نوروز، این جشن ملی و باستانی ایرانیان، در طول سالیان دراز از گزند روزگار مصون مانده و هر سال پربارتر و پررنگتر زیبایی خود را به رخ میکشد؛ چراکه این جشن به هیچ عنوان به آداب و رسومی بیمحتوا و ظاهری محدود نشده است بلکه همواره بنمایهها و الزامات فرهنگی و اجتماعی فراوانی را در دل خود پرورش داده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
۱. نوروز بزرگترین سرمایه فرهنگی ایرانیان است. این جشن بهعنوان یک جشن ملی دیرپا، هیچگاه اسیر سکون و ایستایی نشده و همواره با پویایی تمام، دقایق گفتمانی فرهنگ متعالی ایرانی را بازتاب داده است و به یگانه نقطه اتصال و اشتراک هویتی و بهتعبیری شناسنامه مشترک و منحصربهفرد همه ایرانیان تبدیل شده است.
۲. نوروز نماد وحدت، انسجام، همدلی و همنوایی ایرانیان است. به این اعتبار که این جشن ملی چونان چتری وسیع، همه طوایف، اقوام، مذاهب و سلیقههای متفاوت فکری و فرهنگی را دربر گرفته و همه را بر سفره نمادینی به نام هفتسین مینشاند. گویا هفتسین نمادی است از اقوام گوناگون که مانند هفت رنگ مختلف رنگینکمان در کمال دوستی و احترام در کنار هم نشسته و از ترکیب خود نوری واحد به نام اتحاد و انسجام ملی را به نمایش میگذارند.
۳. نوروز برای ایرانیان نماد نشاط ملی و تهیشدن از کینه و نفرت است. در این ایام، روح نشاط ملی و گذشت در یکایک افراد دمیده میشود و دیدوبازدیدهای نوروزی محملی میشود برای پایانبخشیدن به قهرها و کدورتها و پیشقدمشدن برای صلح و آشتی. از همین منظر، نوروز را میتوان نماد صلح و همزیستی مسالمتآمیز دانست و در چهره آن درس سازگاری انسان با خود و دیگران را بازخوانی کرد.
۴. نوروز نماد زیبایی، زیبادوستی و زیبا زیستن برای ایرانیان است. جلوههای این امر را میتوان در نظافتها و خانهتکانیهای منتهی به عید بهخوبی مشاهده کرد؛ پرورش گیاهان و سبزهها، چیدن سفره هفتسین، آراستن و پاکیزهکردن خانهها و معابر و…، همه و همه جلوههای روشنی از این حس ایرانیان را به نمایش میگذارند.
۵. نوروز نقطه اشتراک و تلاقی فرهنگهای منطقه بزرگ فارسیزبانان است. این جشن چونان نخ تسبیحی کشورهای مختلف خاورمیانه، آسیای میانه، قفقاز، شبهقاره هند و بالکان را به هم متصل کرده و بیش از ۳۰۰ میلیون نفر از مردم ۱۱ کشور جهان را به هم پیوند میدهد. به همین مناسبت است که در سالهای اخیر، همایشی با عنوان جشن جهانی نوروز برگزار شده و عید نوروز در سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) بهعنوان میراث فرهنگی و معنوی بشری به ثبت رسیده است.
۶. نوروز در کنار نوشدن جهان و طبیعت، نماد نوشدن درون و زنگارزدایی از دلها و پاکشدن روح انسانی از کدورتهاست و انسان را به زدودن زنگار بدیها، زشتیها و پلشتیها دعوت و تشویق میکند؛ همانطور که در دعای تحویل سال میخوانیم، طلیعه سال نو برای بسیاری افراد، نوید تحول در راستای مثبت و ترک رذایل و آداب و عادات مذموم و آراستهشدن به فضایل اخلاقی و انسانی را به ارمغان میآورد.
۷. نوروز روزنهای برای خروج انسان از سیکل معیوب و خستهکننده زندگی ماشینی است. انسانِ ملول و خسته از تکرار با حضور در قلب طبیعت و دلسپردن به مظاهر زیبای آفرینش در فصل بهار، در حقیقت از نوعی تأمل، بازاندیشی و بازنگری استقبال کرده، تلاش میکند به بازتعریفی از رابطه خود با جهانآفرین، جهان و سایر انسانها دست یابد.
۸. نوروز همچنین نمایش توجه به محیط زیست و طبیعت انسانی است. در این ایام، گویا نسیمی وزیدن میگیرد و فطرت خفته انسانی را بیدار میکند و انسان با استمداد از طبیعت، راهی به سوی بازیابی طبیعت انسانی خویش میگشاید. سفرهای نوروزی به اقصی نقاط کشور و نیز پناهبردن انسانها به طبیعت در روز سیزدهم فروردین را نیز در همین راستا میتوان ارزیابی کرد.
از: شرق