بیانیه‌ی نهضت مقاومت ملی ایران به مناسبت شانزدهم دی‌ماه ۱۳۵۷ روز تشکیل دولت ملی شاپور بختیار

شنبه, 16ام دی, 1396
اندازه قلم متن

به مناسبت شانزدهم دی‌ماه ۱۳۵۷

روز تشکیل

دولت ملی شاپور بختیار

امسال، شانزدهم دیماه، روز تشکیل دولت ملی شاپور بختیار در ۳۹ سال پیش، تقارن دارد با قیام خودانگیخته‌ی مردم و بخصوص جوانان به‌جان رسیده‌ی ایرانزمین که در سراسر کشور همچون تنی واحد برضد رژیم یکسره فساد و ستمی که آن رادمرد تیزبین و دلاور علیه آن به ملت ایران هشدار داده‌بود، به‌پاخاسته‌اند.

هزاران دریغ و افسوس که درک خطرمهلکی که شاپور بختیار در آن روزهای پرآشوب با روشن‌بینی و دلیری و به‌بیانی دقیق و فصیح علیه آن زنهارداد به زمانی قریب به چهل سال و تحمل فجایعی بیسابقه در تاریخ ایران نیاز داشت، و حتی امروز هم که درستی پیش‌بینی او درباره‌ی حکومت دینی از آفتاب روشن‌ترشده، از شاهدان آن روزگار هنوز اندک‌اند کسانی که به حقانیت او اعتراف کنند و بگویند دیگران در‌اشتباه‌بودند.

قبول مسئولیت نخست وزیری از طرف دکتر شاپور بختیار و سپس معرفی کابینه دولت ملّی وی به شاه در تاریخ شانزدهم دی ماه ۱۳۵۷ ، با هدفِ احیای مجدد و کامل مشروطیت و همه‌ی آزادی‌ها و دیگر نعمت‌های آن، وکوتاه نمودن دست اجانب از ایران، افق آزادی از بند یک‌ربع ‌قرن دیکتاتوری ﻤﺣﻤ۔د‌رضا شاه پهلوی را بر ملت ایران می‌گشود.

این روز فرخنده نیز به‌عنوان سرآغازی برای تحقق دموکراسی و استقلال سیاسی کشور که از همان نخستین روزهای پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ از طرف شاه و دولت‌های سوداگر خارجی پایمال‌ شده‌بود، در تاریخ سیاسی ایران ثبت‌ خواهد‌ماند.

مُفاد برنامه‌ی دولت ملّی بختیار، که شاه در اوج جنبش آزادی‌خواهانه‌‌ی سال‌های ۱۳۵۶/۵۷ بناچار به تشکیل آن تن‌داده‌بود، علاوه بر همه‌ی خواست‌های آن جنبش، با اصول اهداف جبهه ملّی نیز هم‌خوانی‌داشت.

آن برنامه، معطوف به تأمین فوریِ همه‌ی آزادی‌های دموکراتیک پیش‌بینی‌شده در قانون اساسی مشروطه: آزادی بیان و قلم، آزادی تشکل برای احزاب و سندیکاها و دیگر دسته‌جات اجتماعی، آزادی تجمعات، آزادی‌های فردی و اجتماعی بود، به‌علاوه‌ی رفع فساد سیاسی و اقتصادی، مبارزه با فقر و کوشش در راه تأمین عدالت اجتماعی.

علاوه بر این‌‌ها، اتخاذ سیاست خارجیِ مُلهم از حاکمیت ملی، حفظ منافع ملی و روابط دوستی و حسن همجواری با کشورهای همسایه، روابط دیپلماتیک بر مبنای احترام متقابل با همه‌ی کشورهای جهان بالاخص اعلام همبستگی با ملل جهان سوم، نمونه‌ای از صلح‌دوستی ایرانی و خوش‌رفتاری نسبت به دیگران به‌شمار می‌رود.

مقارن زمستان ۱۳۵۷ و در بحران و آشفتگی‌‌ شدیدی که کل جامعه را دربرگرفته‌بود، دکتر شاپور بختیار، در ادامه‌ی یک‌ربع قرن مبارزه با دیکتاتوری و به‌منظور پایان‌بخشیدن به آن و مقابله با دیکتاتوری هولناک‌تر و نوینی که در حال تکوین بود وارد میدان شد و پس از آن‌که تمامی کوشش‌ها برای نخست‌وزیری سایر شخصیت‌های جبهه ملی، به‌علت تسلط خمینی بر روحیات بسیاری از آزادیخواهان قدیمی، بی نتیجه ماند او که همچون گذشته در سنگر قانون اساسی مانده‌بود در مقابل سیل ویرانگر خمینی و سایراعقاب شیخ فضل‌الله نوری سینه‌سپرکرد، از سیل دشنام و تکفیر سیاسی نهراسید و هم‌رنگ جماعت‌های توده‌وار و بی‌شکل و بی‌هویت دنباله‌روان نشد.

دکتر شاپور بختیار به تفاوت‌های شگرف میان نهاد نمادین سلطنت در نظام مشروطه، و گوهر و اصل مشروطه که چیزی جز حاکمیت ملت، و تنها ملت، نبود و نیست و از لحاظ حقوقی مقدم بر سلطنت و مستقل از آن، آشنا بود و امیدوار، که دیگران نیز با توجه به این تفاوت‌های اساسی از همراهی با وی در روشنگری میان توده‌های خشمگین و هیجان‌زده و موفقیت برای به‌ساحل رسانیدن کشتیِ توفان‌زده‌ی کشور دریغ‌نورزند و فراموش نکنند که خودکامگی شاه با خفه‌کردن صدای اعتراض نیروهای ملی و آزادی‌خواه و سرکوب مخالفین دیکتاتوری از یکطرف و ایجاد همه‌ی امکانات مالی لازم برای تبلیغات و سازمان‌دهیِ عقب‌مانده‌ترین قشر روحانیت از طرف دیگر شکل‌گرفته‌بود و شاه از همان روزی که تلگرام تبریکِ آیت‌الله بروجردی را پس از کودتای ۲۸ مرداد و مراجعت از رم به تهران دریافت‌کرده‌بود و نیز به خاطر خوش‌خدمتی‌های سید ابوالقاسم کاشانی قبل و بعد از کودتا نسبت به خویش، و اضافه بر آن‌ها، اعتقادات خرافی که در باورهای عقیدتی او ریشه‌داشت خود را مدیونِ همان قماش «آیات عظام» می‌دانست.

در عرصه‌ی سیاسیِ بعد از مصدق بزرگ، دکتر شاپور بختیار یگانه و آخرین نخست‌وزیر با‌اختیارِ مشروطه بود. زیرا او بر اساس دانش وسیع و عمیق سیاسی و اجتماعی خود، توانست در حساس‌ترین مرحله از تاریخ ‌ربع‌قرنه‌ی بعد از کودتا، با اتکاء به نیروی ایمان از راه دموکراسی منحرف نشود.

سی‌و‌نه سال پس از شانزدهم دیماه ۱۳۵۷، در دیماه ۱۳۹۶، ملت ایران که در این‌مدت طولانی، بار سنگین حاکمیت عقب‌مانده‌ترین قشر جامعه را بر‌دوش کشیده‌، بار دیگر فریاد اعتراض را با شعار: معیشت، منزلت حق مسلم ماست و: سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، به خیابان‌ها آمده‌است و بزودی با فریاد مرگ بر دیکتاتور و دیکتاتوری، کل نظام سیاه و ضد انسانی‌ای را که شاپور بختیار نزدیک به چهار دهه‌ی پیش ماهیت آزادی‌کش و ایران‌ستیز و خطر تسلط شومش را هشدارداده‌بود، زیر سئوال برده است. و با توجه به شعارهایی که اقشار تحت‌فشار و عاصی ملت هر روز برزبان‌می‌آورند بر همه‌ی جهان آشکارشد که درایران دیگر کسی به ادعاهای حکام حیله‌گر و وعده‌های اصلاح‌گران سالوس نظام جمهوری اسلامی باورندارد.

در طی دوران سی‌و‌نه‌ساله‌ی تسلط جمهوری اسلامی، مجموعه‌ی دست‌اندرکاران این نظام توتالیتر منفور از وارد آوردن هیچ‌گونه فشار و ستم بر همه‌ی اقشار و طبقات مردم در مراکز تولیدی، فرهنگی، هنری، آموزشی و بهداشتی ابا نداشته و تا توانسته‌اند خزانه‌ی مملکت را به‌غارت‌برده‌‌اند.

هم‌اکنون که وطن ما بیش از همیشه با اوضاعی سخت و پرتلاطم که جمهوری اسلامی ایجاد کرده درگیر می‌باشد و دامنه‌ی گسترده‌ی اعتراض و فریاد مظلومیت ملت مسئولین رژیم توتالیتر اسلامی را به‌هراس‌انداخته و ارکانِ میراث شوم روح‌الله خمینی را متزلزل‌تر نموده، ایرانیان آزادی‌خواه و دلبسته و پایدار بر اصول دموکراسی هرکجا که هستند وظیفه‌دارند صدای ملت را به‌گوش جهانیان برسانند و افکار عمومی جهان را برای ‌اعلام همبستگی با جنبش آزادی‌خواهی‌ و عدالت‌طلبی ملت تحت‌ستم، و اعتراض به رژیم جمهوری اسلامی به‌خاطر رفتار خشونت‌آمیز دستگاه «انتظامی» با مردمی که برای احقاق ابتدایی‌ترین خواست‌‌ها ناچار به‌خیابان آمده‌اند، فرابخوانند.

وظیفه‌ی دیگری که آزادی‌خواهان و نیروهای پراکنده‌ی ملی در زمینه‌ی حمایت از جنبش پیش‌روی خود دارند، اعلام مواضع مشخص سیاسی در همخوانی با اصول دموکراسی و نیز علیه تشبثات رژیم و افرادی است که می‌کوشند مردم را دچار یأس نمایند. به‌علاوه، کوشش برای برملا کردن ماهیت ظاهرفریب کانون‌هایی که هنوز یا در رؤیای تجدید «دوران طلایی امام» یا دیکتاتوری گذشته به‌سر می‌برند از زمره وظایف نیروها و محافل آگاه و ایران‌دوست می‌باشد.

دکتر شاپور بختیار بارها گفته‌بود که آینده‌ی ایران در گرو موفقیت جامعه در حرکت به‌سوی دموکراسی و نهایتاً تحقق آن‌است.

فریاد ملت زجرکشیده‌ی ایران، از پایان محتوم رژیم ضد انسانی جمهوری اسلامی خبر‌می‌دهد. جنبش صمیمانه‌ و اصیل مردم به‌خوبی بر همه آشکارساخت که این نظام دارای هیچگونه پایگاه مردمی در جامعه نیست و، خواه از هم اکنون و خواه در فردایی بسیار نزدیک، به پایان عمر خود رسیده‌است. بی‌جهت نیست که از پیر و جوان، و ایرانی و بیگانه، همه‌ی آنان که ریگی به کفش ندارند از سقوط آن سخن می گویند و صاحبان‌تجربه مردم و نیروهای سرکوب را به اعتراض و اعتصاب و به‌ویژه به نافرمانی فرامی‌خوانند.

بر ماست که بکوشیم تا این فریاد خاموش‌نشود و جنبش ملت ایران تا رهایی کامل از استبداد موجود و هم‌چنین مقابله‌ی مؤثر با هر تفکر استبدادی و هر نوع حاکمیت ایدئولوژیک، در راه رسیدن به مقصود یعنی تحقق آرمان‌های والای مشروطه و نهضت ملی مصدق، که سی‌و‌نه سال پیش هدف اصلی شاپور بختیار بود، به نتیجه‌ی مطلوب برسد.

ایران هرگز نخواهد مرد

چهاردهم دیماه ۱۳۹۶

نهضت مقاومت ملی ایران


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. با درود
    در چنین زمانی جای شخصتی خمچون زنده یاد دکتر شاپور بختیار که تفکرات و اندیشه های وی روشنی راه دمکراسی، شرافت انسانی و میهن پرستی است خالی می باشد. توصیه می شود اندیشه ها، راه و روش این بزرگمرد راه راستین دمکراسی را با مطالعه کتاب یکرنگی وی سایر اندیشه هایش در جامعه باز بخوانیم.