مهدی رحمانیان . مدیرمسئول شرق
حکایت کردهاند روزی از سربازی که از لشکری شکستخورده آمده بود، پرسیدند چرا شکست خوردید؟ گفت: «به هزارویک دلیل. گفتند دلیل اول؟ گفت: فشنگ نداشتیم…» پاسخ آمد که حاجت به گفتن هزار دیگر نیست، همان یکی کافی است. روز و روزگار اهالی رسانه در این زمانه، بیشباهت به حکایت آن سرباز نیست؛ رسانههای غیرمکتوب، برای ادامه راه، گرفتار هزار مشکل و تنگنا هستند و رسانههای کاغذی هزارویکی؛ و همان یک دلیل از چنان قوت و برندگی برخوردار است که اقامه هزار دیگر، تنها تکرار مکررات و ذکر مصیبت مینماید. شاهبیت و علتالعلل تنگناهای پرشمار پیشروی همه رسانههای کاغذی ایران، امروز یک کلمه است؛ کاغذ. اینبار مشکل تنها گرانی این کلمه نیست (که در یک ماه گذشته قریب ۵٠ درصد افزایش یافته) بلکه نایابی آن است. شاید اگر ماجرا تنها در گرانی افسارگسیخته قیمت و تصاعد بیحساب آن بود، مشکل را صادقانه با شما همراهان همیشگی «شرق» در میان میگذاشتیم و مانند همیشه دست یاری به سویتان دراز میکردیم تا کشیدن باری اینچنین گران را با شانههای شما قسمت کنیم. اکنون اما صورتمسئله بسیار سادهتر و درعینحال دشوارتر است. کاغذ که حیات و ممات روزنامه در گرو آن است، نهتنها گران که نایاب است و تأمین آن به تعداد صفحات پیشین «شرق» – به هر قیمت- از توش و توان ما خارج. یکقرنونیم پیش از این، میرزا یوسفخان مستشارالدوله رساله مشهوری نوشت و بر آن نام «یک کلمه» گذاشت که تأثیر بیبدیلی در تحولات فکری جامعه روزگار خود داشت؛ منظور او از یک کلمه، قانون بود. مستشارالدوله، راه نجات ایران را قوام و برکرسینشستن همان یک کلمه میدانست. مشکل اصحاب رسانههای کاغذی ایران امروز نیز تنها یک کلمه است؛ کاغذ. این کلمه ساده اکنون چنان پرهیبت شده که چندین و چند رسانه مکتوب، عطای انتشار را به لقای کاغذ بخشیدهاند و ناگزیر از توقف انتشار یا کاستن از تعداد صفحات خود شدهاند. شوربختانه باید بگوییم ما نیز از این قاعده مستثنا نیستیم و «شرق» از این پس ناگزیر است در ١۶ صفحه میهمان شما باشد. امیدواریم مسئولان اگر فراغتی یافتند و کار مهمتری نداشتند دراینباره چارهای بیندیشند و کار به همین مقدار فیصله یابد. گرچه ما بر سر پیمان با مخاطبان صمیمی هستیم و تا آنجاکه ممکن و میسور باشد، ولو با انتشار چهار صفحه با شما خواهیم بود.
از: شرق