بعد از اینکه آقای نتانیاهو با نمایش اسنادی مربوط به ۱۵ سال پیش که اسرائیل در عملیاتی در درون ایران بدست آورده است زمینه را برای سخنرانی آقای ترامپ برای خارج شدن از برجام آماده کرد، آقای ترامپ در سخنانی که حاوی مطالب خلاف واقع بود اعلام کرد که آمریکا دیگر خود را پایبند به برجام [برنامه جامع اقدام مشترک] نمی داند. قبل از اینکه به صحبتهای آقای خامنه ای بپردازیم دلایل اتخاذ این تصمیم از سوی آقای ترامپ را به اختصار می آورم:
۱ ـ آقای ترامپ بیشتر از آنچه ایران در برجام تعهد داده است می خواهد از ایران بگیرد. به یاد بیاوریم در زمان بستن قرارداد وین که بعد به برجام معروف شد ایرادی که جمهوریخواهان به اوباما می گرفتند این بود که از دید آنها “اکنون که دست امریکا بر گلوی ایران است باید فشار را ادامه داد تا کاملا خفه شود نه اینکه دست را از گلو برداشت”. در اصل آقای ترامپ قصد تضعیف کامل جمهوری اسلامی را دارد تا جمهوری اسلامی حداقل مزاحم جدی برای سیاستهای امریکا در منطقه نباشد. مسئله آقای ترامپ اصولا دیکتاتور بودن و ضد حقوق بشر بودن رژیم جمهوری اسلامی نیست زیرا با عربستان که رژیمی سخت استبدادی و عقب مانده دارد، رابطه بسیار نزدیک دارد. آقای ترامپ حتی با ریس جمهوری کره شمالی، کشوری که توتالیترترین رژیم روی زمین است و به تازگی قدمهایی در جهت سیاست آمریکا برداشته است، می خواهد دیدار کند. نمونه های دیگر برای درک سیاست آقای ترامپ در منطقه که تنها از پشتیبانی اسرائیل و عربستان برخوردار است فراوانند. و نباید این سناریو را خیالی دانست که روزی آقای ترامپ با همین رژیم نیز معامله کند.
۲ ـ سیاست آقای ترامپ آنطور که می خواستند در سوریه پیش نرفت و مجبور شدند که بپذیرند که بشار اسد در قدرت باقی بماند. اما اسرائیل نمی خواهد در همسایگی خود ایران را داشته باشد و درخواست اسرائیل از بین بردن نیروهای ایران در سوریه است. آقای ترامپ هم با این سیاست توافق کامل دارد و حتی دنباله رو اسرائیل است. از اینرو باید ایران را در وضعیت سخت تر قرار دهد.
۳ ـ اقای ترامپ نسبت به اوباما و سیاستهای او حساسیت بسیار زیادی دارد و قصد دارد هر آنچه را او پرداخته است پنبه کند. چنانچه همین روش را در مورد توافق پاریس بر سر گرم شدن کره زمین که اوباما پذیرفته بود انجام داد و یا در مورد بیمه های اجتماعی اوباما نیز همین روش را بکار برد. از روز آغازین روش او بر اوبامازدائی بوده است و این سیاست برای نگاه داشتن رای سفید پوستان امریکاست.
۴ ـ و بالاخره اینکه آقای ترامپ در داخل امریکا مشکلات بسیار دارد. از افتضاح رابطه داشتن با زنهای مختلف گرفته تا مورد اینکه کمک احتمالی روسها به او در زمان انتخابات ریاست جمهوری پرونده های مختلفی باز است و او بدنبال این است که افکار عمومی را از این مسائل برگرداند و در مطبوعات و رادیو تلویزیون اینگونه مسائل مطرح نباشند.
اما نوشته نگارنده مربوط به آقای ترامپ و اظهارات خلاف واقعیت او نیست بلکه مربوط به رهبر جمهوری اسلامی است که ما ایرانی ها مسئول اول حضور او در قدرت هستیم. آقای خامنه ای فردای سخنرانی آقای ترامپ موضع گرفت. او چند دروغ مهم اظهار کرد که نمی توان در مقابل آنها سکوت کرد.
آقای خامنه ای در بازخوانی کوتاه روند منتهی به قرارداد برجام گفت: “وقتی مسئله هستهای و تحریمها شروع شد، برخی چهرههای شناخته شده به اینجانب میگفتند چرا بر روی مسئله هستهای میایستید، این مسئله را کنار بگذارید تا آمریکاییها خباثت و دشمنی نکنند.این حرف البته از چند زاویه غلط بود؛ یکی اینکه انرژی هستهای نیاز واقعی کشور است و تا چند سال دیگر، ایران به ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای نیاز دارد.میگویند برای تأمین نیاز خود به انرژی، «نفت» دارید اما مگر نفت، ابدی است؟ آیا وقتی نفت تمام شد تازه به دنبال امکانات هستهای برویم؟ آیا نسلهای آن روز ما را لعنت نمیکنند که چرا به موقع، سراغ انرژی هستهای نرفتید؟”
این دروغی است که جمهوری اسلامی تکرار می کند و حال آقای خامنه ای از قول نسلهای آینده نیز می خواهد سیاست هسته ای را توجیه کند. اما او بی شرمانه در اینباره دروغ می گوید. سالهاست به تکرار نوشته ام که بحران اتمی با دروغهای بزرگ همراه بوده است. خلاصه این دروغهای بزرگ و پرهزینه اینها بودند:
۱- اولین خلاف حقیقت که حدود ۲۰ سال است حاکمیت آن را تکرار میکند این است که ایران به انرژی هستهای نیاز دارد
۲- فریب دوم این است که ایران برای انرژی هستهای نیاز به صنعت غنی سازی اورانیوم دارد.
۳ـ دروغ سوم درباره انتخاب تکنولوژی آب سنگین برای راکتور اراک بود.
علت ساختن این سه دروغ این بود که روحانیون حاکم و سپاه پاسداران در آغاز بدنبال ساختن بمب بودند و نه پاسخ دادن به نیازهای انرژی کشور. اگر نه غیر ممکن بود که بدنبال غنی سازی اورانیوم بروند. اکنون نیز آقای خامنه ای می گوید ایران تا چند سال دیگر به ۲۰۰۰۰ مگاوات انرژی هسته ای نیاز دارد. اولا این عدد و رقم مربوط به زمان محمدرضا شاه بود مشاوران آمریکایی در آنزمان گفته بودند که ایران به این میران برق هسته ای نیاز دارد و از آن زمان ۴۵ سال می گذرد. ایران الان یک نیروگاه هسته ای دارد که با نصف توان خود کار می کند. چطور ۴۵ سال است این نیاز تغییری نکرده است! ساختن ۲۰ راکتور دیگر برای تامین ۲۰۰۰۰ مگاوات هم حداقل ۲۰ سال دیگر طول می کشد. پس این استدلال اصلا پایه جدی ندارد و تنها چون امریکایی ها ۴۵ سال پیش این را مطرح کرده اند باید جلو گذاشت تا همه را ساکت کرد! و همه می دانند راههای دیگر برای تامین انرژی که مناسب تر هم هستند وجود دارد. شما آقای خامنه ای خوب می دانید که همه این حرفها برای پرده کشیدن بر واقعیتهای آشکار است. و ما می دانیم که دروغ چهارم از آنسوی مرزها ساخته شد و خلاصه اش این بود که “ایران تا چند وقت دیگر بمب اتمی میسازد”. از دید نگارنده برای غرب همیشه واضح بود که ایران حدود ۱۵ سال است که پروژه ساختن سلاح اتمی را کنار گذاشته است و دهها سازمان اطلاعاتی این گزارش را داده اند اما چون ایران برای پیشبرد سیاستهای خود هنوز از این بحران استفاده می کرد، غرب نیز با انگشت گذاشتن بروی خطر ساختن بمب به ایران فشار لازم را آورد تا از موضع قدرت وارد مذاکره بشود چنانچه در این امر غرب با توافق ژنو موفق شد.و اکنون امریکا و اسرائیل دست بردار نیستند زیرا برای پیش بردن سیاست خود در منطقه باید جمهوری اسلامی را ضعیف تر از آنچه هستند بکنند. این توضیح لازم است که بدون سه دروغ اول ممکن نبود اسرائیل و محافظه کاران جدید بتوانند دروغ چهارم را بسازند. مردم ایران هنوز هزینه می پردازند و آنها به گفتن این دروغ ادامه می دهند. روزی که برجام به امضا رسید نوشتم که برجام و تسلیم شدن راه حل نیست زیرا راه حل را نمی توان بر اساس دروغها ساخت بجای تسلیم شدن به قدرتهای خارجی تسلیم ملت خود شوید. اما بنای رژیم بر حل کردن مسائل نبود و نیست بر ادامه بحران سازی است تا به عمر خود بیافزاید.
آقای خامنه ای در بخش دیگری از سخنانشان به برخی حرفها دربارهی ادامه دادن برجام با سه کشور اروپایی اشاره کرد و گفت: “من به این سه کشور هم اعتماد ندارم و میگویم به اینها هم اعتماد نکنید. اگر میخواهید قراردادی ببندید، تضمین واقعی و عملی بگیرید وَالّا فردا اینها هم همان کار امروز آمریکا را به شیوهی دیگری خواهند کرد.”
در اینباره نیز آقای خامنه ای دروغ می گوید. اگر دیروز برای برخی روشن نبود اکنون بر همه روشن شده است که خود او آغازگر مذاکرات با امریکا بود، او بود که همان زمان که در سخنرانی ها در زمان ریاست آقای احمدی نژاد بدروغ می گفت “ما هرگز با امریکا مذاکره نمی کنیم” آقای ولایتی را بعنوان نماینده برای مذاکره با مقامات بلند پایه امریکا به عمان فرستاد. او بود که در همه مراحل برجام نظارت مستقیم داشت و به قول مذاکره کنندگان جزیی ترین موارد را نیز بررسی می کرد، او بود که دستور داد که مجلس در عرض ۱۵ دقیقه برجام را بپذیرد و آقای لاریجانی رئیس مجلس قبل از شروع بحث در باره برجام در صحن علنی بگوید “کشور تصمیم گرفت که برجام به تصویب برسد!” و حال که ماجرا به افتضاح کشیده شده است آقای خامنه ای می گوید “من از اول به امریکایی ها اعتماد نداشتم و دیدید حق با من بود”. بله، آقای خامنه ای شما بی شرمانه دروغ می گویید و شجاعت قبول مسئولیتهای تان را ندارید. امروز هم دروغ می گویید زیرا یک ماه پیش گفتید که “اگر امریکایی ها برجام را پاره کنند ما آن را به اتش می کشیم” آقای ولایتی مشاور شما نیز همین حرف را تکرار کرد و گفت “فکر نکنند که اگر از برجام خارج شوند، ایران پایبند می ماند؛ اگر برجام را پاره کنند ما آن را به آتش می کشیم” .و حال که اعلام کرده اید در برجام باقی می مانید به غیر عملی دلقک وار در مجلس برای آتش زدن پرچم آمریکا برای حفظ شئونات! می گویید باید با اروپایی ها مذاکره کرد ولی اینبار باید تضمین گرفت!
در هر کشور دیگری بود و رهبرش به این میزان دروغ می گفت و هزینه های هنگفت دروغهایش را هم به پای مردم می گذاشت ملت بر او می شورید. با این رژیم هزینه ها هرگز کاسته نخواهد شد. جنبش همگانی برای کنار زدن این رژیم پلید کاری است که باید انجام داد. تجربه ما را بس است. ایران نیابد بین دو سنگ اسیاب ترامپ و خامنه ای له شود. آیا ما بعنوان یک ملت به مسئولیت خود عمل می کنیم؟ و برای دادخواهی و تغییر بدست ملت ایران و مستقل از قدرتهای خارجی بر می خیزیم؟
از: گویا