نام مأموریت: “گسترش دانایی” / هدف: ترویج و تقویت اصلاح طلبی واقعی
مطالبه گری و حرکت به سمت اصلاح جامعه، با “دانایی” ارتباط مستقیمی دارد. این دانایی می تواند ناشی از تحصیلات رسمی، مطالعات شخصی،تجربیات کاری و ارتباط با جهان -به صورت مجازی یا سفرهای خارجی- باشد.افرادی که در این چند منشأ دانایی، نمره کمتری دارند، یا جامعه بهتر برایشان معنای عمیقی ندارد یا به زیست کنونی انس و برخورد محافظه کارانه ای با تغییرات دارند.
عصر ایران؛ جعفر محمدی – اصلاح طلبی فارغ از جناح بندی های متعارف، یک حرکت ریشه دار اجتماعی است که از دل تمایل عمومی برای “حرکت از وضع موجود به وضعیت بهتر”* می جوشد.
با اندک دقتی می توان دریافت که مطالبه گری و حرکت به سمت اصلاح جامعه، با “دانایی” ارتباط مستقیمی دارد. این دانایی می تواند ناشی از تحصیلات رسمی، مطالعات شخصی،تجربیات کاری و ارتباط با جهان -به صورت مجازی یا سفرهای خارجی- باشد.
افرادی که در این چند منشأ دانایی، نمره کمتری دارند، یا اساساً جامعه بهتر برایشان معنای عمیقی ندارد یا به زیست کنونی انس و برخورد محافظه کارانه ای با تغییرات دارند. برخی از این افراد نیز در ورای هر گونه تغییر یا تصمیم به تغییری، دنبال رد پایی از توطئه هستند.
جریان اصلاح طلبی در ایران برای این که بتواند به اهدافش نائل آید، راهی دراز در پیش رو دارد. مهم ترین پشتوانه اصلاح طلبی، مردم و آرای آنان است. پیشتر نیز گفتیم که افزایش دانایی مردم، منجر به تقویت نگرش های اصلاح طلبانه می شود و این نگرش ها، در بزنگاه ها تبدیل به “عمل سیاسی اصلاح طلبانه” می شوند.
به عنوان مثال مطالعات معتبر نشان می دهند در انتخابات ریاست جمهوری اخیر، هر چه میزان تحصیلات بالاتر رفته، تعداد افرادی که به جریان اصلاحات رأی داده اند، بالاتر رفته است و مثلاً در تهران، در بین افراد دارای تحصیلات کارشناسی تقریباً در مقابل هر ۸ رای به آقای روحانی، ۲ رای به آقای رییسی داده شده و در بین دارندگان تحصیلات بالاتر از کارشناسی ارشد تقریباً در برابر هر ۱۲ رای به آقای روحانی، ۲ رای به آقای رییسی داده شده است.**
اینک انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ تمام شده است اما هم انتخابات دیگر در راه است و هم فراتر از آن، ایران زنده است و هدف مان نیز توسعه همه جانبه وطن مان است.
بنابر این، اگر برای تقویت گفتمان اصلاح طلبی (فراتر از معنای سیاسی جناحی آن) در روز ۲۹ اردیبهشت امسال، ساعت ها در صف ایستادیم، کار خود را تمام شده ندانیم و برای خود مأموریتی تمام وقت قائل شویم و نامش این مأموریت را “گسترش دانایی” بگذاریم.
در این مأموریت بی انتهای ملی، هر کدام از ما ، باید بکوشیم خودمان را داناتر و بروزتر کنیم واین دانایی را به افراد دیگر نیز منتقل کنیم:
۱- حتما کتاب بخوانیم.
۲- دیگران را به کتاب خواندن تشویق کنیم و برایشان کتاب هدیه یا امانت دهیم.
۳- در شبکه های اجتماعی پست های مناسبی که می تواند انسان ها را داناتر کند، تولید یا دستکم بازنشر کنیم. خود را موظف بدانیم که هر روز، دستکم یک پست خوب را به دوستان و گروه هایی که عضوشان هستیم ارسال کنیم.
۴- سایت ها، کانال ها، روزنامه ها و مجلات مفید را به بقیه معرفی کنیم.
۵- درگفت و گوهای دوستانه و فامیلی، بکوشیم به طور ملایم و در کنار بحث های دوستانه، نکاتی که می تواند بر دانایی جمع بیفزاید را مطرح کنیم، ولو در حد یک دقیقه.
۶- اگر برایمان میسر است در یک رشته موردعلاقه، ادامه تحصیل دهیم و دیگران را نیز تشویق به ادامه تحصیل کنیم(الزامی نیست حتماً در رشته قبلی مان درس بخوانیم.)
۷- اگر می توانیم گاهی به خارج کشور سفر کنیم و مخصوصاً از همسایگانی که در دهه های اخیر توسعه خوبی داشته اند و نیز کشورهای پیشرفته تر دیدن کنیم و صرفاً مجذوب جذابیت های توریستی آنها نشویم و بکوشیم حتی از میان رفتارهای مردم هم که شده، دلایل پیشرفت شان رادریابیم.
۸- تا جایی که می توانیم یک زبان خارجی مطرح یاد بگیریم و حتماً فرزندان مان را به کلاس های زبان بفرستیم. دنیا دیگر، دنیای تک زبانه ها نیست.
۹- رفتارهای بنیادین جامعه مبتنی بر دموکراسی را تمرین کنیم و ترویج دهیم: خوب گوش دادن، تحمل آرای مخالف، احترام به همه، هنر گفت و گو، نقد آرام و مستدل، پذیرش منطق، احترام به قانون، توانایی “نه” گفتن، یادگیری مستمر، بسنده نکردن به وضع موجود، روحیه تکمیل کردن، مشارکت دائمی، امید داشتن و انتقال آگاهی.
اگر این رفتارها و رویکردها گسترش یابد، هم جریان اصلاح طلبی واقعی تر می شود و هر کسی نمی تواند با ادعای اصلاح طلب بودن از مردم رأی بخواهد و هم مردم همواره مطالبه اصلاح خواهند داشت و در نتیجه، جامعه در جا نمی زند و عقبگرد هم نمی کند.
درخت اصلاح طلبی، در شوره زار نادانی رشد نمی کند و از این منظر می توان علت برخی تلاش ها برای ترویج جهالت را متوجه شد. “گسترش دانایی” تنها راه مؤثر پیش روی ماست.
بعد از تحریر: گفتیم که یکی از رفتارهای بنیادین داشتن روحیه تکمیل کردن است؛ اگر فکر می کنید برای تقویت گفتمان اصلاح طلبی (به معنای واقعی و نه الزاماً جناحی)، کارهای دیگری هم هست که باید انجام دهیم، به فهرست مأموریت گسترش دانایی بیفزایید و برایمان ارسال کنید تا منتشر کنیم.
پی نوشت:
* معمولاً می نویسند “حرکت از موضع موجود به وضع مطلوب” ، اما واقعیت این است که در فرایند اصلاح طلبی، وضع مطلوب (بدان معنا که در یک نقطه خاص، همه چیز کاملاً مطلوب باشد و بهتر از آن متصور نباشد) وجود ندارد بلکه آنچه مد نظر است، یک حرکت دائمیِ رو به جلو هست که طی آن، وضعیت جامعه روز به روز بهتر می شود. هر گونه توقف اصلاح طلبی در یک نقطه خاص به عنوان “هدف مطلوب”، آن را تبدیل به محافظه کاری می کند.