باید شرایط لازم برای رشد و تعالی انسان ها فراهم شود که این وظیفه اصلی حکومت است. اگر توانستیم در ایران یک جامعه نمونه پیشرفته در رفاه که انسان ها در آن آزادانه و آگاهانه به انتخاب بپردازند و بتوانند با عقاید خودشان زندگی بکنند، دیگر لازم نیست به فکر صدور انقلاب به اشکال ناموفق دیگر فکر کنیم و این خود بزرگترین تبلیغ انقلاب است. اما کج اندیشی هایی که این راه روشن انسان ساز را نمی بینند و منافع اشخاص و گروه ها در میان است. گاهی کار اصلاح به بن بست می رسد و انسان هایی باید بایستند و هزینه بدهند، چون ممکن است همیشه فرصت بازگشت وجود نداشته باشد. اباعبدالله (ع) نیز در چنین شرایطی و با مشاهده بر باد رفتن آخرین دستاوردهای نهضت پیامبر(ص) و تبدیل خلافت به سلطنت، اقدام به تلاش برای بازگشت نهضت اسلام به مسیر اصلی خود می کند و توجیه ها و دلایل اطرافیان و سایرین را برای مماشات و عدم احیای این مسیر نمی پذیرد. وی در پایان ابراز امیدواری کرد بیش از آنچه به فکر اشخاص باشیم، – به تعبیر شهید بهشتی – «حق پایی» کنیم.
دکتر علیرضا بهشتی در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان در مورد آزادی بیان جناح های سیاسی،خاطر نشان کرد که تجربه نشان داده است که هنگامی که اصلاح طلبان روی کار بوده اند، آزادی بیان در جامعه به شکل فراخ تری وجود داشته است. آقای بهشتی در پاسخ به سوالی دیگر در مورد وضعیت محصورین گفت: نه تنها «کوچه اختر» یک بن بست است، خود مساله حصر هم یک بن بست است و باید به شکلی حل شود و ادامه آن برای کشور و نظام، مفید نخواهد بود و نمی شود قانون اساسی را در مواردی اجرا کرد و در مواردی نه.
وی همچنین بازگشایی سفارتخانه های مختلف در کشور را الزاما به معنای رها شدن در آغوش آنان ندانست و افزود نه بستن سفارتخانه ها نشانه استقلال است و نه باز کردن آن ها به معنای وابستگی که مهم این است ما بتوانیم روی پای خود بایستیم و با دنیا تعامل عزتمندانه داشته باشیم.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه سهند که در کوران فضای ملتهب سال ۸۸ به مانند بسیاری از انجمن های اسلامی اصلاح طلب کشور، تحمل نشده و مهر تعلیق بر سردرش خورده بود، از ۱۳۹۳ فعالیتهای خود را آغاز و دراولین مراسم خود در مهر ماه ۹۳ میزبان حجت السلام رسول منتجب نیا؛ قائم مقام حزب اعتماد ملی بود.