ضیاء مصباح: آرزو می کنم

شنبه, 4ام فروردین, 1397
اندازه قلم متن

اقای «آشنا – مشاور رییس جمهور» در پیام گونه نوروزی آرزو دارد:

 در سال جدید دولت ها با ملت ها و ملت ها با دولت ها آشتی کنند. امیدوارم دولت ها ایجاد این بستر رو زمینه سازی کنند که هرآینه هیچ ملتی نیست که از دولتش جلوتر باشه.

ارزو میکنم این انرژی منفی ای که روی این مملکت افتاده رخت بربنده.

اگر ما در سال جدید برای دیگران بهترین ارزوها رو می کنیم باید بدانیم بهترین ارزوهای دیگران را ما رقم می زنیم. با عمل کردن به وعده هایمان، مسئولیت پذیری و تعهد.

من امیدوارم در سال جدید مردم مسئولیت پذیر باشند و از امور محوله شان سر باز نزنند، مردم هم دیگر رو درک کنند و همبستگی به دشمنی و کینه توزی تبدیل نشود.

_ اگر برای شما ارزوی سلامتی نمودم درک کنم با پرتاب زباله در خیابان این خودم هستم که سلامتی شما رو به خطر انداختم. امیدوارم اگر برای شما جیب پر پول خواستارم با دزدی از شما خودم هستم که ارزویم را نقض نمودم._اگر خواستار سلامتی و نشاط شما هستم با انجام ندادن مسئولیت های خودم به شخصه به عدم سلامت شما دامن زده ام و البته کلیه این موارد دو سویه است…..

 با این دید که مشاور شخص اول کشور بایستی از هر لحاظ منزه و مبری از هر گونه پیرایه ای با تعریف اصولی و دارای پندار نیک که بنیان سلامت نفس و توجه به منافع ملی بر آن استوار است، باشد – نگارنده این خواسته ها ی شعار گونه را مورد نقد قرار میدهد:

 & _ در مورد آشتی ملت و دولت که حقیقتی تلخ در این دوران توسعه ارتباطات و منحصر به فرد میباشد و برای اولین با ر رسما به ان اقرار شده باید اشاره نمود:

 ابزار آشتی ملی علاوه بر اجرای مفاد همین قانون اساسی و آزادی های مورد تاکید ان، با همه اما و اگرها، تمرکز مسیولیت و پاسخگویی، وحدت فر ماندهی، توجه به شرایط احراز و شایستگی ها، حقوق شهروندی، تجدید نظر در روابط بین المللی، قطع کمکهای بی حساب و کتاب و اتمام دخالت در امور دیگرانی است که نه در وظایف ملت است و نه در توان او که در تامین حد اقل های زندگی به عمد نگه اش – داشته اند تا فراتر از روزی و رزق اندک زندگی پر دغدغه نیند یشد که « من لا معاش له لا معاد له »

 با نبود امکان تامین نیازهای اولیه در این دوران و نحوه برنامه ریزی بر امده از منافع گروهی و باندی ایا عداوت را رو بتوسعه ندیده و شعار گونه ناشی از اضطرار دم از همراهی ملت نمی زنید و ایا این ملت دقیق و صبور فرصت کافی را به مجموعه متولیان فاقد کفایت اعطاء ننموده و کماکان باید آزموده را مجدد بقیمت نابودی ارزشها آزمود واقتدار خداوندی را به حد ناچیز خود فرو د آوریم ؟

&_ در باب درک و مسیولیت پذیری باید تاکید داشت که عرصه را « با نا محرم دانستن مردم » آنچنان بر خود تنگ و رواداشته اید که داد آشپز را که خودتان باشید و طی سنوات متمادی در مناصب مختلف بوده اید در اورده اید و امکان انکارش را ندارید.

 این همه لازمه اش اعتماد به همه توانمندان است که نه تحمل انان را به گواه عملکرد دوران بعد از سالهای ۵۷ دارید و نه ملت شما را که بخوبی ازموده و تدریجا به یقین رسیده….. که نه درکی درستی با معیارهای قابل قبول دارید و نه مسیولیت را میشناسید ومصداق عینی« آنچه نا یافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش »

&-اینکه دولتها معمولا از ملتشان جلو تر هستند: دولتها در جوامع پیشرفته که از، برای و با انتخاب مردمند، با همه پاکی و آراستگی فکری به دلیل انتخاب بهترینها از لحاظ علمی و صلاحیتها منصوب شده اند / منتخبین راستین هم و غم خود را پیوسته در مسیر منافع کشورشان بدون کوچکترین الودگی بکار میبرند و از میان بخردان دارای تجربه غنی و شایستگی های علمی انتخاب شده، اینان برترین ها و دارای عرق ملی و سلامت عمل بوده از میان مردم و به انتخاب مستقیم انان برگزیده شده و میدانند و میتوانند در راستای وظیفه شان ایفای نقش نمایند/

 بله در این صورت شاید بتوان در رابطه با نوع تخصص و شایستگی ها اقرار نمود که در این کشورها ملتها از دولتشا ن تبعیت و حمایت بی دریغ دارند و با توجه به اصل تقسیم وظایف به حیطه اختیارات یکدیگر ورود نمی نمایند و « میان ماه من تا ماه گردون – تفاوت از زمین تا اسمان است »

 اشنا ی بیگانه با ملت هشیار، حاضر در صحنه، ساکت، متحیر، آگاه به توانمندی ها، جامعه ای با بیش از سی میلیون تحصیل کرده، جوان، واقف به اوضاع منطقه ومعترض به عملکرد اشتباه و خود محورانه حکومت که چنین می پندارید و با این راه و روش بترکستان قدیم که امروز به مراتب از ما جلوتر است میروید…. بایستی از این توهم و تصور « که ملت ایران کمتر میداند و عقب تر از حکومت واینکه دولتی مستقل، حایز شرایط احراز، صاحب اختیار و پاسخگو نداریم و خوب بعللش واقفید… » بدر ایید و نحوه دیگری بر پندار خود که به چنین گفتار و اظهار نظری انهم به میمنت سال نو انجامیده، مسلط فر مایید تا الفبای مشاورت را بهتر درک نمایید.

اینکه در این وانفسا از صراحت نسبی بر خوردار و اصلاح طلبی نسبتا شجاع بشمار میروید داستان « لنگه کفش کهنه و بیابان » است که چنین مباد و بطول تاریخ، این مرز و بوم چنین هجوم هایی را از سر گذرانده است و استوار ایستاده.

& _ در باب امید به رخت بستن انرژی منفی اوفتاده روی نظام … درست است که دیوار ملت در بند را کوتاه دیده و توپ را به زمینش غیر منصفانه پرتاب.. اما جناب مشاور دولت گرفتار خود خواسته، ناتوان ازتامین حد اقل های اجتماعی و اقتصادی، نا مقتدر تسلیم به رضای فعلی:

 انرژی منفی و خسارت بارمستولی شده بر مام میهنمان محصول زمامداری بسیاری اشناهای دیگر است که بطول ۴ دهه برمردم ایران سر افرازمان که تن به ظلم، جهل با همه فشارها، تمهیدات جاهلانه، مغرضانه که گویندگان تریبون در دستش «چون به خلوت میرسند ان کار دیگر می کنند» نداده و آیین پر شکوه نوروز با همه ممانعت ها تبلور و نمونه کوچکی از ایستادگی ملتما نست وماجراهای اخیر پر آب و چشم … بنابراین غریق در گیر شده با خرس در باتلاق سیاست امروز – وطنمان را رها کنید، بگذارید ملت در سال نو با استعانت از پروردگار خود و با اطمینان به توانمندی و شایستگی ها درونی « بدون شکافتن زمین طرحی نو در اندازد » که متفکرین، متخصص و دلسوزان میانسال وطن برکنارو مصون از جهل مرکب حاکم، پیوسته آماده حضور و اداره ملک و ملتند و محو انان تا ممکن و همه خرافه پرستان براین حقیقت مقر و پای در گل مانده ا ند.

& _ اینکه ارزوها را امثال شما باید رقم بزنید دلیلی دیگر بر نگاه خود محورانه «امر بر خود مشتبه شدن» شما ست که رقم زدن ها را که محصول انرا طی سنوات متمادی بطول ۴ دهه همه ملت با پوست و خون خود در تمامی صحنه ها اعم از مادی و معنوی از افت اخلاق و ارزشها تا ارزش پول و پاسپورت ملیمان و نگاه جهانی به عملکرد نظام در درون و بیرون و….حس و لمس کرده و بطرد همگی شما البته با حداقل هزینه و در کمال متانت و ارامش که به این مرحله دارید میرسید…. می انجامد، که همان توصیه «طرح نو بدون شکافتن زمین است».

رقم زدن ارزوها با تعریف درست و قابل قبول در منطق و باور شما نمی گنجد که اولین شرط ان تحقق ارزو ها: نبود حکومت با عملکردی با چنین باز دهی میباشد که سر را بزیر « برف نیامده » فرو و از مدیریت جوامع در این شرایط و دنیا ی متحول، تصوری کوته بینانه دارید که عرض خود بردن است و زحمت ما را داشتن

.& _- جای گزین شدن همبستگی به جای کینه توزی را به برنامه ریزان کوچک و بزرگ نظام فاقد ایمان راستین و ضد ایران و ایرانی امثال حکام خراسان بفر مایید … که دشمن تراشی و کینه توزی را بنا نهاده و عامل ان خودی های درون نظام که گر فتارتان نموده و جام های زهری که باید نوشید و «بجز از کشته ندروی».

 بطول عمر حکومت «دشمن پنداری و شعار مرگ و نیستی» ادامه چپاول و روز مره گی را ارزانی داشته و به خفت انجامیده که باید «پرتقال فروش را یافت».

& _اینکه این موارد را دوسویه دانسته و اشاره به جیب پر پول که نتیجه اش دزدی و به جان هم افتادن است و به تشکیل بیش از ۱۷ میلیون پرونده درداد گستری انجامیده، شعر سعدی را بیاد میاورد که میگوید: مکن در این چمنم سر زنش به خود رویی – چنانکه پرورشم داده اند میرویم…….

و اینست ماحصل محراب و منبر در دست نظام دینی غیر پاسخگو و مدعی دانش که رطب خوردگانند

و بالاخره « تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل» و واقعا در پی ان باشید که عطای حکومت را به لقایش از صدر تا ذیل ببخشایید و به نابودی ارزشها و اخلاق بیش از این رضایت ندهید که «خسر الدنیا و الاخره » که بیش از این « مرا به خیر تو امید نیست… »

احراز «مرتبت اولین در فساد در روی زمین » کم جایگاهی نیست که ارزانی شما شده است و مستحق آنید.

 سکوت را در اغاز سال جایز نمی گذارید ودر چنین پیکاری بقول حافظ: وظیفه من گفتن است و بس

با همه این وضعیت و چگونگی ها میتوان امید واربود واطمینا ن داد در کمال ارامش میتوانید به حیات نه چندان اسوده تان به دلیل عملکردها و عذاب وجدان با معیارهای قابل دفاع و قبول، ادامه دهید و فرار یا مجازاتی در انتظار شما بشرط اعلام آمادگی و اگذاری حکومت به واجدین شرایط که حضرت علی در ترسیم حق و عدل میفر ماید «هر چیز در جای خود» نخواهد بود.

مگر انکه از رویای پوسیده قدرت مداری و ادامه سلطه بر امکانات ملت، باور توانمندی، رسالت و خواب غفلت و … در آمده، با قبول مجازات برکناری و مصادره اموال در قبا ل وظایفی که تقبل نموده و ناتوان در اجرای ان به طول ۴۰ سال « معادل یک عمر مفید انسانها » حضورعادی در اجتماع را لازمه ان بدانید … که « فاعتبرو یا اولی الابصار».


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.