هجوگویى و خرافات پردازى به نام روشنفکرى دینى

دوشنبه, 15ام شهریور, 1395
اندازه قلم متن

در این تردیدى نیست که اکثریت مردم ایران، به نحو خاص خود، مسلمان و دیندار هستند. ممکن است نماز بخوانند، یا نماز نخوانند. ممکن است الکل بنوشند، یا الکل ننوشند. ممکن سر اشخاص کلاه بگذارند یا رفتار سالم اجتماعى داشته باشند. ممکن است حرف دل شان با حرف زبان شان یکى باشد یا نباشد. اما به طرز خود، و به شیوه ى خود مسلمان اند و دین دار. همین مردم، شاید براى امام حسین جوک بسازند و از گفتن و شنیدن این جوک، در جاى مناسب، بخندند، اما همین مردم مى توانند اگر در جایى نامناسب، ظن توهین به امام حسین برود، گردن توهین کننده را با دستان خود بشکنند. تراز و معیار معینى براى درک این نوع دین وجود ندارد. به عبارتى نمى توان دین در جامعه ى ما را به آسانى فرموله کرد. نیازى هم به فرموله کردن نیست. اگر دین امر شخصى ست، هر کس براى خود مى تواند تصویرى و تعبیرى از آن داشته باشد.

hajw gui 1

دین مردم تا جایى که نخواهند آن را به کسى تحمیل کنند یا آن را وسیله ى تحمیق قرار دهند محترم است. دین سیاسى و دین به دنبال قدرت، که از تمام اسباب به دست آوردن قدرت و حفظ آن استفاده مى کند، فاقد این احترام است. این دومى دین نیست، بلکه سیاست و عامل قدرت و تحمیق و مطیع کردن مردمان است. حکومت اسلامى ایران از دین براى تثبیت قدرت سیاسى و سرکوب اندیشه ى آزاد و مردم آزاد و طرفداران آزادى بهره برده است و مى برد. با چنین دینى، که در واقعیت دین نیست و ابزار قدرت است باید به شدت مبارزه کرد. یکى از ابزار تحمیق مردم در چنین دینى، گستردن بساط خرافات است. خرافاتى که بعد از مدتى تبدیل به مقدسات مى شود.

کسانى که خود را روشنفکر دینى یا نو اندیش دینى یا مصلح دینى یا رفرمیست دینى و امثال این ها نام نهاده اند، «ظاهرا»، رو در روى دین سیاسى و دین به دنبال قدرت ایستاده اند. آن ها مى خواهند، دین را معقول و منطبق با یافته هاى علمى و فلسفى و منطقى و امثال این ها نشان دهند. روشنفکران دینى یا هر نام دیگرى که دارند، مى گویند مخالف خرافات و هجویات و یاوه گویى هاى دینى هستند، به عبارتى چرندیات امثال شیخ عباس قمى و آشیخ هادى سبزوارى و محمد باقر مجلسى و دیگر یاوه گویان دینى را قبول ندارند و نوشته هاى آن ها را وهن دین مى دانند.

hajw gui 2

اما این ها که مدرن هستند و کمترین تیترشان دکترى در فلان رشته و بهمان رشته ى علمى ست، به جاى یاوه هاى دیروزى و امروزى مذهبى هاى سنتى، چه مى گویند؟ هیچ! این ها هم با عرض معذرت از صراحت کلام، یاوه مى گویند. یاوه ى این دین داران مدرن به مراتب خطرناک تر از یاوه هاى سنتى هاست. این که زن از جنس حیوان است یا با فلان ورد و دعا رفع یبوست مى شود را مى توان امروز نقل کرد و خندید، اما وقتى پاى سوبژکتیویسم مدرن و فرض هاى زبانشناختى و هرمنوتیک هایدگرى و ماهیت شناسى وحى به میان مى آید، دیگر بحث خنده دار نیست بلکه گریه آور است؛ گریه آور به خاطر این که این چنین نظریه پردازانى یا واقعا از منطق ساده و عقل سلیم عارى هستند به عبارتى نمى دانند و به هر دلیل کور و کر هستند، یا مى دانند و دارند مردم و بخصوص جوانانى را که به هر دلیل نمى توانند از دین و ایمان خود دست بشویند بازى مى دهند؛ فریب مى دهند؛ بر سر آن ها کلاه مى گذارند؛ براى دین دار نگه داشتن آن ها یاوه هاى مدرن مى بافند؛ اگر دیروز شیخ عباس یاوه مى بافت و از یاوه هایش براى تحمیق مردم بى سواد و کم سواد استفاده مى کرد، روشنفکران دینى ما، همان کار را براى تحمیق مردم با سواد و اهل مطالعه انجام مى دهند.

hajw gui 3

سایت زیتون گزارشى تهیه کرده است از «سلسله نشست هاى تحلیل رویاهاى رسولانه». در این نشست نظریه ى عبدالکریم سروش با این مبنا مورد بحث قرار گرفته است: «زبانِ قرآن، زبانِ خواب و رویاست و فهمِ آن، مستلزم یک شیفت پارادایمى و گذر از تفسیر متن به تعبیر آن.»

یک موضوع بى اساس، یک موضوع هجو، پایه ى بحثى قرار مى گیرد و بر روى آن بنایى از کلمات سنگین و رنگین علمى و فلسفى ساخته مى شود که همه ى این بنا از زیر تا رو هیچ در هیچ است! سرگرمى فکرى، بر اساس «پوچ» است! باز بنایى درست خواهد شد مثل بناى ساخته ى ذهن دکتر شریعتى، و باز عده اى دنباله رو، جان و جوانى خود و دیگران را براى زندگى در این بناى خیالى و رویایى به هدر خواهند داد. همه ى این ها تا جایى که بازى باشد، قابل قبول است و مى توان حتى به بازى گران آفرین ها گفت، اما وقتى این پوچ ها را مى خواهند رنگ کنند و حقیقت علمى جا بزنند، باید مانند خرافاتِ اشاعه پیدا کرده توسط سنتى ها در مقابل اش ایستاد. فرقى نمى کند که آیات الله مکارم شیرازى یاوه اى بگوید بدین قرار که حضرت امام زمان با وسیله اى شبیه به بشقاب پرنده در حال پرواز است یا دکتر سروش بساطى علم کند که زبان قرآن، زبان خواب و رویاست و مستلزم شیفت پارادایمى و گذر از تفسیر متن به تعبیر آن. خرافات خرافات است و با آن باید مبارزه کرد هر چند این مبارزه، به هیچ وجه آسان نخواهد بود.

از: گویا

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. بعید می دانم نویسنده متن مطالعه دقیق در مورد هرمنوتیک داشته باشد . این که کسی بگوید نظریه رویاهای رسولانه خرافه است که از یک بقال هم بر می آید اما اگر از همان بقال بپرسی هرمنوتیک چیست و چه قواعدی دارد قطعا نمی داند . به جرات می گویم کسی را تا به حال ندیدم که یک نقد هرمنوتیک درباره نواندیشی دینی ارائه دهد . نقد هرمنوتیک یعنی کسی که به مبانی هرمنوتیک تسلط داشته باشد و بگوید که دین با هرمنوتیک سازگار نیست و یا اینکه چنین نواندیشی از هرمنوتیک بر نمی آید . به نظر من این دشنام گویی ها بر علیه روشنفکر دینی بیشتر از سر حسادت و تنگ نظری است . کلیه جناح های اپوزیسیون تا به حال نتوانسته اند حرکتی همچون جنبش اصلاحات و یا جنبش سبز به راه بیندازند . ۳۷ سال گفتید که مردم پای صندوف رای نروند اما رفتند . همین مردم میگویند امیدی به اپوزیسیون نیست .