با صراحت میگویم اگر بنا بر نامگذاری باشد قبل از انتساب جریان شیراریها به انگلیس، بایستی توجه متدینان ایرانی را به موج سواری مذهبی نظام ولایت فقیه که بهترین نام برای آن “تشیع روسی” میباشد جلب کرد.
در سال های اخیر و به موازات ایستادگی برخی روحانیون و مراجع تقلید دربرابر انحرافات نظامولایت فقیه، رهبر جمهوری اسلامی، کینه خود نسبت به ایستادگی های شجاعانه را با انواع اتهامافکنی ها از جمله جعل عنوان ” تشیع انگلیسی “، به نمایش گذاشته است. بسیاری از اصلاح طلبان حکومتی نیز با این جعل کینه توزانه، همراهی یا حداقل در برابر آنسکوت کردند. در اینمیان نگاهی به موضع گیری گروهی از روزنامه نگاراناصلاح طلب – که منفعت ایشان در حمایتبی چون و چرا از نظام، کمتر از سران اصلاحات می باشد -نشانمی دهد رهبر جمهوری اسلامی در تلاش علیه یک گفتمان مستقل مذهبی – گفتمان شیرازی – توفیقاتی به دست آورده است. خامنه ای می داند شیرازی ها متکی به حمایت بخشی از مذهبیون جامعه هستند که به خقانیت نظامجمهوری اسلامی باور ندارند.او که قدرت مذهب در حفظ نظام ولایت فقیه را تجربه کرده، از انتقال اینقدرت به مخالفان خویش، بسیار واهمه دارد. بر همین اساس، در چند سال اخیر بیشترین توان خویش را برای مقابله با جریان های مذهبی که مخالف نظام ولایت فقیه – یا منتقد آن هستند – صرف می کند. رهبر جمهوری اسلامی در واقع تلاش می کند خود را تنها نماد جامعه مذهبی ایران معرفی کند و در مقابل، نشانه هایی ارائه نماید که به ادعای او، انحراف روحانیون مخالف استبداد فقیه را ثابت می نماید. بر همیناساس از حدود دو سال پیش در تعدادی مقاله، به دفاع از مواضع آیت اله سید صادق شیرازی و سلف او- آیت اله سید محمد شیرازی – پرداختم. البته در بسیاری از آن مقالات به ایننکته اشاره کردم که بعضی مواضع منتسب به شیرازی ها و برخی رفتارهایی که توسط مدعیانپیروی از شیرازی صورت می گیرد محل بحث است و حتی می تواند مورد مخالفت واقع شود اما نباید فراموش کنیم که جنبش اعتراضی ایران، یکجریان متکثر است و نباید به بهانه مخالفت یا سوال پیرامونبرخی مواضع، خود را از قدرت و نفوذ مخالفانمذهبی، محروم نماید. اصرار خامنه ای و جیره خواران او بر انگلیسی نامیدن جریان شیرازی، وحشت او از پتانسیل اینبخش از اپوزیسیون رو به نمایش می گذارد. پس ما همموظفیم در حد امکان به زنده نگهداشتن و انعکاس صدای آن، کمککنیم.
در ادامه مقالاتی که طی دو سال اخیر نوشتم تعدای دیگر مقاله آماده انتشار کرده ام که به تدریج منتشر می شود. با صراحت می گویماگر بنا بر نامگذاری باشد قبل از انتساب جریان شیراری ها به انگلیس، بایستی توجه متدینان ایرانی رابه موج سواری مذهبی نظام ولایت فقیه که بهترین نام برای آن “تشیع روسی ” می باشد جلب کرد. با توجه به حادثه اخیر در مشهد، در نخستین مقاله از سلسله مقالات جدید تغییراتی ایحاد نمودم و در آن به لغو سخنرانی علی مطهری در مشهدمی پردازم.
شهر مشهد و استان خراسان به عنوانیکی از مراکز زائر پذیر ایران و جهان تشیع، همواره پذیرای افرادی بوده که قطعا نگاههای مختلف سیاسی دارند. همچنین چهره های مشهور سیاسی و مذهبی از ایناستان سر بر آورده اند. از این شهر و استان، همعلی خامنه ای برخاسته که هماکنوننماد استبداد فقیه است هم آخوند خراسانی که از حامیاناصلی مشروطه خواهان بود. احمد قابل که به پیروی از مقتدای خود آیت اله منتظری در برابر فقیه مستبد ایستاد یکی از فرزندان آن دیار است و ابراهیم رئیسی که به خاطر مشارکت مستقیمدر کشتار فله ای مخالفان، مورد عتاب شدید آیت اله منتظری قرار گرفت از دیگر تحفه های آناستان می باشد. هم ابومسلماز این سرزمین برخاسته هم علمالهدی که این سردار ایرانی را مورد هتاکی قرار می دهد. قهرمانان لشکر هفتاد و هفت خراسان که در جنگتحمیلی، مردانه از ایران دفاع کردند زاده خراسان هستند یار دیرین خامنه ای یعنی حسن فیروز آبادی که در سال های اخیر از عناصر اصلی سرکوب بوده است نیز. از سوی دیگر، شهر مشهد مرکز یکی از مهم ترین حوزه های علمیه تشیع می باشد که ادعای آن، آزادی مباحثه و شنیدن همه سخنان برای انتخاب بهترینآنهاست. در همینشهر، از سخنرانی نایب رئیس مجلس جلوگیری می شود و دبیر کل جامعه روحانیت مبارز تهران که آن را مهم ترین تشکل سیاسی -روحانی نزدیک به رهبر می دانند در دفاع از این رسوایی می گوید : ” مطهری باید ابتدا برود پیش حضرت آقا و بگوید منمی خواهماین حرف را بزنم……باید در برابر مقام معظم رهبری و برای رضای خدا دهانها را ببندیم”. این سخن کسی است که سالها نماینده علی خامنه ای در سپاه بوده و هماکنون با حکم رهبر، امامت جمعه موقت تهران را به عهده دارد. پس به راحتی می توان از نزدیکی مواضع او به راس نظامولایت فقیه، ابراز اطمینان کرد.
کسانی که دغدغه واقعی نسبت به اسلام دارند می توانند این مواضع را با مواضع مکتوب به جا مانده از نظریه پرداز فقید جریانشیرازی – مرحومسید محمد شیرازی – و نیز آثار و سخنرانی های رهبر فعلی اینحریان یعنی آیت اله سید صادق شیرازی، مقایسه کنند. این مقایسه نشان خواهد داد کدامجریان فکری و سیاسی، برای اسلام و تشیع، رسوایی به بار می آورد. در چند نوشتار مستقل، نگاه سید محمد شیرازی به تحزب، آزادی های اساسی، نقش مشورت در زندگی شخصی و حیات اجتماعی و توصیه های دینی در برخورد با مخالفان، ونیز مواضع خلف او در این موارد راتشریح خواهمکرد اما به عنواننمونه، نگاه کلی شیرازی ها در خصوص آزادی ها و مقایسه آن با رفتار نظامولایت فقیه، بسیار عبرت آموز است. سید محمد شیرازی معتقد به طیف گسترده از آزادی ها بوده و حتی پایبندی به دیناسلامرا تنها در صورتی ارزشمتد می دانسته که از سر اختیار و با آزادی کامل باشد. او معتقد است هر فرد مسلمان باید در انتخاب وکلای خویش، دست اندکارانحکومت از صدر تا ذیل، امامجماعت و جمعه و رهبرانمذهبی، از آزادی کامل برخوردار باشد. مواضع او در مورد رافت با مخالفان نیز شنیدنی است. سید صادق شیرازی همسخنرانی های متعدد در موضوع برخورد امامعلی با مخالفان – حتی کسانی که بر روی او شمشیر کشیده اند – دارد که در یادداشت های جداگانه به آنها پرداخته ام و به زودی منتشر خواهمکرد. او از جمله، تلویحا به رد ادعای برخی افراد ماندد آیت تله خمینی می پردازد و تاکید می کند که در همه جنگ های صدر اسلام، تعداد تلفات دو طرف به هزار نفر همنرسیده است. شیرازی در یکی از سخنرانی های او که اخیرا به دستمرسید داستانی از مواجهه خانواده کشته شدگان جنگجمل با امام علی را نقل می کند که در برابر هتاکی های آنان، اطرافیان و پیروان خود را از هر نوع برخورد برحذر می دارد.
اکنون خوب است سخنان کسانی که به ناحق، سردمدار “تشیع انگلیسی” نامیده می شوند را با رفتار سرکوبگرانه نظامولایت فقیه مقایسه کنیم. راستی رفتار خامنه ای و مزدبگیران او با منتقدان که حتی نایب رئیس مجلس را هم در بر گرفته است و اتکای آنان به نیروهای سپاه و بسیج برای بستن دهان منتقدان، شما را به یاد کدام نظام حکومتی در سده اخیر می اندازد؟ آیا شباهت رفتاری نظام ولایت فقیه با حامیان روسی ایشان آنها را مستحق ملقب شدن به “تشیع روسی” نمی کند؟ در این مورد باز هم خواهم نوشت. اما مجددا یادآوری می کنم این سلسله مقالات نه دفاع از مکتب شیرازی بلکه هشدار به بخشی از اقشار مذهبی ایران است که تحت تاثیر سمپاشی های حکومت دچار تردیدهایی نسبت به یک جریان پویا و اصیل شیعی- جریان شیرازی – شده اند.
از: گویا