این قصه را الم باید کز قلم هیچ ناید
بایزیدبسطامی
غم درگذشت علی شاهنده برای دوستان و یارانش کم نیست که او شخصیتی ممتاز ،آزاده و انساندوست بود.
شاهنده از دوران جوانی به مبارزه سیاسی روی آورد و به حزب توده پیوست و چندی بعد همراه با خلیل ملکی از حزب توده جدا شد.
در دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد که به قضاوت و وکالت در دادگستری اشتغال داشت از یاری به فعالان سیاسی دریغ نداشت و بارها در این مورد خود را به مخاطره انداخته بود.
شاهنده از بهار ۱۳۵۶ با «گروه وکلای پیشرو» در کانون وکلا همراه شد. در پاییز همان سال، همگام با دیگر وکلای پیشرو در تاسیس جمعیت حقوقدانان ایران شرکت کرد. تا درجهت پیشبرد آزادی هاى اساسى، تحقّق حقوق بشر و اجرای قانون اساسى گام های موثری بردارند. در بهار ۱۳۵۷ در آخرین دوره انتخابات کانون وکلا شاهنده به عنوان یکی از اعضای هیئت مدیره کانون انتخاب شد.
در بهار سال ۱۳۵۸ کنفرانس سراسری وکلا دادگسترى با شرکت دو کانون آذربایجان و فارس تشکیل شد. شاهنده مسؤولیت اجراء وانجام این تصمیم را بر عهده گرفت که به شایستگًى انجام شد. حفظ و گسترش عدالت و دادگسترى عرفى و گسترش حق دفاع از مفاد قطعنامه این کنفرانس بودکه به مذاق نودولتان خوش نیامد و سبب محروم شدن بیش از صد نفر وکیل برجسته از جمله شاهنده از کار وکالت شد. سپس کانون وکلا هم با صدور دستور توقیف اعضاء هیأت مدیره و زندانی شدن آنهایى که هنگام یورش به مقر کانون در محل بودند، عملا تعطیل شد. فشار های توانفرسای نظام حاکم چنان بود که به دفتر و خانه شاهنده هجوم بردند که آن آزاده وارسته را مجبور به جلای وطن کرد. شاهنده در فرانسه به جمهوریخواهان پیوست و پس از مدتی به سوئد نقل مکان کرد تا درکنار فرزندانش باشد.
به سان انسان های بزرگ دو دل داشت: دلی که درد می کشید و پنهان بود و دلی که آشکارا می خندید. با آن که همکاران او در آن دوران تاراج به جاه و ثروت رسیده بودند او دستی به پاکی چشمه خورشید داشت. از مالکیت گریزان بود و آلوده مال و جاه نشد . همواره زمزمه می کرد که قرار درکف آزادگان نگیرد مال.
ترقیخواهی صمیمانه و آزادی طلبی شاهنده سبب شد تا هرگز از ایران و ایرانی غافل نشده و با ترجمه، نوشتن مقاله و یا شرکت در مصاحبه ها مبارزه با ارتجاع و استبداد مذهبی را ادامه دهد. او ایران را عاشقانه دوست می داشت و برای آزادی و عدالت اجتماعی آن تا واپسین دم از پای ننشست.از او کتاب مجموعه مقالات و همچنین برگردان کتاب «گاندی و مارکس اثر (کریشر لعل ماشرو والا وینوبا بهاوا) » بجا مانده است.
یادش پایدار باد.
اکبری حمید –اکبری آذر خونانی – اقتداری محمد – امیرخسروی بابک – انواری عبدالکریم – پاکدامن ناصر – بابکی محمد – بهگر حسن –- پیشداد امیر – تابشیان پرویز – جعفری محمد حسین – حیدریان محسن- خوبروی پاک محمد رضا – درویش پور مهرداد – ذوالفقاری مهدی – رحیم خانی ناصر – رخشانی ریموند – سیاح پور هوشنگ – سیاح پور شری – شب افروز مسعود – شیبانی حمّاد – صادق وزیری صارم الدین – صالحی منوچهر – عباسی بهرام – عماری مناف – فرجاد فرهاد – قاسمی فرهنگ – کاتوزیان همایون – کشاورز زریون – کشاورز سهیل –- گوشه علی – ماملی عزیز – متین دفتری هدایت الله – مستوفی تراب – ملک پروین – امیرهوشمند ممتاز – محمد علی مهرآسا – مهمنش همایون – میران بیگ ایسان